روزی که خدا نمی خواهد ما از کسی چیزی بپرسیم


نقل از دادن فکر و پایه فرهنگ مبلغین ، روایتی در کتاب Usul Kafi ، جلد 4 ، صفحه 66 – Wasal Al -Shi’a ، جلد 10 ، صفحه 305 – Bihar Al -Anwar ، Volume 93 ، Page 342 وجود دارد ، که (امام محمد باکر ، صلح بر او خواهد بود) می گوید:

در مورد اقتدار حسن ، بر اقتدار ابی الصبه ، بر اقتدار ابی عبد الله ، خدا او را برکت دهد و به او صلح بدهد ، گفت: در واقع ، خداوند ، توانا و با شکوه ، تمایل برخی از مردم را نادیده می گیرد بیش از دیگران در این مشکل و من این را برای خودم دوست دارم.

در واقع ، خداوند ، عالی و عالی ، دوست دارد از او بپرسد و از آنچه در اختیار دارد بخواهد.

خدای متعال دوست ندارد و از آن متنفر است که یک بنده اصرار دارد که یک بنده دیگر نیاز و درخواست کند ، اما او اصرار را دوست دارد و به خود التماس می کند.

در حقیقت ، خدا دوست دارد از او سؤال شود و از او خواسته شود و از وی خواسته شود و از او خواسته شود و از او خواسته شود.

توضیحات این حدیث را بر اساس دروس آیت الله آقا موجتابی تهرانیه در زیر بخوانید:

روزی که خدا نمی خواهد ما از کسی چیزی بپرسیم

من از شیطان شیطانی به خدا پناه می برم. به نام خدا ، مهربان

این از امام باکر روایت شده است ، باشد که خداوند او را برکت دهد و به او صلح کند ، که او گفت: خدا ، تعالی و تعالی ، دوست ندارد ، برای یکی از خلاقیت های او ، انسانها ، اصرار دارد که بر خواسته های دیگری اصرار داشته باشد. او دوست ندارد اصرار بر درخواست ها داشته باشد. ما یک درخواست اساسی داریم ، ما در درخواست اصرار داریم. آن را جدا کنید اینجا ضروری است ؛ او باید بگوید ، “خداوند برکت و تعالی می یابد که مردم برخی از مردم را دوست دارد.” از آنجا که این رابطه است ، نیاز را ایجاد می کند. آیا البته این درست نیست ، در خارج از مکان ، برخی از مکان ها را به عنوان مثال یک فرض کنید ، اگر می بینید که آنها جواب مثبتی ندادند ، دیگر اصرار نکنید. آیا فهمیدید که خدا از این کار متنفر است. بنابراین صریح ، این بدان معنی است که او از خدا متنفر است. “کارا ایهاها الناناس ، برخی از آنها مخالف دیگران هستند”

اما از طرف دیگر ، “من روح را دوست دارم” اما دوست دارد بنده به درخواست او اصرار داشته باشد. آیا فهمیدید که او این را برای خودش دوست دارد.

اکنون بحثی در مورد این واقعیت وجود دارد که چون کاملاً ثروتمند است ، دارای غنای ذاتی است ، اینها بحث هایی در جای خودشان هستند. در اینجا جایی ندارد ، و او به همین دلیل است که من می گویم (خدا می گوید): همه چیز در دست من است ، چرا اصرار دارید ، شما به نام خدا گفتید. این ابزارهای من است. درست است یا نه؟ همه اینها ابزارهای الهی هستند. آیا این درست است که من علت هستم؟ چرا بر او اصرار دارید؟ شما گفتید که تمام شده است ، این وظیفه ای بود که به عنوان مثال تصور می کنید. شما اینجا وظیفه داشتید ، نه؟ به من بگو ، به من بیا ، از من بخواهید. من اصرار شما را دوست دارم این یک بحث به خودی خود است. حالا من این را به عنوان مقدمه ای برای چیز دیگری گفتم. این فوری است ؛ این به معنای اصرار است.

این درخواست اصلی نیست. در روزهای سال ، ما روایتی در احادیث داریم که شرایطی وجود دارد که او درخواست اصلی را دوست نداشته باشد ، نه تمدید ، خدا آن را دوست ندارد ، وقتی کسی در آن روز درخواست دیگری از طرف دیگری می کند. من از هم جدا کردم ، خدا را می خواهید ، شما سخنان من را می فهمید. من آن را خواندم ، اصرار بود. شد؟! او می گوید اصرار نکنید. خوب ، شما گفتید او می گوید ، اما یک روز است؟ از کسی چیزی نپرسید. به این موضوع توجه کنید ، شاید تعداد کمی از مردم به قول ما با شما صحبت کرده اند. یک روز در سال وجود دارد که خدا دوست ندارد کسی از شخص دیگری درخواست کند ، به جز او. و آن روز عرفه است.

شما این روایت را دیده اید ، که توسط محدیت قومی نیز روایت می شود ، که گفت: در روز عرفه ، وقتی پیامبر را دید ، در حال گذر بود و شخصی را دید که از مردم می پرسد. حتی تفسیر در روایت این است: وای بر شما! حضرت گفت: وای بر تو! آیا شما یک روز ، چنین روزی از دیگران می خواهید؟! این به چه معنی است؟ این بدان معناست که امروز روزی نیست که از کسی بخواهیم چیزی بخواهد. آیا می فهمید امروز روزی است که فقط باید از او بپرسید. وای بر تو! در یک روز مانند این ، آیا از مردم می پرسید ، آیا مشکلی ایجاد می کنید ، آیا از دیگران خواسته می شوید؟ و این واقعیت که ، تفسیر زیر وجود دارد ، و این واقعیت است که در چنین روزی فیض خدا آنقدر بیرون می آید که می خواهد حتی فرزندان را در رحم مادر آموزش دهد تا خوشحال شوند. تفسیری که در روایت است. بنابراین ، من این را گفتم ، یادآوری برای فردا ، خدا مایل است.

من می خواهم از شما بخواهم که از نظر ارزش روز عرفه به آنچه گفتم توجه کنید. البته ، اکنون سنتی وجود دارد که مربوط به ماه مقدس ماه رمضان است ، از امام صدیق ، صلح بر او خواهد بود: “من او را در شهر رمضان نمی بخشیدم ، او را به جز شهادت عرفا نمی بخشیدم “این که آنها این عرفا را به جای برخی از افراد تبدیل نکردند ، وقت خود را گرفتند. بشر آیا متوجه می شوید که من می خواهم بگویم؟ حتی در آنجا می گویند زمان. آنها می گویند از ظهر تا غروب است. کسانی که آنجا هستند ، ها! دوباره در آنها ، ها؟! آیا می فهمید که من می خواهم چه بگویم؟ اشتباه نکنید ، ها! به عنوان مثال ، کسانی که به سمت عمره می روند ، باید به عرفات بروند ، در آنجا بنشینند و دعا کنند. شوخی نکنید که زمین در آنجا این ویژگی را دارد. چه کار دیگری باید انجام دهم؟ اینها برخی از مواردی است که خواسته شده است. نه! این بار ، این بار فراگیر است. آیا توجه می کنید که اگر کسی ماه مقدس ماه رمضان ، ماه ، ماه باشد. وقت آن است که در روایت امام صدیق ، زمان قبل از آن نیز وجود داشته باشد. اگر او در ماه رمضان توسط خدا بخشیده نشود ، مشکل او تا روز رسیدن عرفه است. آیا می فهمید که من سعی می کنم بگویم؟ در آن روز ، او از خدا می خواهد بخشش کند و خدا او را ببخشد. من می خواستم بگویم که شما از آن قدردانی می کنید ، خداوند به خصوص برای دیگران دعا کنید ، خداوند طبق روایتی که نمی خواهم وارد آن شوم ، هزار بار به شما می دهد. من یکی از کسانی هستم که شما برای آن دعا می کنید.



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7258

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *