پیش بینی این دنیای جامعه شناسی در مورد سیستم حاکمیت و حجاب / صدای افراد مبتلا به استانا بین علم و عمل / وقتی جامعه شناس وجدان جامعه می شود


گروه فکری: پزشک محسن گودارزی جامعه شناس ایرانی ؛ موج دوم علم ، بررسی ملی ارزشها و نگرش های ایران در سال 6 است. وی صاحب تظاهرات های عمیقی است که متفکر در زمینه جامعه شناسی جامع است. وی در مورد تقدیر و تجزیه و تحلیل دکتر سید حسین سرهجدهه به عنوان یک جامعه شناس در حال نوشتن و در موارد زیر بحث کرد وب سایت انجمن جامعه شناسی او منتشر کرده است. گودارزی سعی می کند نشان دهد که چگونه Serajzadeh توانسته است نقش یک محقق و یک فعال اجتماعی را به روشی اصولی و مؤثر ایفا کند. همچنین به طور ضمنی با موقعیت و مسئولیت جامعه شناسان در جامعه ایران و نحوه برخورد آنها با انتظارات مختلف سروکار دارد و رویکرد Serajzadeh را به عنوان یک الگوی موفق در این زمینه معرفی می کند. سرانجام ، بر اهمیت جامعه شناسی مردمی ، اعتقاد به ظرفیت جامعه و تعهد به دموکراسی به عنوان اصول تفکر و عمل یک جامعه شناس تأکید می کند. گودارزی تجربه Serajzadeh را راهی برای درک موقعیت جامعه شناس در حوزه اجتماعی و سیاسی ایران می داند و با وام گرفتن از نظریه مایکل بوروی ، نشان می دهد که جامعه شناسان بر اساس ارتباط آنها با قدرت ، مردم و دانش در موقعیت های مختلفی قرار دارند. گودارزی سه اصل اساسی اندیشه و عمل خود را استخراج می کند: اعتقاد به جامعه شناسی عامه و بازتاب صدای مردم با بررسی چهار نمونه از نوشته های سرهجزاده (در مورد انتخابات 2 ، انتقاد از پروژه شهری ؛ اعتقاد به ظرفیت داخلی جامعه برای حل مشکلات بدون اجبار ، و تمرکز بر روی شغلی و تعهدات در مورد تنوع ، تعهدات تنوع را بر عهده دارد. Goodarzi Serajzadeh به عنوان یک جامعه شناسی معرفی می شود که عمل اجتماعی و سیاسی را با یک درک جامعه شناختی عمیق پیوند می دهد ، و معتقد است که جامعه شناسی نه تنها یک دانش دانشگاهی است ، بلکه نوعی آگاهی است که به همزیستی در یک جامعه جمع و در حال تحول کمک می کند.

****

من قبلاً نام سید حسین سرجزاده را شنیده بودم ، اما فکر می کنم این اولین بار در یک کنفرانس در اواخر دهه شصت یا اوایل دهه هفتاد بود که به سخنان او گوش کردم. سخنرانی در مورد جامعه شناسی سیاسی ایران. هنگام ارائه سخنرانی ، سه جنبه مهم ذهن من نقشی بوده است که تا به امروز برای من شکل گرفته است: صحبت های علمی ، شجاعانه از وضعیت نامطلوب روز انتقاد کرد و هر دوی آنها با فروتنی و آرامش همراه بودند. اگر کسی در مورد ویژگی های Serajzadeh از من سؤال کند ، من هنوز هم این سه ویژگی را می گویم.

پس از آن ، هنگامی که Serajzadeh پس از اتمام دکترا به ایران بازگشت ، من فرصت بیشتری برای دیدن وی از نزدیک و همکاری در فعالیت های تحقیقاتی داشتم. آنچه در این ارتباطات پیدا کردم تصویری بود که من هنوز در ذهنم بودم همان چیزی بود که من در سخنرانی دیدم بدون اینکه خطوط اصلی آن را تغییر دهم.

