چالشی که باعث می شود ایرانی ها از استراتژی Khaniki / 2 عبور کنند



گروه فکری: نه فقط بیشتر ماهیگیران و دانشمندان که معتقدند اکسیژن مهمترین عامل برای بقای انسان است. این یک اصل آشکار است. اما به نظر می رسد که سوال توسط این سوال شکسته است. اگر امید به زندگی برای یک ملت وجود نداشته باشد ، برای مردم خود ، تنفس و اکسیژن به یک چیز ثانویه تبدیل می شود ، به طوری که اگر عوامل امیدوار کننده مانند آزادی یا عدالت در دسترس نباشند ، زندگی به طور کلی فلسفه خود را از دست می دهد. در مقدمه ای که روزنامه ایرانی طبق خلاصه سخنان پزشک هادی خانیکی یکی از اعضای هیئت مدیره دانشگاه Allameh Tabatabai در “برای ایران ، عبور از بحران” در کتابخانه ملی تأکید کرد که “در ادبیات سیاسی و اجتماعی ما ، ما کلمه” بحران “را به دست آورده است ؛ بحران اقتصادی ، بحران اجتماعی ، بحران ذهنی و حتی بحران ارتباطی. خانیکی معتقد است که بازگشت امید و بازسازی روابط اجتماعی فقط از طریق “میدان گفتگو” و “ایجاد یک روایت مشترک” امکان پذیر است.

****

عبور از چالش های امروز ایران نیاز به هم افزایی دانشگاهیان ، دانشمندان و فعالان مدنی دارد. مسئولیت اجتماعی آنها در چنین شرایطی دعوت جامعه به “فکر کردن” است. جامعه ای که در معرض بحران های پیچیده قرار دارد ابتدا باید بداند “چه چیزی و چگونه می توان در مورد آن فکر کرد؟”
جامعه ایران ؛ چند و روان
برای خارج شدن از بحران ، باید مسائل خود را در سه سطح بررسی کنیم: 1. سطح نخبگان ؛ یعنی کسانی که تجربه و دانش کافی دارند ، چگونه آنها را توضیح می دهند و چه راه حلهایی را انجام می دهند. 2. سطح مدنی ؛ یعنی اینکه چگونه جامعه با مسائل به عنوان بازیگران اصلی و نحوه واکنش آن رفتار می کند. 1. سطح حاکمیت ؛ یعنی چگونه موسسات و سیاستگذاران حاکمیت آنها را مدیریت و مدیریت می کنند.

مسائل امروز جامعه با گذشته متفاوت است زیرا جامعه امروز با گذشته متفاوت است. جامعه امروز یک جامعه جمع و روان است ، در حالی که برخی از ذهنیت سیاستگذاران با این واقعیت ناسازگار است و بسیاری هنوز هم جامعه را متحد ، ثابت و مستقر می دانند.

جامعه ایران ؛ جامعه ترومای

تحقیقات نشان می دهد که سه تغییر عمده در پیچیدگی های وضعیت امروز ما نقش داشته است: 1. تغییرات داخلی؛ ؛ خود جامعه به سمت سیالیت و کثرت حرکت کرده است. 2. تغییرات جهانی ؛ تأثیر فناوری و فناوری اساساً تغییر کرده است. 1 وضعیت روانی و اجتماعی شهروندانبشر برخی از تحلیلگران اجتماعی جامعه ما را “جامعه آسیب زا” توصیف می کنند. موضوعاتی که از سطح سیاسی و حقوقی شروع می شود به سرعت در اقتصاد و سایر بخش ها گسترش می یابد و نتیجه این روند بحران می شود.
اختلال اجتماعی ؛ مهمترین مسئله ایران
امروز ، “اختلال اجتماعی” مهمترین مسئله ایران است. این اختلال به دلیل ضعف روابط اجتماعی و سیاست گذاری یا از وضعیت روانی شهروندان است که منجر به فردیت و بی حس می شود ، به طوری که اوراق قرضه گروهی تضعیف شده و مقاومت هایی مانند “دفاع میهن پرستانه” که پیوندهای ملی را به طور موقت افزایش داده اند و پیوندهای ملی را افزایش داده اند. ارتباطات پایه و اساس را تعیین کرده است. در چنین شرایطی ، سیاست گذاران هر روز به هم می ریزند و قادر به نگاه به افق های دوردست نیستند. نتیجه این وضعیت در حوزه عمومی بروز بدبینی و ناامیدی در بین شهروندان است.
نیاز به بازسازی امید اجتماعی
ناامیدی اجتماعی نشان دهنده تضعیف همبستگی اجتماعی و ایجاد شکاف عمیق در “روایت جمعی” است که جامعه در آن تعریف شده است. این معایب باعث کاهش امید اجتماعی و اعتماد مردم به یکدیگر شده است و هر کسی که سعی در نجات خود از فریب دیگری دارد. این “فردیت فریبنده” با ذات و ارزشهای جامعه ایرانی و اسلامی ناسازگار است. بنابراین امروز ، همراه با بحران های اقتصادی و سیاسی ، ما نیز با بحران های روانی ، اجتماعی و ارتباطی روبرو هستیم و ما را در یک وضعیت آسیب زا قرار می دهیم. به خصوص برای نسل جوان ، اضطراب و سردرگمی ایجاد کرده است ، بنابراین بیشتر جوانان آینده اقتصادی و آینده اقتصادی و خانواده خود را می یابند و همه اینها هزینه های حاکم بر جامعه را به شدت افزایش داده است.
نیاز به ساخت “توده ایرانی”
در حالت ارتباطی و تبعید ، هر فرد در درون خود ضرورت اصلی جامعه امروز برای “ایجاد یک زمینه گفتگو” و “ساخت یک روایت مشترک” است. این باید در دستور کار سیاست گذاران ، نهادهای مدنی و نخبگان به عنوان یک موضوع ملی قرار بگیرد. هدف نهایی “ایجاد توده ایرانی” است تا تمام طیف جامعه در آنجا باشد. جمع ، تاریخی و چند مورد توسط جامعه ایران ایران را به عنوان زمین ، تاریخ ، فرهنگ و زبان درج می کند. اگر به ایران و تاریخ و فرهنگ آن برگردیم ، هوش روایت این سرزمین با آنچه امروز در ذهن شکل می گیرد بسیار متفاوت است و به سمت ناامید و ناتوان از گفتگو حرکت کرده است.
پیشنهادهایی برای ترمیم اوراق اجتماعی
برای ساختن “میدان گفتگو” و “روایت مشترک” و رسیدن به “توده ایران” باید چهار استراتژی عملی را دنبال کنیم: اولی سابقه واقع گرایانه رنج و مشکلات مردم احترام به آنها است. دومبا مکالمات باز در فضاهای امن عمومی ضروری است. سوم ، این استفاده از متخصصان برای مقابله با بحران های روانی -اجتماعی است. چهارمبا این یک زبان دلسوز توسط نمایندگان و نهادهای دولتی است. پنجمبا این استفاده از ظرفیت های علمی روانشناسی ، جامعه شناسی ، فرهنگی و ارتباطات است تا بتوانیم روایت های جمعی بسازیم که محتوای آنها علمی و مؤثر است. ششم ، نهادها و فعالان رسمی باید از هرگونه خشونت زبانی جلوگیری کنند.

هفتمینبا مکانیسم های مداوم و ساختاری را برای شنیدن صدای افراد و دریافت بازخورد فراهم کنید. هشتم ، ساختن روایات و داستان پردازی همدلی به گونه ای که برای هر کسی در هر موقعیتی ، امکان سردرگمی امکان پذیر است. برای بازگشت به روند “اطلاعات روایت جامعه” از ناامیدی به توانایی گفتگو. نهمین ، ائتلاف های چند سطحی و چند رشته ای برای ایجاد پیام های مشترک و آرامش بخش. دهمبا شفافیت باورنکردنی و مسئولانه در اطلاعات داشته باشید. امروز ، به دلیل خلاء ، نه کلمه حاکمیت در بین مردم به درستی شنیده نمی شود و نه سخنان مردم در بین سیاستگذاران و مدیران به درستی منعکس نشده است.

این سه استراتژی برای خارج از وضعیت “ارتباط” ضروری است تا بتوانیم “مجموعه ایرانی” را احیا کنیم و روایتی مشترک از ایران و ایران را بسازیم.

ناتوانی در رسانه های رسمی برای ترغیب مردم
ما در زمینه ارتباط با دو چالش اساسی روبرو هستیم. اول ، کاهش مراجعه به مردم به رسانه های رسمی کاهش اثربخشی آنها است. دوم ، ناتوانی رسانه ها در ترغیب مردم در شرایط بحرانی. چنین رویکردی امید را در جامعه تضعیف می کند. امید اجتماعی در بیمارستان ساخته شده است تا فرصتی برای گفتگو فراهم شود. هنگامی که قدرت “گفتگو” و “ترغیب” زندگی را تضعیف می کند ، زندگی به حالت تعلیق در می آید و جامعه همیشه منتظر وقایع آینده است. در چنین شرایطی ، سکوت و عدم تحرک جایگزین گفتگو می شود ، در حالی که گفتگو در وضعیت بحرانی ، تخته اصلی سیاستی است که می تواند وضعیت خطرناک فعلی را مهار کند.

1



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 10311