
گروه فکری: آته الله موهارانی وی یادداشتی را در صفحه اول روزنامه ایران منتشر کرده است که روایتی از عادت های سوءاستفاده در عرصه های فردی ، جمعی و سیاسی را به تصویر می کشد. مهاجران با اشاره به داستانی از امپراتور شارلمیت ، استدلال می کنند که اعتیاد به خرافات ذهنی و خرافات می تواند ملل را به حاشیه جهانی برساند. برای اثبات فرضیه خود ، ابتدا با یک دختر مومیایی که او را دوست داشت و سپس مرد ، به شارماننی و زندگی خود تبدیل شد. از این زاویه ، نویسنده سیاست های خارجی آمریکا را به “هجی” و “عادت” تشبیه می کند و می گوید که بسیاری از متحدین آمریکایی ، مانند کشورهای عربی ، به این وابستگی عادت کرده اند و با آن مخالفت نمی کنند. در ادامه ، این مقاله سیاست آمریکایی را با زمان فرعون موسی با استناد به کلمه قرآن “استخر” (تحقیر و ساخت) مقایسه می کند. این نویسنده می گوید که ایالات متحده همچنین با تحقیر و اعمال اهرم برق مانند فرعون در تلاش است تا ملل و رهبران را پرورش و اطاعت کند. او ترامپ را نمونه ای از رویکردی می داند که کشورهای متفقین را بدون پوشش تحقیر می کند تا آنها را به اطاعت بی نظیر عادت کند. این امر ایران را به عنوان کشوری معرفی می کند که از این چرخه سلطه آمریکا خارج شده است. این نویسنده با اشاره به اظهارات باراک اوباما ، که ایران را “بازی اختلال” توصیف می کند ، می گوید که حمله اخیر اسرائیل -us با هدف بازگرداندن ایران به اطاعت ایالات متحده انجام شده است ، اما شکست خورد. مهاجران به این نتیجه رسیدند که با مقاومت ایران ، “زنجیره عادت سیاست فرعون ایالات متحده شکسته شد” و تهدیدات ثابت و تکراری ایالات متحده برای “همه گزینه ها در جدول” اعتبار خود را از دست داد. این شکست نشان داد که می تواند در برابر قدرت آمریکا بایستد و از “وحشت” آن نترسد. این یادداشت به شما برمی گردد:
****
امپراتور شارماننی یا چارلز بزرگ ، پیرا آقا ، عاشق یک دختر نوجوان شده بود. افراد اطراف دادگاه بسیار نگران بودند. ناگهان دختر درگذشت! همه نفس کشیدند. اما مشکل باقی ماند و بدتر شد. شارلمانی گفته بود که جسد این دختر مومیایی شده است. او بدن را به اتاق خواب خود برد و با جسد ، به عنوان مثال زندگی! بقیه داستان پیچ و خم زیادی دارد. تاکنون ، “در حال حاضر” کار می کند. گاهی اوقات یک پدیده انسانی در چنگال او. زنده یا مرده ، او از دستش آزاد نمی شود. قد بلندتر او را اسیر می کند. بعضی اوقات عادت ها هستند. ما به قفس عادت می کنیم و از نوشیدن فرار می کنیم.
عادت گاهی اوقات می تواند خرافاتی باشد که ما از معتبر بودن دریغ نمی کنیم. ما فکر می کنیم حقیقت خالص است. ما در مورد شتاب زمان و تغییر در زمان خود سهل انگار هستیم. ما نمی توانیم بتهای ذهنی خود را بشکنیم. اگر بت ذهنی را شکست ندادیم ، از زمان زمان و درک تحولات آن و تبدیل شدن به حاشیه های جهان دور می شدیم. همانطور که بسیاری از کشورها و کشورها و تقریباً می توان گفت که کشورهای اسلامی در حومه جهان زندگی می کنند. زرق و برق و ساخت شهرها و هوای و کاخ های آیینی و بسیار مجلل کشور و کشور را به “متن” نمی رساند. ترامپ چندین بار گفت: “اگر این برای آمریکا نبود ، شما یک هفته دوام نخواهید داشت.” الان در فارسی صحبت می کردید! “
وقتی حكم درباره عربستان سعودی است. حكم برای كشورهای كوچك خلیج فارس چیست. این کشورها مانند کشتی هایی هستند که مجریان آنها پایگاه های نظامی ایالات متحده است. این گزاره که “بدون آمریکا نمی تواند زندگی کند” به همان طلسم یا عشق شارلمیت تبدیل شده است. عادت شده است آنها فکر نمی کنند که شخص می تواند بدون آمریکا زندگی کند. حتی اگر مخفیانه باشد ، سیاست های منطقه ای ایالات متحده در غرب آسیا جرات نمی کند با سیاست و سلیقه آمریکا اشتباه کند. ایالات متحده همان سیاست فرعون است. تحقیر ، اطاعت و اطاعت و چرا! قرآن کریم از کلمه بسیار دقیق “استخر” استفاده کرده است.
وفاداری وفادار Fassimah از Kanwa Qawami Fasiqini: 1
“بنابراین مردم آنها را تحقیر و سبک کردند ؛” آنها از او پیروی کردند زیرا آنها افراد انحرافی بودند. “
کلمه “استخر” در قرآن کریم یک مورد است ، در توضیح و تفسیر سیاست فرعون در زمان موسی ، “رامس دوم” ، که یکی از ابزارهای وی برای استفاده از شبکه جادوگران بود. جادوگران ذهن مردم را فتح کردند. مردم عاری از هویت انسان و خرد انسان بودند. سپس فرعون اراده و سلیقه خود را به آنها تحمیل می کرد. مردم به همان سبک و سبک زندگی عادت کرده بودند. عادت به یک طبیعت و هویت ثانویه یا جایگزین تبدیل شد. تحول اتفاق افتاد. هیچ کس جرات نمی کند دیگری به فرعون بگوید. فرعون ، که به یک رویا دستور داده بود ، به محض تولد همه نوزادان پسر اسرائیل را بکشد.
او تحقیر و تحقیر شد. او به مردم گفت: “من پروردگار برتر شما هستم!” مردم همچنین تحقیرآمیز و بسته ، تحقیرآمیز ، زبان و زبان بسته بودند. قرآن کریم داستانی را از یکی از فرزندان اسرائیل روایت می کند که موسی درگیر قبطی بود و به نفع او قبطی را به قتل رساند. مردی که توسط موسی با حضور دیگر اختلافات قتل قبطی را نجات داد. موسی باید از مصر فرار کند. چرا؟ زیرا شخصی که از مردم موسی بود و در جو فرعون آموزش دیده بود. او نمی توانست تصور کند که موسی می تواند با قبطی و فرعون مقابله کند و یک قبیل قبطی را بکشد ، هر چند دشمن او. او زبان و تحقیر را پذیرفته بود.
ترامپ و آمریکا قبل از ترامپ همین رویکرد را داشتند. تفاوت بین ترامپ در این است که به دلیل بی سوادی و استعداد در درک مسائل جهان و نمایندگی و هتل ، آنچه را که نباید گفته شود ، بیان می کند. سپس او سخنان خود را با دروغ ، دروغ و پشتی تغییر می دهد ، و به همین ترتیب خود صحبت می کند و صحبت می کند. همان اصطلاح او در مورد سبک مدیریت موفق خود می گوید: “او را بپزید یا او را گیج کنید!” کشورها متحدین خود را تحقیر می کنند.
ببینید با کانادا ، مکزیک و اروپا چه باید کرد؟ عربستان سعودی با چه ادبیاتی صحبت می کند؟ اعلام کرد که خلیج فارس باید تغییر کند. بعد از دیدن و همه ایرانیان با هر جای دنیا مخالفت کردند ، وی گفت که ایرانیان می خواستند تغییر کنند ، من آن را نگذاشتم! او از مردم جهان و رهبران کشورها می خواهد که به آن عادت کنند و به فکر شکستن تابو که آمریکا می خواهد هر آنچه را که می خواهد ، فکر نکنند. کلیه سازمان های بین المللی ، از جمله سازمان ملل متحد ، شورای امنیت ، بانک جهانی ، صندوق بین المللی پول ، سازمان بهداشت جهانی و دیوان بین المللی لاهه و حتی یونسکو ، باید به فرماندهی ایالات متحده گوش دهند. در غیر این صورت مخالفت با سیاست ها و مقاومت در برابر استفاده از اراده و طعم آمریکا ؛ هند نباید از روسیه نفت بخرد ، چین نباید از ایران نفت بخرد ، دادگاه لاهه نباید نتانیاهو را به عنوان یک جنایتکار غیر انسانی محکوم کند. نرخ تعرفه براساس اراده ترامپ بالا و پایین است.
ما شاهد یک آمریکایی هستیم که فرانتس کافکا در رمان “آمریکا” به زبان کارل روزمن ، یک سال جوان 6 ساله که به آمریکا فرار می کند ، روایت شده است. او سرمایه داری و بوروکراسی و زندگی دستگاه آمریکایی را تجربه می کند. تحول به نظر می رسد که رمان کافکا “آمریکا” روایت دیگری از رمان نیمه تمام “کاخ” و “محاکمه” او است. اما در رمان “آمریکا” ، کاخ همان آمریکاست و محاکمه کارل روزمن در چرخ و چرخ دنده های آمریکایی ، ماشین ، مصنوعی و بی رحمانه انجام می شود. نکته این است که کافکا رمان آمریکا را بین سنین 1 تا 2 نوشت.
البته ، مانند “کاخ” ناتمام است. کافکا ، که در زندگی خود به آمریکا سفر نکرده بود ، چهره و هویت آمریکا را به ما نشان می دهد که حدود 5 سال پس از انتشار رمان آمریکایی ، ادوارد سعید همان موضوع و مفهوم را با نظریه پردازی ممتاز خود در کتاب کلاسیک “شرق شناسی” توضیح داد. همه مردم جهان در حاشیه غرب قرار دارند. مرکزیت از غرب است. مرکز غرب آمریکا است. در غرب آسیا ، ایالات متحده همچنین می خواهد اسرائیل را به عنوان نماینده و دنباله خود به عنوان یک مرکز ادغام کند. این کار پروژه صلح ابراهیم است. این سیاست توسط کشورهایی که با طرح ها و توطئه های متنوعی به ایالات متحده متصل شده اند ، دنبال می شود.
به عنوان مثال ، اگر مصر بخواهد علیه اسرائیل صحبت کند ، ایالات متحده بلافاصله تهدید می کند که کمک های سالانه به دولت مصر را کاهش می دهد ، که در واقع یک میلیارد دلار و 5 میلیون دلار کمک نظامی به ارتش و حدود 5 تا 5 میلیون دلار است. ایالات متحده همچنین به اردن کمک می کند ، که اردن را اداره می کند. بنابراین ، به محض کمترین مخالفت ، کمک قطع می شود. همانطور که در دوران دوم پهلوی ، محمد رضا شاه – در روایت خود – هر کاری را که آمریکا از او خواسته بود انجام داده بود. بنابراین او در پاسخ به کتاب به تاریخ آمریکا شکایت می کند. پس چرا آنها با او چنین رفتار کردند؟ تحقیر ایالات متحده به محمد رضا شاه بسیار دیدنی است.
بخشی از این تحقیر توسط خانم فراه دیبا در خاطرات خود نوشته شده است. در ایالات متحده ، پادشاه و فراه به بیمارستان روانی منتقل می شوند. اتاق ها پنجره ای نداشتند. دهانه ها ، با چند میله ضخیم در مسافت کوتاه ، در بالای دیوارها قرار داشتند. اتاق خانم فراه مانند سلولهای زندان از داخل باز نشده است! بعید به نظر می رسد که این رفتارها محاسبه نشده باشند. آنها به دنبال ارسال پیام به سایر رهبران جهان در قلمرو سیاست آمریکا برای آمریکایی تر بودن هستند!
اما ایران بازی ایالات متحده را مختل کرد. باراک اوباما در سال توسط صهیونیست ها گفته شد که وی به اورشلیم سفر کرده است. وی گفت: “ایران بازی اختلال است و نمی تواند رویکرد خود را در منطقه غرب آسیا علیه اسرائیل ادامه دهد.”
حمله اسرائیل -آمریکایی قرار بود ایران را در حوزه اراده و سیاست ایالات متحده قرار دهد. این تهدید سکه رایج اظهارات ترامپ بود. او پس از بمباران هیروشیما و ناگازاکی و تسلیم بی قید و شرط ژاپن به ایالات متحده ، با ایران با لحنی صحبت کرد. یا ایران پس از اشغال عراق است که ایالات متحده می تواند به ایران بگوید که کدام کار را انجام می دهد و کدام یک مجاز نیست. آیت الله علی خامنه ای در یک پاسخ غیرمستقیم دو امتیاز را بیان کرد. سخنان ترامپ “گسترده” و “دروغ” است. این پاسخی به فضای سیاسی است که ایالات متحده می خواستند آن را ترسیم کنند ، تا فرض کنند:
در کف شیر نر!
آیا شما تسلیم و رضا نیستید؟
اما چنین فضایی شکسته شد. شیر بزرگ اسرائیلی – نام حمله اسرائیل به ایران “شیر” بود! – در تل آویو و حیفا ، با تخریب مراکز نظامی ، امنیتی ، اطلاعاتی ، مالی و زیرساختی مانند پالایشگاه هایفا و فرودگاه بن گوریون. تهدید دائمی و تکراری که همه روسای جمهور ایالات متحده از کارتر و ریگان و جورج دبلیو بوش و کلینتون و جورج دبلیو بوش ، اوباما ، بایدن و ترامپ در هر دوره ، در هر دوره استفاده می کنند. که “همه گزینه ها روی میز هستند!” از جدول خارج شد. آنها جنگ را انتخاب کردند. اسرائیل و ایالات متحده با همکاری ناتو به ایران حمله کردند. نه سیستم فرو ریخت و نه به اهداف خود دست یافتند. زنجیره عادت سیاست فرعون آمریکایی شکسته شد. ایران از “معبد میهمان نوازی” که جلال الدین بلخلی روایت می کند ، نترسید. من با توجه به ماهیت جنگ روانشناختی ، داستان داستان او را در هفته آینده برای شما تعریف می کنم!
1
منبع: www.khabaronline.ir