اگرچه من سرمجزاده را دوست عزیز می دانم ، اما در اینجا قصد ندارم ویژگی های شخصی او را ستایش کنم. آنچه ارزش تأمل دارد ، ترکیبی است که وی بین زندگی حرفه ای و فعالیت اجتماعی ایجاد کرده است یا به عبارت دیگر ترکیبی از نقش علمی و مسئولیت اجتماعیبشر Serajzadeh توانسته است این دو حوزه را به گونه ای بشکند که نه مسئولیت اجتماعی را فراموش نمی کند و نه به عنوان یک فعال اجتماعی که به دنبال منافع عمومی است ، از اصول و معیارهای علمی. این ترکیب یک جبر ساده نیست ، اما به معنای شیمیدان ، ترکیب “عالی” آگاهانه مهارت در پشت آن است.

تأمل بر چنین تجربه ای نه تنها ستایش فردی بلکه راهی برای درک وضعیت جامعه شناس در حوزه اجتماعی و سیاسی ایران است. به ویژه ، وقتی ما جنبش ها یا اعتراضات سیاسی-سیاسی-سیاسی را می بینیم ، این سؤال بارها در رسانه ها و در فضای فکری و دانشگاهی تکرار می شود: “جامعه شناسان کجا هستند؟”

چرا جامعه شناسان توسط وجدان عمومی در سایت هایی مانند جنبش های اجتماعی ، بلایای طبیعی یا حتی هنگام اتخاذ سیاست های به ظاهر غیر اجتماعی مانند تصمیمات اقتصادی احضار می شوند؟ به نظر می رسد جامعه شناس نقش دوگانه ای در تخیل عمومی ایفا می کند: از یک طرف ، مانند دنیایی که می تواند واقعیت اجتماعی را با دقت و بی طرفانه تجزیه و تحلیل کند ، و از طرف دیگر ، مانند یک ارتش عمومی یا یک فعال که باید راهی برای بهبود اوضاع یا حداقل موقعیت مسئولیت پذیر داشته باشد.

این فقط به جامعه شناسان ایرانی محدود نمی شود. جامعه شناس فقید آمریکایی مایکل بوروی – در ایران ، مهمتر از همه ، به دلیل تقسیم انواع جامعه شناختی ، این تنش را به روش دیگری فرموله کرده است. به او جامعه شناسان باید تصمیم بگیرند که چه فضایی برای عمل داشته باشند و چه نوع مخاطبی را برای صحبت با سه دانشگاهی ، مردم ، سیستم قدرت (یا سیاست گذاران) صحبت کنند.

این طبقه بندی مفهومی نشان می دهد که ما نه تنها با یک نوع جامعه شناس روبرو هستیم بلکه بر اساس ارتباط آنها با قدرت ، مردم و دانش در موقعیت های مختلف با انواع مختلف جامعه شناسان روبرو هستیم. این موضوع در شرایط خاص ایران جلوه خاصی و پیچیده ای دارد.

جامعه ایران انتظارات متفاوت و گاه متناقض از جامعه شناسان دارد ، به ویژه در دهه های اخیر پس از تغییرات سریع ، شتاب و گاه بحران. جامعه شناس ایرانی نمی تواند آنها را صرفاً با استدلال منطقی یا تأکید بر تضاد این انتظارات ، انکار یا نادیده بگیرد. این یک واقعیت اجتماعی است و جامعه شناس باید با “جنبه اجباری” خود مقابله کند.

پیش بینی این دنیای جامعه شناسی در مورد سیستم حاکمیت و حجاب / صدای افراد مبتلا به استانا بین علم و عمل / وقتی جامعه شناس وجدان جامعه می شود

دکتر سید حسین سراجاده

واکنش به این وضعیت البته یکسان نیست. طیف را می توان در یک انتهای “علم خالص” ترسیم کرد که مؤمنان وظیفه خود را صرفاً دانستن جامعه می دانند و از طرف دیگر طیف یک “فعال خالص” است که مأموریت خود را برای مبارزه برای منافع عمومی می داند. در حقیقت ، جامعه شناسان در بخش های مختلف این طیف قرار دارند. با این حال ، نیروی جذب این دو طیف به همان اندازه نیست: شرایط جامعه ایران به گونه ای است که جذابیت به فعالیت و نقش نقش فعال سیاسی اجتماعی قدرتمندتر است.

این گرایش با تحولات سریع جامعه ایران ارتباط ندارد: ظهور اعتراضات و جنبش های اجتماعی ، گسترش بحران ها و ناکارآمدی ساختاری منجر به افزایش تقاضا برای نقش های جدید جامعه شناسی شده است. رسانه های مختلف و گروه های اجتماعی از جامعه شناسان می خواهند تا تجزیه و تحلیل را برای درک اوضاع ارائه دهند یا راهی برای عبور از بحران ارائه دهند. در این میان ، برخی از جامعه شناسان ، به ویژه در سنت سیاسی- انقلاب ایران ، تمایل بیشتری به ایفای نقش فعال دارند و با مردم صحبت می کنند. در این سنت ، سراجزاده از شرایط موجود انتقاد می کند و تحت فشار تبعیض و بی عدالتی در کنار گروه ها و گروه ها قرار دارد. اما به دلیل موقعیت خود در آکادمی و میدان علم ، این مواضع را فراتر از فعالیت صرف می گیرد.

وی فعالیت خود را بر اساس تحلیل جامعه شناختی پایه گذاری کرد و از این طریق به گسترش بینش جامعه شناختی در فضای عمومی کمک می کند. از مفاهیم و رویکردها برای تجزیه و تحلیل وضعیت استفاده می کند و رابطه بین نظری و اقدامات را روشن می کند. در تحلیلی که وی در ماه ژوئن در انتخابات ریاست جمهوری نوشت ، “من سعی کردم شرایط اقدام معنادار انتخاباتی را به عنوان یک شهروند توضیح دهم.” همین رویکرد به وضوح دیده می شود. در سال 9 ، شهرداری تهران یکی از پروژه های شهری را افتتاح کرد ، اما ساکنان محلی به آن اعتراض کردند. در یادداشتی در روزنامه ، Serajzadeh از این پروژه و سیاست شهری انتقاد کرد و یادداشت خود را انتخاب کرد: “شنیدن صدای مردم در برنامه های شهری.”

این یادداشت به وضوح رویکرد او را نشان می دهد. او می نویسد. “علوم اجتماعی منعکس کننده ارزشهای جامعه و صدای مردم در برابر ارزشهای اقتصادی و بازار و ارزشهای سیاسی و قدرت است. بازیگران و محققان علوم اجتماعی این ارزشها را با مطالعات و اقدامات جامعه شناختی یا سیاست گذاری منعکس می کنند. مدیران شهری ، اگر آنها شهر را برای زندگی مردم می بینند و می خواهند ، و اگر به سرمایه اجتماعی و اعتماد شهروندان در شهر اهمیت می دهند ، باید از مطالعات اجتماعی مراقبت کنند تا نظرات مردم را بدانند و همچنین ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی (ETAF) را برای اجرای پروژه های شهری و اجرای هیچ نتیجه ای انجام دهند. “آنها همچنین باید از طریق سازمان های غیردولتی و جامعه شناسان مردمی ، خواسته های مردم و جامعه مدنی را بشنوند و مراقبت کنند.”

