گروه اندیشه: در جامعهای که به راحتی میتوان درباره همه چیز نظر داد، بهترین راه برای برخورد با نظرات دیگران، شک و تردید سازنده است. شکی که می تواند ما را به سوی معرفت سوق دهد. کتاب های زیادی در این باره نوشته شده است اما یکی از آنها کتاب «تمرین در تفکر انتقادی» نوشته لورن استارکی و ترجمه حمید پرنیان است. این کتاب گام های اولیه برای شناخت صحیح را ارائه می دهد. بر اساس این کتاب، «اولین گام عیبیابی آینده نگر، شناسایی مسائلی است که بر سر راه ما پیش میآیند و ما را از نزدیک شدن به هدف باز میدارند، برخی از این مسائل را میتوان از قبل پیشبینی کرد و در نتیجه از آنها جلوگیری کرد. از بزرگتر شدن و ایجاد بحران، وقتی بدون مقدمه با آنها روبرو میشویم، مهم نیست که راهحل را پیدا کنیم و به جلو برویم به هدف خود خواهیم رسید و مقصد.” در اینجا 10 مورد از موارد ذکر شده در کتاب آورده شده است.
10 مهارت تفکر انتقادی در این کتاب شامل بخش های زیر است:
1. تشخیص مشکل
ابتدا یاد می گیریم که اولین قدم در حل یک مشکل، شناسایی موقعیتی است که نیاز به راه حل دارد.
گاهی اوقات ما بر اساس مشاهدات خود مشکل را تشخیص می دهیم، اما گاهی اوقات دیگران مشکلی را پیش روی ما قرار می دهند.
ما باید اولویت بندی کنیم: آیا موضوع نیاز به توجه فوری دارد یا می توان آن را در جای دیگری بررسی کرد؟
اگر بیش از یک موضوع یا مشکل داشتیم، کدام موضوع از بقیه مهمتر است و باید ابتدا به آن پرداخته شود؟
2. تعریف مسئله
در این بخش نحوه تشخیص و اجتناب از برخورد با موضوعاتی که نادرست هستند و مسائل واقعی نیستند، توضیح می دهد.
پس از تعریف مشکل واقعی، نوبت به جمع آوری اطلاعات و بررسی دقیق مشکل کلان می رسد.
مشکل کلان مشکلی است که شامل چندین مشکل خرد و کوچک است. ما نباید فریب موضوع کلان را بخوریم یا آنها را به عنوان موضوع واقعی بدانیم.
نداشتن پیش فرض و اندیشیدن مستقیم به موقعیت مشکل ساز می تواند در این مسیر به ما کمک کند.
3. مشاهده هدفمند
در این بخش یاد می گیریم که چگونه با استفاده از مشاهده عینی تصمیمات کارآمدتری بگیریم و مسائل را حل کنیم.
با آگاهی بیشتر، متمرکزتر و جامع تر، می توانیم مشاهدات خود را هدف قرار دهیم. ما باید کلیت وضعیت مشکل ساز را ببینیم، نه بخش های کوچک آن را.
4. سازمان دهندگان بصری و طوفان فکری
در این بخش با نقشههای مفهومی، شبکهها، نمودارهای ون، جداول و خلاصهها آشنا میشویم و یاد میگیریم که چگونه از آنها استفاده کنیم و افکار خود را برای حل مسائل سازماندهی کنیم. سازمان دهنده های تصویر شامل متن و تصاویر هستند و می توان از آنها برای سازماندهی و دسته بندی بسیاری از اطلاعات استفاده کرد. آنها می توانند آنچه را که می دانیم و آنچه را که باید بدانیم به ما نشان دهند.
5. تعیین هدف
ما باید اهدافی را که می خواهیم به آنها برسیم در قالب جملات روشن تعریف کنیم.
اهداف باید مشخص، قابل اندازه گیری، واقع بینانه و محدود به زمان باشند.
اگر اهداف واقع بینانه نباشند یا خیلی بزرگ باشند، ممکن است دستیابی به آنها دشوار یا غیرممکن شود، و حتی اگر قابل دستیابی باشند، ممکن است در طول مسیر خسته شوید و قبل از رسیدن به آنها تسلیم شوید.
از جدول تعیین هدف برای تعیین مسیر دستیابی به اهداف خود استفاده کنید.
6. عیب یابی
در این بخش یاد می گیریم با بازگشت و تفکر دوباره عیب یابی کنیم و مشکلاتی را که در مسیرمان ایجاد شده است شناسایی کرده و در نظر بگیریم. ما در مورد مشکلات قابل پیش بینی نیز صحبت می کنیم، یعنی از مشکلاتی صحبت می کنیم که ممکن است در مسیر ما به وجود بیاید و احتمالاً راه ما را مسدود کند. نوع دیگر عیب یابی مربوط به مشکلاتی است که خود مشکل نیستند اما مشکلات جدی ایجاد می کنند. وقتی با چنین مسائلی مواجه می شویم باید عیب یابی کنیم تا بتوانیم در آینده از بروز آن ها جلوگیری کنیم.
7. منابع دسترسی به اطلاعات
در این بخش با نحوه جمع آوری اطلاعات صحیح و معتبر آشنا می شویم. اگر باید تصمیمی بگیریم یا مشکلی را حل کنیم و ندانیم که تصمیم خود را بر چه مبنایی قرار دهیم یا چه عواملی ناآشنا هستند و باید در نظر گرفته شوند، نیاز به مشورت و نظرخواهی داریم. منابعی که می توانند ما را راهنمایی کنند اینترنت، کتابخانه و کارشناسان هستند.
8. ارزیابی حقیقت
در این بخش می آموزیم که حقیقت چیزی است که می توان آن را اثبات کرد، در حالی که نظر نمی تواند. و می آموزیم که چقدر مهم است که بدانیم آیا اطلاعاتی که داریم درست و عینی است یا نادرست و مغرضانه. برای اعتماد به یک منبع باید اعتبار نویسنده آن را بررسی کنیم، باید کیفیت و اعتبار منابع را ارزیابی کنیم و نظر دیگران را در مورد آن منبع بدانیم. به خصوص زمانی که از اینترنت استفاده می کنیم باید به این مهم توجه کنیم. می دانیم که همه می توانند مطالبی را در اینترنت منتشر کنند و نوشته های خود را درست و مشروع جلوه دهند.
9. تکنیک های متقاعدسازی
این بخش به بررسی چگونگی استفاده از تکنیک های متقاعدکننده در سخنرانی، نوشتن و تبلیغات می پردازد. ما سه نوع اقناع را که ارسطو توصیف کرده است توصیف می کنیم: لوگوس یا استدلال، پاتوس یا عاطفه گرا، اخلاق یا شخصیت محور.
از این ترفندها در تبلیغات متقاعدکننده استفاده می شود تا شما تمایل به خرید کالا یا خدمات یک شرکت خاص داشته باشید. هنگامی که متوجه شدیم این ترفندها چگونه کار می کنند، می توانیم اثرات آنها را کاهش دهیم یا از آنها به نفع خود استفاده کنیم.
10. بازی فیگورها
در این بخش می آموزیم که چگونه اعداد می توانند دروغ بگویند. همه اعدادی که می شنویم یا می خوانیم ممکن است درست نباشند. فرقی نمی کند که عمداً مورد سوء استفاده قرار گرفته یا مورد غفلت قرار گرفته باشد یا به صورت ناقص ارائه شود. این اشکال می تواند در مراحل مختلف اتفاق بیفتد: اولاً زمانی که ما در حال گرد کردن اعداد هستیم، ممکن است رخ دهد. اگر اعداد را اشتباه جمع آوری کنیم یا شخصی آنها را با تعصب جمع آوری کند، باید در مورد آن بدانیم. مرحله دوم زمانی است که اعداد را تجزیه و تحلیل یا تفسیر می کنیم. در این مرحله، اگر فرد یا گروهی سوگیری داشته باشد، می تواند اعداد را به اشتباه تفسیر و تحلیل کند. در این بخش در مورد نظرسنجی، مطالعات همبستگی و آمار نیز صحبت می کنیم.
لینک کتاب دیجیتال برای درک بقیه روش ها به شرح زیر است:
__”تمرین_در_تفکر_انتقادی” اثر لورن_استارکی_.pdf
216216
منبع: www.khabaronline.ir