
روایت این روایت به گونه ای است که برای کسانی که اصرار به آسیب رساندن به پوپولیسم بر روی احادیث و سنت های منتسب به عصبانیت ها ندارند ، این نظم پذیرفته می شود و جایی برای روشنفکری باقی نمی گذارد. در عین حال ، دقت و تأمل در مورد این احادیث- که فرض می شود پذیرفته شده و اطمینان است- مستلزم آن است که تاکتیک در معنای آنها انجام شود و افراد متقاعد شده و به اصطلاح نعمت ها ، ظن ها را انجام دهد. بیایید ظن اضافه کنیم.
اولین حدیث بیان و توصیف یک واقعیت (واقعیت) است. و از این توضیحات ، هیچ وظیفه ای برای پرورش یا استقبال از آن برای عجله در Faraj وجود ندارد. و این بسیار واضح است که حتی اگر کسانی که به وجود خود اعتقاد دارند ، جرات بیان آن را ندارند. زیرا هیچ استقلال منطقی وجود ندارد.
حدیث دوم ، با این حال ، در این روزها و روزها ، مکان سختی برای برخی از افراد وجود دارد که گفتار و رفتارها را به چالش بکشد و انکار کنند ، به طوری نتایج مورد نظر آنها
اینجاست که آنها شاخ را روی شاخ نمی شناسند. حداقل هزار سال پیش ، کسانی که در دایره پیشخدمت هستند با پرداختن به و نتیجه گیری به “آخرالزمانی” فکر کرده اند ، و البته آنها هنوز و هنوز در صبح دولت خود نیستند.
پس چرا می گوییم روی شاخ بودن؟ در مورد این واقعیت که وقتی هزار سال با تفسیر آخرالزمان و نشانه های ظهور می کشیم ، پدران ظلم و ستم زمان حق دارند این هدیه را به آن هدیه دهند ، و البته آنها ممکن است تاکتیک نداشته باشند به ما بریده شود که چرا “انتصاب زمان” شما انجام دادید و “آخرالزمان” را از قبل انجام داده اید!؟
23302
منبع: www.khabaronline.ir