در این یادداشت ، Serajzadeh فراتر از ویژگی وضع موجود است. او صدای مردم را با تجزیه و تحلیل جامعه شناختی به یک زبان قابل درک برای تصمیم گیرندگان ترجمه می کند. او صرفاً یک فعال صرفاً برای تکرار مخالفت مردم و تکرار مخالفت خود نیست ، بلکه سعی می کند از مفاهیم جامعه شناختی در تجزیه و تحلیل یک وضعیت خاص استفاده کند و ضرورت بینش های جامعه شناختی را در تصمیم گیری نشان دهد.

در مقاله دیگری در سال 2 با عنوان “این جنگ مگنوبا است ؛ سیستم حاکمیت و مسئله حجاب نوشت:” از دیدگاه اجتماعی ، می توان ادعا کرد که هنجارهای اخلاقی که جنبه فرهنگی دارند نباید لزوماً به قانون تبدیل شوند. بسیاری از هنجارهای اخلاقی توسط جامعه با ظرفیت های فرهنگی و اجتماعی آن رواج دارد ، نه با اجبار قانونی. فرض کنید زشتی و عزت اخلاقی حجاب به همان اندازه دروغ و غیبت است زیرا این مورد در مورد احادیث و سنت های مذهبی نیست. آیا می توان برای جلوگیری از چنین هنجارهای خوب و صرف نیروی پلیس برای اجرای آن نوشت؟ “اگر جامعه پذیری و مکانیسم های آموزشی جامعه نتواند اعتقاد داشته باشد که اکثریت مردم ، به ویژه نسل های جدید ، به یک هنجار اخلاقی خاص ، بدون شک قانونی خواهد بود.”

این دو متن علیرغم تفاوت بین موضوع ، یک پایه فکری مشترک دارند: اولین مورد بر شنیدن صدای مردم و نیاز به توجه به مطالعات اجتماعی در سیاست گذاری شهری تأکید می کند. در حالت دوم ، یک اجبار قانونی برای ارتقاء هنجارهای فرهنگی وجود دارد. هر دو اعتقاد مشترک دارند که جامعه یک نهاد مستقل است که نه می توان آن را نادیده گرفت و نه می تواند به هیچ وجه مجبور به شکل گیری شود. خاطرات دیگری در انتخابات ریاست جمهوری نوشت: “بیشتر مخالفان و هواداران انتخابات به خاطر منافع عمومی و منافع کشور در مورد این موضوع اظهار نظر می کنند و نظر و عمل هر دو گروه به عنوان ایرانیان مورد احترام قرار می گیرند.” این احترام متقابل در گفتگو و عمل خود یک تمرین برای شناخت اختلافاتی است که نیاز به آینده سیستم دموکراتیک ایرانیا و ایجاد آن است. “ بر اساس این سه نمونه از نوشته های Serajzadeh ، سه اصل اساسی اندیشه و عمل وی را می توان استخراج کرد:

اولی اعتقاد به روایتی از جامعه شناسی عامه که منعکس کننده صدای مردم است.
دوم ، اعتقاد به توانایی ها و ظرفیت های داخلی جامعه برای مقابله با مشکلات و حل مشکلات بدون تحمیل و اجبار. چه در سیاست شهری ، چه در موضوعی مانند حجاب یا انتخابات ، معیار نهایی را مشارکت و تصمیم مردم می داند.
سوم ، تعهد و اعتقاد به دموکراسی به عنوان یک فرایند تدریجی که از طریق عمل احترام متقابل و پذیرش تنوع و کثرت اجتماعی شکل می گیرد.

در هر سه متن ، Serajzadeh در مواجهه با جامعه شناسی ظاهر می شود که اقدامات اجتماعی و سیاسی را با یک درک عمیق جامعه شناختی پیوند می دهد. از نظر وی ، جامعه شناسی فقط دانش یادگیری در دانشگاه نیست ، بلکه یک آگاهی ویژه است که به ما کمک می کند تا در جامعه جمع و در حال تحول در کنار هم زندگی کنیم. این بیانیه ای از همان تصویری است که در ابتدای این پست نقل کردم: سلوکید جامعه شناختی در Serajzadeh.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7942

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *