دستیابی به حقیقت ایمان و نابودی انسان


نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغان، در بحارالانوار جلد 75 صفحه 81 حديثى است كه (امام على عليه السلام) مى فرمايد:

بنده حقیقت ایمان را کامل نمی کند تا دینش بر شهوتش اثر بگذارد و هلاک نمی شود تا شهوت او را تحت تأثیر قرار دهد. به خاطر مذهب

هیچ بنده ای به حقیقت ایمان نمی رسد، مگر اینکه آرزوی دین خود (خداوند متعال) را بر آرزوی نفس خود برتری دهد و هیچ بنده ای هلاک نمی شود مگر اینکه آرزوی نفس خود را بر خواسته خداوند تبارک و تعالی قرار دهد. .

شرح این حدیث بر اساس درس آیت الله آقا مجتبی تهرانی را در ادامه بخوانید:

دستیابی به حقیقت ایمان و نابودی انسان

به خدا پناه می برم از شر شیطان. بسم الله الرحمن الرحیم

از امیرالمؤمنین صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است که پیامبر فرمود: اگر انسان بخواهد از نظر بعد حیوانی حقیقت ایمان را در درون خود کامل کند، خود ایمان است. یک حقیقت این حقیقت درجاتی دارد. و یک مرتبه او که از آن به کمال حقیقت ایمان تعبیر می شود، اگر بخواهد به آن کمال حقیقت ایمان برسد، راهی جز انجام آنچه مربوط به دینش است در هر امری ندارد. امور، دین یک مجموعه است. مسئله ایمان است. در اصطلاح ما دستورات شرعی وجود دارد. مسائل اخلاقی هست، همه و همه، این مجموعه به جایی رسید که دین یک چیز می گوید. از انسان یک چیز می خواهد، از طرف دیگر نفس چیز دیگری می خواهد. ببینید، این در مورد تقابل است، نه همسویی. بحث منطبق نیست، اگر همسو باشند که موضوعی نیست، خیر. دین از من یک چیز می خواهد، نفس چیز دیگری می خواهد، درست است؟ هر وقت به این دو راه دین و روح رسیدی، یکی را که دینت می خواهد انتخاب کن. اولویت دادن به خواسته های خدا بر خواسته های روح. اگر انسان این گونه شود، این حقیقت ایمان به او به کمال رسیده است. بهتر از این نمی توانستم بیانش کنم. «زیرا بنده حقیقت ایمان را کامل نمی کند تا اینکه دینش بر شهوتش تأثیر بگذارد»; این اولین جمله است.

جمله دوم: مستقیم مقابل و مقابل آن: «و چرا نه؟»؛ هیچ بنده ای هلاک نمی شود مگر اینکه آرزوی نفس خود را بر خدای خود قرار دهد. خلاصه این است؛ وقتی یک نفر می میرد چه اتفاقی می افتد؟ تعبیری که ما به نابودی می دهیم این نیست که تو در دنیا بمیری، نه. که همه بمیرند انبیاء و اولیاء علیهم السلام همه مردند و رفتند. درسته یا نه؟ به این میگن تخریب. آن بحث نابودی آخرت است. دقت کردی که گفتم هیچ بنده ای از بین نمیره مگر اینکه عکس گرفته باشه. میل به اول قرار دادن خود چیست؟ خدایا فهمیدی؟! این ملاک بود.

البته گفتم: این درست است، گوش کن! رتبه او در امور مسلمین است، چنان که می گوییم; به واجبات و نواهی توجه کنید که دیگر تردیدی در آنها وجود ندارد. خدا از من خواسته که این کار را بکنم، من نمی خواهم این کار را انجام دهم. من تموم نشد دلم یعنی روحم. من این کار را نمی‌کنم، این امر مسلم است. ترک تعهدات از طرفی خدای ناکرده حرام است آیا درست است؟ من آن را می خواهم، من آن را انجام می دهم، درست است! اولویت چیست؟ در واجبات و نواهی به خواسته نفس گوش فرا دهید. اینجا به قول خودمان راه فراری نیست. اینجا به عنوان مسلمان اینجا ویرانی است! بعد نظم بالاتر می رود و بحث شبهات پیش می آید. میفهمی؟! سفارش بالاتر می رود. توجه کنید بارها و بارها اینطور می شود. اما همان معیاری که علی علیه السلام فرمود; در همه این رتبه ها قرار دارد. در همه این سطوح همینطور است. بنابراین برای کسانی از ما که در اولین مورد گیر کرده ایم، به آنچه می گویم توجه کنید. اولی و آن توجه به واجبات و نواهی است. میدونی اونایی که هلاک میشن چیکار میکنن؟ واجب را ترک کن و حرام را مرتکب شو.



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7267

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *