ایران و به ترامپ و پوتین باستان بدهید



اتحاد جماهیر شوروی (اتحاد جماهیر شوروی) ، در 5 دسامبر ، با اعلامیه شورای 1-N شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی ، انحلال و نظم جهان دو قطبی تجزیه شد. نظم جهانی وارد انتقال خود شد و با فراز و نشیب جنگها ، اکنون با سه قدرت روبرو است: ایالات متحده ، چین و روسیه. نبرد کین نشان داده است که در حال حاضر ، به دلایل ژئوپلیتیکی و نهادی ، اتحادیه اروپا در ترتیب نظم بین این سه قدرت جهانی نقش دارد. اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، جهان نیز تغییر بسیار بیشتری را تجربه کرد. چرخش تاریخی و تاریخی چین ، در اواخر دهه 1980 ، با قدرت دنگ شیائو پونگ ، منجر به تصویب سیاست نظامی و امنیتی در جهان به سمت نظم اقتصادی و اجتماعی شد.

رقابت نهادی با سرمایه داری جهانی و تعریف مجدد و تحقق نوع سوسیالیسم چینی دو هدف اصلی در این حرکت بود. چرخش بزرگ با فرار از تله درمانی مدرسه شیکاگو و دانش آموزان و دیدگاه های میلتون فریدمن امکان پذیر بود. ایزابلا وبر ، استادیار اقتصاد در دانشگاه ماساچوست ، این مسیر را به خوبی در کتاب خود “چگونه چین از شوک درمانی گریخت” به تصویر کشیده است. چین به سرعت به کارخانه جهانی تبدیل شده است و اکنون مرکز خلاقیت جهانی را در سال دارد. چین همچنین تأثیر بسزایی در الگوی تغییر و توسعه جهان داشت. پس از موج سوم دموکراسی ، در آموزه های هانتینگتون ، دموکراسی ها نیز طبق گفته محمود قلام القلام در پنج سال گذشته ، در سراسر جهان کاهش یافتند ، و کشورهای دموکراتیک به حدود 2 ٪ و اکنون بیشتر دولت ها از بین رفته اند. بشر و مردم جهان به دنبال کیفیت شاخص های توسعه اقتصادی هستند.

شاید به منظور توضیح نظم جهانی ، در بخش وام نظریه شمالی ، کشورها از نظر ساختار دولت مبتنی بر توزیع منابع و اجاره در بین جناح های قدرت برای حفظ صلح در چهار دسته دولتهای بسته ، دولتهای سیستم بسته پایه دولت های سیستم بسته بالغ و سیستم های دسترسی آزاد را تقسیم می کند. بیشتر کشورهای آفریقایی ، آسیایی و خاورمیانه را می توان با سیستم شکننده و تعداد کمتری از آنها در دولت هایی با یک سیستم بسته اساسی به دولتها و با سیستم شکننده و کمتر از آنها تقسیم کرد. دولت هایی مانند روسیه و چین را می توان در گروه دولت ها با یک عمل اساسی ، غالباً نام یا تک حزبی قرار داد. هند ، اندونزی ، کره جنوبی و موارد مشابه در یک سیستم بسته اما بزرگسالان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. کشورهای اروپایی ، ایالات متحده ، کانادا و استرالیا توسط یک سیستم دسترسی آزاد مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.

دوره انتقال از دستور باستان به یک نظم جدید برای جلوگیری از خشونت سیستم سرمایه داری ، نیاز به فرمول جدید و بخش اجاره دارد. قبیله سرمایه داری ، پس از فروپاشی سیستم دو قطبی ، زنان ، کودکان ، سالمندان و جوان را کشته است. حمله به افغانستان ، عراق ، غزه ، لبنان و اوکراین بخش هایی از این سناریو است. اکنون دنیای سرمایه داری باید یک سازمان و ائتلاف غالب ایجاد کند و به سمت تثبیت دستاوردها حرکت کند. سیاست دموکراتیک منافع سرمایه داری جهانی را به این معنا فراهم نکرد. این مرحله یک چالش بین منافع سخت در اطراف ترامپ است ، از جمله هاردلین های محور جهان ، هاردینرهای مبتنی بر آسیا ، سخت افزار های مستقر در ایالات متحده ، ناسیونالیست های اقتصادی و کسانی که می گویند اولین آمریکا است. البته اولین دیدگاه های آمریکا متمرکز خواهد شد.

سازمان روابط بین سه کشور روسیه ، چین و ایالات متحده در مرکز چالش های نظم جهانی است. دولت های ترامپ و نتانیاهو با حضور در کنار دولت پوتین به نفع مجمع عمومی اروپا در مورد جنگ اوکراین رای دادند! مهمتر از همه ، تصویب قطعنامه پیشنهادی شورای امنیت ایالات متحده برای متوقف کردن سه سال جنگ در اوکراین ، بدون مراجعه صریح به حمله روسیه به کشور ، افق یک نظم جهانی جدید را نشان می دهد. رأی انگلیس در اروپا چنین نظمی را دنبال می کند و رأی مثبت روسیه میزان همکاری بین المللی بین کرملین و کاخ سفید را در حال حاضر و آینده نشان می دهد.

تأثیرات و پیامدهای چنین توافق نامه ای برای خاورمیانه ، به ویژه ایران ، بسیار سنگین است. ایران انتخابات لازم ، اما ناکافی را در پیش گرفته است ، اما مطمئناً در مسیر سیستم بسته شکننده ، سیستم بسته اصلی و سیستم بسته بالغ ناکافی است. تحولات سیستم جهانی در برابر دو تحول قادر به مداخله در امور داخلی کشورها نیست. شهروند -مرکز و شرکت -مرکز (بخش خصوصی و همکاری) هرگونه دخالت خارجی در پروژه های مبتنی بر زنجیره ای را از بین می برد. جناح افراطی در داخل و خارج از مجلس اساساً تحولات را درک نمی کند. فاقد نظریه در درک حق نظم است. به همین دلیل ، آنها بیشتر از نظم تعیین شده به کلمات و موقعیت ها توجه می کنند. بنابراین ، بعید است از آنها سؤال شود که چگونه قرارداد پوتین و ترامپ با اوکراین ، لبنان ، غزه و ایران و در نهایت خاورمیانه ممکن است ، اگر می توانستند چنین سؤالی را بپرسند ، ممکن است از آنها بپرسند. برای مدت طولانی ، در سیاست خارجی ، روسیه و به ویژه Dogin ، مقاومت در برابر Halva نداشت. آنها حتی نمی توانند تجزیه و تحلیل کنند که سخنان کرملین و لاوروف در ایران در ایران وزن ندارند ، اما طبق توافق شورای امنیت سازمان ملل ، بوستان بین پوتین و ترامپ در شورای امنیت سازمان ملل وزن خواهد داشت.

این به معنای تعریف مجدد روابط نزدیک با روسیه در مورد منافع ملی است. اکنون ایران نیاز به تعریف مجدد و خاص با ایالات متحده ، چین و روسیه دارد. از نظر تاریخی ، از نظر تاریخی ، افراط گرایان فاقد دستگاه نظری برای توضیح وضع موجود هستند. بدون شک حذف آنها از صحنه سیاسی ایران نادرست است ، اما آنها باید بر اساس توانایی آنها برای یافتن راه حل برای ابرهای ایرانی ، مکانی داشته باشند. از این منظر ، لازم است که به سرعت از هاردینرها ، به ویژه از منظر سیاست های کلان خارج شوید. همه تجزیه و تحلیل آنها در حوزه های داخلی ، منطقه ای و جهانی شکست خورده است. آنها ناخواسته یا ناخواسته هستند ، تنها متحدین قوی برای برنامه های خرابکارانه اسرائیل و ترامپ علیه ایران. آنها درک نمی کنند که یکی از پنج شرکت بزرگ در زمینه “مجرد” ، 2 شرکت ، آمریکایی و یازده شرکت اسرائیلی چیست ، این چیست؟ منافع عمومی در زمینه سیاست خود بی معنی است و در منافع جناحی و سیاستهای جناحی آنها خلاصه می شود. حوزه داخلی ، منطقه ای و بین المللی هاردلین ها همه دستاوردهای 5 ساله کشور را از بین می برد. بحران های ایران به راه حل های داخلی و خارجی متعادل نیاز دارد ، اما ترکیبی است.

در داخل ، ائتلاف بین میانه در هیئت حاکمه در ائتلاف گسترده با حوزه اجتماعی ضروری است. این به خودی خود نیاز به ایجاد اراده ملی برای خارج شدن از ازدحام بحران در این بخش دارد. این ائتلاف بدون عبور از “ائتلاف بین صاحبان قدرت با اجاره غیرمولد” و پیوستن به “ائتلاف بین سازمان ها با اجاره محصول” ، بدین ترتیب یک بلوک سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی و هژمونی آن ایجاد می کند و دولت شکننده را ادامه می دهد. به جز افزایش تأثیر نیروی خارجی و داشتن دست خود در تحولات داخلی ، نتیجه دیگری نخواهد بود. مذاکرات منافع تحریم را به خطر می اندازد. این همان چیزی است که اسرائیل با مسدود کردن مذاکرات خارجی ایران با ایالات متحده ، با مخالفت خود با افراط گرایان داخلی ، و در صورت مذاکره ، توسط هاردینرهای داخلی و تل آویو از بین می رود. دارد

در همین راستا ، نقش قوه قضاییه بی نظیر است. در شرایط فعلی ، آرامش رسانه ها و عدم ترس از بسته شدن ، یک دستاورد بزرگ است. تحول در ایجاد یک سیستم شنوایی ، تمایز بین سیستم شنوایی و تحقیقات امنیتی و همچنین بازسازی و نوسازی اثبات حقوقی در دیوان عالی کشور و دادگاه عدالت اداری ، با تمرکز بر حقوق شهروندان و شهروندی ، می تواند در فاسد شدن و افزایش قدرت مستقل قضایی قوه قضاییه. ، در افکار عمومی فضایی از اعتماد به نفس ایجاد کنید. تحقق عدالت و شهروندی در این زمینه می تواند تأثیر قوه قضاییه را در افکار عمومی دو برابر کند.

در نتیجه نهایی ، باید گفت که نظم جهانی مدرن با رویکردهای قبیله ای و مافیایی خود ، با توزیع منابع در بین قدرتها ، به دنبال شکل گیری نیروهای محیطی به گونه ای است که حوزه خارجی آنها به داخلی گسترش یابد کره ، سیستم ها. تأثیر جدی آنها را ایجاد کنید. ایران بدون تحول در سیاست خارجی و تحول در اطراف شهروندی و شرکت مرکزی ، خسارت بسیار شدید به سیاست خارجی خواهد داشت.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7211

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *