
گروه فکری: در بخش خبری آنلاین ، مقاله ای از Vahid Islamzadeh ، با عنوان بریتانیایی برای توسعه و پس از جنگ اروپا ، به موساگ نیاز داشت تا سرنگون شود / فساد اخلاقی دولت انگلیس توسط استاد گیدل منتشر شد. دکتر فریدون مجلسی در یک پست مختصر واکنش نشان داد. دکتر مجلسی در مقاله خود در مورد اهمیت روغن ایران برای غرب ، معتقد است که “تحریم روغن پنج ساله غرب نشان می دهد که توهم موساج به درستی به روغن ایران اعتماد نشده است.” او معتقد است که سیاست اقتصادی موساج بدون ورشکستگی نفت منجر به ورشکستگی اقتصادی ایران شد. و عدم امضای توافق نامه برای بهره برداری از نفت و مخالفت با پیشنهاد بانک جهانی به دلیل جهل و مبارزه با قدرت بود. و در اصل دکتر امینی بود که کنسرسیوم کشور را از این بحران نجات داد. Majlis با اشاره به حسابداری انگلیسی که در کتاب استاد گیدل ذکر شده است ، معتقد است که “حسابداری انگلیس ممکن است درست یا نادرست باشد” و “اگر دولت ایران ادعایی در مورد حسابداری انگلیس داشت ، باید در مذاکرات یا دادگاه یا داوری مطرح می شد.” این یادداشت کوتاه توسط:
انتقاد از فرییدون مجلسی به اسلام زاده
این مقاله دارای دو بخش است: یکی در مورد اهمیت نفت ایران برای غرب و توجیه ملی سازی صنعت نفت ایران و مخالفت انگلیس در از دست دادن آن. جایی که او می گوید ، “اکنون می فهمید که چرا انگلیس مخالف بود” توضیح روشنی است. این از بدیهیات است.
اما با عقلانیت خود ، غرب نمی خواست به روغن ایران اعتماد کند. بنابراین ، علیرغم توهم موساج در مورد اعتماد به نفس غرب به نفت ایران ، غرب به راحتی پنج سال تعطیلی صنعت نفت ایران را تحمل کرد ، و موساگ صنایع نفت را ترجیح داد توافق نامه ای برای بهره برداری از آن امضا کند و سیاست “بدون نفت” کشور را برای ورشکستگی و تولید مثل اتخاذ کرد. تولید رقبا توسعه یافته و جایگزین شد! بدیهی است که غرب نیز به طور انحصاری از اتکا به اعراب اجتناب کرد و از بازگشت ایران به تأمین نفت استقبال کرد!
بن بست و ناتوانی او در امضای قرارداد برای دنیای نرم زمان و حتی مخالفت با پیشنهاد “منصفانه” موقت و موقت بانک جهانی ، منجر به عزل وی و سایر اقدامات در مبارزه با قدرت شد. دکتر امینی با امضای قرارداد کنسرسیوم کشور را نجات داد و به طور عملی اثبات کرد که چگونه ایران از اوپک بهره مند شد و پنج سال قبل از انقضاء کنسرسیوم اکتشاف ، تولید ، پردازش ، مدیریت و تأسیس کامل در کشور در سال 6 ، انقضاء کنسرسیوم را به دست گرفت. هیچ بازار دیگری برای نفت ایران به جز غرب وجود نداشت!
* بهتر از قرارداد کنسرسیوم نبود.
• امضای قرارداد کنسرسیوم و فایده صنعت نفت ایران به همان اندازه اثبات شده بود.
• سیاست اقتصاد عاری از نفت موساج و بسته شدن صنعت نفت و عدم وجود هرگونه گزینه یا پیشنهادات متقابل ، تصور غلط بود!
نظریه فرانسوی دکتر گیدل در حساب های انگلیس
نویسنده کتاب ممکن است در مورد حسابداری انگلیس صادق باشد و ممکن است دروغ بگوید! نویسنده کتاب در صلاحیت شاکی نیست. مدعی بدان معنی است که دولت ایران می تواند از محتویات خود در مقام قضایی یا داوری یا مذاکرات خارج از کشور استفاده کند.! اگر چنین ادعاهایی چنین ادعاهایی را مطرح می کرد ، دولت ایران باید در مورد جبران خسارت در مذاکرات یا دادگاهها یا داوری بحث کند و در صورت اثبات میزان جبران خسارت را کسر می کرد.!
اگر آنها موافقت نکردند که بر اساس کارشناسان بین المللی به داوری یا داوری ارجاع شوند! جبران خسارت حق حزب است که دارایی آن ملی شده است ، در غیر این صورت مصادره استبشر خوب بود که صلاحیت دادگاه لاهه را بپذیریم! این ادعاها اگر درست باشد در دادگاه یا داوری بوده است! عدالت رابطه و سیاست اقتصاد بدون نفت و سرنگونی و سرنگونی دنبال نشد!
دکتر امینی به جای سرسختی و شعارها در مذاکرات حرفه ای ، قرارداد و قرارداد پردازش را با کنسرسیوم بین المللی و منافع ملی در اسرع وقت و جبران خسارت شرکت نفت انگلیس و ایران در حداقل ممکن ، تولیدی و سود به پایان رساند. 4-5 ممکن بودبشر
216216
منبع: www.khabaronline.ir