چرا ناسال زد با دین شما موضع غیر دینی گرفته است؟



نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، همانطور که قبلاً از تأثیر عمیق «فردسازی» بر رویکرد اعتراضی نسلزد صحبت کردیم که به آن ماهیتی «عمیق» مدنی و «به شدت» غیرسیاسی می بخشد، نمی توان تأثیر عمیق مقوله «فردسازی» را نادیده گرفت. در مورد دین

محمدامین سلیمانی در کانال تلگرامی خود نوشت: گویی «فرد شدن» جهان زنده، گروهی از انسان هاست که برای درک نسل کشی، فرضی بدیهی و ماورایی از آن اجتناب ناپذیر است.
بنابراین «فردی شدن» دین در نگاه نسل زد به تضعیف «اشاره های دینی فراشخصی» نسبت به روال قبلی می انجامد. نمونه هایی از این مراجع بسته به جغرافیای مذهبی از «دالایی لاما»، «پاپ فرانسیس»، «مرجع تقلید شیعه» و «شیخ الازهر» می تواند متفاوت باشد. با وجود تفاوت در مصادیق ارجاعات ماورایی، این نسل رویکردی مشابه به مسائل دینی در تمامی نقاط این جغرافیای دینی اتخاذ کرده است که این نیز به دلیل جهانی بودن فناوری های ارتباطی است که هویت نسل عمیقاً در هم تنیده شده است. با از بدو تولد

نوسال زد علاوه بر تضعیف ارجاعات ماورایی، به برداشت شخصی از دین و مفهوم خودساخته آن معتقد است. بنابراین، برخلاف آنچه تصور می شود، ناسال زد مطلقاً آگنوستیک یا ضد دین یا به معنای وسیع تر، ضد معنویت یا ضد معنویت نیست. بلکه اتخاذ رویکرد شخصی و فردی در مواجهه با دین پیامد اجتناب ناپذیری دارد که ایجاد سلایق مختلف و طیفی از برخوردهای مختلف با امر دینی است. برای نسل، دین یک گزینه اولویت نیست و فراتر از گزینه های دیگر برای پاسخگویی به معنویت است. بلکه اختیاری است در کنار سایر گزینه ها و برابر آنها.

از یک منظر، نسل زد (حداقل در ایران) برای خود محدودیتی در استفاده از نمادها، مضامین و شخصیت های مذهبی برای بیان مطالبات و طرح اعتراضات خود نمی بیند. در نهضت هایی که نصل زد حضور پر رنگی داشت (در سال های 1996 و 1401) این نسل زد موضعی سکولار یا غیرمذهبی با دین گرفت و گاه به دلیل درگیری مستقیم با جنبه های کاملاً مذهبی دینی دست به اقدام ستیزه جویانه زد. حکومت داری (مانند اعتراض به حجاب اجباری در سال 1401). در مواجهه با مراجع ماورایی، یعنی روحانیت شیعه، خود را نشان داده که نمونه بارز آن جریان به اصطلاح «عمامه» بوده است. حتی اگر این درگیری را به تعداد انگشت شماری نسبت دهیم، عدم همدردی و بی تفاوتی نسل زد نسبت به روحانیت شیعه قابل توجه است.

بنابراین، چهره نسل زد با امر دینی، به جای اینکه به صورت صراط مستقیم باشد، به صورت طیفی است که یک سر آن مخالفت محض با تقدیس روحانیت یا حتی مخالفت با آن است. و سر دیگر این طیف، فردی شدن امر دینی و یکی دانستن نظر مراجع فراشخصی (معنویت) با این عقیده است که شخصی بوده است که او را به عنوان یک فرد نمی بیند. اقتدار مشروع برای تسخیر قدرت سیاسی که به او به چشم یک مرجع تخصصی- علمی می نگرد.



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7225

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *