Farzan Asif Nakhaei: سخنان دکتر مسعود باختیاری در مورد صلح و جنگ و در هشتمین کنفرانس سالانه انجمن مطالعات مطالعات صلح ایران ؛ دانشکده صلح ایران با حقایق تلخ در مورد مأموریت وی به عنوان عضوی از نیروهای صلح صلح سازمان ملل متحد که در دهه 1970 به ویتنام فرستاده شد ، همراه بود. چند نکته اساسی در اظهارات وی وجود دارد: نیروهای صلح حیفیز در دست قدرتهای جهانی هستند. در طول جنگ های ویتنام ، سه میلیون نفر کشته شدند ، به جز کلوپ های شبانه که در شب کار می کردند ، هیچ شغلی در جنگ وجود نداشت ، تیم نظامی ایران در عملیات چریکی مورد ستم قرار گرفت و پایان این بود که آمریکا بود که ویتنام را رها کرد ، نه اینکه ویتنام را شکست دهد. باختیاری ، استاد دانشگاه فرماندهی و کارکنان ارتش ، به عنوان یک چهره دائمی ، مدرس و نویسنده ، در طول جنگ ، یکی از طراحان عملیات اورشلیم ، و نوشتن آثاری مانند “فرماندهی در چشم انداز” ، “عملیات مقدس” و “آزادسازی شهر مرزی”. کتاب او یکی از آثار منتخب در هفتمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس ، به عنوان “عملیات اورشلیم ، رهایی از Khorramshahr” بود. اظهارات وی ، که پرونده صوتی آنها در کانال های خانه علوم انسانی منتشر شده است ، مهم است.
ارتش که برای کشتن آموزش دیده است. آیا صلح به معنای جنگ است؟
باختیاری گفت: “من یک ارتش هستم ، بیانیه ای از کنفوسیوس می گویم.” او می گوید: “هیچ سیستم تحصیلی عاشق جنگ نیست.” بنابراین اگر تصور می شود که برای کشتن ، از بین بردن ، نابودی یا شکستن آموزش دیده ایم ، باید بگویم که چنین ایده ای صحیح نیست. برخی فکر می کنند که ما دائماً اسلحه می آوریم ، توپ می آوردند ، و دائماً باز و بسته می شوند و اگر از صلح ، جنگ و فلسفه صحبت می کند ، آنها احتمالاً باید چنین توانایی هایی داشته باشند.
وی گفت: “کار ما حفظ صلح است.” اما سوال این است که من جنگ یا صلح داشته باشم. کدام موارد قبلی هستند؟ آیا این جنگی است که منجر به صلح می شود ، یا این یک صلح است که به جنگ تبدیل می شود؟ به نظر می رسد این دو در کنار هم و اساساً از دیدگاه دیالکتیکی هستند. اگر جنگی وجود نداشت ، صلح معقول نبود. آیا چنین چیزی است که شما در حال حاضر در مورد آن صحبت می کنید ، آیا این صلح ناگزیر از جنگ است؟ همانطور که گفتم ، هیچ سیستم تحصیل کرده جنگ را دوست ندارد. یعنی در بحث جنگ و صلح ، هر عقل سلیم صلح را دیکته می کند. اما آیا ماهیت انسان و نقشه ای که ما را از این طریق ایجاد کرده است ، جنگ ما را به بخشی نکرده است؟ ”
مباحث فلسفی در مورد جنگ و صلح
Mamsar Bakhtiari در ادامه تأکید کرد که “همچنین در بین ارتش فیلسوفان وجود دارد ، و فلسفه خاص نه تنها برای منطق و دانش مربوط به مانند افلاطون و ارسطو است.” استدلال من این است که ما باید در مورد جنگ فکر کنیم ، زیرا شما در مورد صلح صحبت می کنید. فیلسوف در چین حدود 5 سال قبل از آن ، سان تسو صحبت می کند که در مورد جنگ صحبت نمی کند.
باختیاری به بحث در مورد جنگ در عقاید Tosidid اشاره کرد و گفت: “فیلسوف رومی به نام توسید می گوید وقتی تفاوت قدرت یا ثروت بین ملت ها وجود دارد ، جنگ خود رخ می دهد. او در گفتار خود به جنگ اشاره می کند. ماچیاولی همچنین می گوید که شاهزاده ، سلطان یا حاکم ناتوانی دارد اگر او از این قدرت برخوردار نباشد. فلفل ها به طور خاص با تفکر فلسفی خود ، که تحت تأثیر برخی از کانت قرار گرفته است ، نتیجه می گیرد که “جنگ ادامه سیاست است.”
کتاب مهم ایرانی در مورد جنگ و صلح
بختیاری در ادامه درباره آنچه ما ایرانیان در مورد جنگ داشتیم صحبت می کند. او می گوید: “من با كتابی به نام جنگ روبرو شدم كه من توسط سرتیپ احمد نخچیوان نوشتم.” Nakhchivan شخصی است که در سال 6 به مرخصی ارتش ایران متهم شده است و رضا شاه او را کتک زد و سرانجام مدرک های خود را قطع کرد که این درست است. اما سرتیپ ژنرال احمد ناخچوان دیدگاه فلسفی از جنگ دارد. می گوید جنگ ، مانند نظریه داروین ، انتخاب سلاح است. جنگ انتخاب می کند که چه نیرویی حق زندگی دارد. این جنگ است که وضعیت پیروزی و بازنده جنگ را تعیین می کند. در حالی که “سان تسو” ، هیچ ارتباطی با جنگ ندارد؟ در عوض ، او می گوید برای پیروزی در جنگ چه باید کرد. اما ناخچیوان می گوید جنگ بخشی از انتخاب جوامع است. “قدرتی که قدرت می جنگد ، و قدرتی که هیچ قدرتی ندارد.”
او در ادامه صلح را می پذیرد و می گوید: “کدام نیرو توسط نیروی شکست خورده در جنگ پذیرفته می شود. نیروی غالب در جنگ تمایل بیشتری به صلح ندارد. زیرا او به اهداف خود می رسد. بنابراین صلح با تمام شرارت های خود در زیر جنگ است. با این حال ، جنگ می توان زندگی انسانها را نشان داد. مرحله. ”
مأموریت صلح در ویتنام
Tissemar Bakhtiari گفت: “من می خواهم در مورد جنگ ویتنام و معنای جنگ برای سازمان های متحد ، صلح و سازمان های جهانی بگویم.” در سال 4 ، من برای شرکت در جنگ ویتنام با کاپیتان انتخاب شدم. این اولین بار بود که ایران در یک صلح جهانی برای صلح شرکت می کرد. اولویت اول در انتخاب نیروها تسلط بر انگلیسی بود. امتحانی که آنها از ما گرفتند این بود که صفحه ای از متن بسیار دشوار در مورد نحوه نظارت بر آتش بس. به هر حال من انتخاب شدم و به ویتنام رفتم. اما آنچه من به عنوان یک صلح آمیز با آن روبرو شدم این بود که صلح مورد علاقه شما نیست ، گویی صلح اسباب بازی در دست قدرت جهانی است. بعداً دیر شد ، اما فهمیدیم که مراقب هستیم که به یکدیگر شلیک نکنیم. و اساساً این چیز دیگری است. ما یک بار متوجه شدیم که مسئله ویتنام به پایان رسید. به عنوان مثال ، ما دریافتیم که تقریباً بلوک غربی و بلوک شرقی چهار تا چهار هستند و تعادل بین ناظران در غرب و آتش بس. ویتنام به هفت منطقه آتش بس تقسیم می شد ، جایی که ما مجبور شدیم هر زمان که آتش بس نقض می شد ، عمل کنیم. نقض آتش بس توسط Wait Kongs به عنوان جنگ سالاران نامنظم و ارتش ویتنام جنوبی به عنوان یک ارتش منظم انجام شد. در بخش نیروهای ویت کنگ ، که بقیه مردم بودند ، مشخص نبود که شخص در کنار دست شما در حال فروش کالا است ، ویت کنگ است یا نه. بنابراین ما برای کسانی که می خواستند بجنگند پناه گرفته بودیم. ”
طراح عملیات اورشلیم گفت: “ما دیدیم که منطقه تحت حاکمیت ویتنام جنوبی کوچکتر و کوچکتر می شود.” در مذاکرات بین کیسینجر و آقای لو دوک تو ، وزیر امور خارجه ویتنام شمالی در ژنو و سوئیس ، آنها موافقت کرده بودند که دو سال آتش بس ایجاد کنند ، در این مدت ، کسانی که نمی خواهند بمانند ، به ویتنام جنوبی و ویتنام بروند. سرانجام ، در پوشش ما از ناظران محترم سازمان ملل متحد جنگ بزرگی صورت گرفت ، در این شرایط آنها به ما گفتند كه شما در سفارت آمریكا هستید ، همه نمایندگان آنجا بودند و سپس هواپیما آمدند و ما رفتیم. “لی دوک به و کیسینجر پس از پنج سال از ویتنام جنوبی ، ویتنام شمالی ، به مدت پنج سال به مصالحه موافقت کرده است.”
نیروهای قدرتمند صلح در اختیار قدرتهای جهانی
نماینده ارتش ایران در ویتنام می گوید: “برخی معتقدند که آمریکایی ها در ویتنام شکست خورده اند.” اما من فکر می کنم سیاست آنها این بود که آنها می خواستند ویتنام را رها کنند زیرا دیگر برای آمریکا با آن سیاست نیست محاصره و محیط اطراف اتحاد جماهیر شوروی ، با معاهدات ناتو ، سانتو ، SITO ، اهمیت ویتنام. ایالات متحده همچنین با ساختن زیردریایی ها و موشک های مجهز از زیر دریایی ها و هر کجا که می خواستند در اتحاد جماهیر شوروی ، دیگر نیازی به پایگاه در ویتنام نداشتند. آنها ویتنام را در طی یک دوره انتقال دو ساله تصور می کردند ، اما نگهبانان محترم در این دو سال برای چنین انتقال مستقر شده اند. می خواهم بگویم که شما از آتش بس خیلی فریب خورده اید ، و غیره ، این بازیکنان سیاستمداران و قدرتمند هستند. ویتنامی سه میلیون نفر کشتندبشر عملکرد آمریکایی ها ، که مکان فرانسوی را گرفتند ، غیرقابل تصور است. همه خانواده ها دو تا سه نفر کشته ، زخمی ، بدون دست ، رژه و فلج بودند. جنگ چیز بسیار بدی است. “هیچ زندگی در آنجا وجود نداشت ، هیچ شغلی وجود نداشت ، تنها کلوپ های شبانه که سربازان به جز نیروهای ایرانی که رفتارهای بسیار متوسط ، خردمند و هوشمندانه ای داشتند و بسیار دیپلماتیک بودند.”
مأموریت تیم نظامی ایران علاوه بر حفظ یک مطالعه آتش بس در مورد جنگ نامنظم
وی گفت: “مأموریت دیگر تیم نظامی ایران در ویتنام ، خاطرنشان كرد:” ما دو سال در آنجا بودیم و سعی كردیم آتش بس را تحت نظر داشته باشیم ، در حالی كه ما وظیفه نظامی سازی جنگ را بر عهده داشتیم. “در دنیای دوقطبی ، ایران مشتاق بود كه با جنگ ها آشنا شود كه سیستم های كمونیستی در حال مبارزه با دولت های باقی مانده از آن زمان است.” به دلیل مشاغل نظامی در سیاست دخالت کنید. “
پایان
Bakhtiari emphasized in his summary: “So the peace that is established, one side of the weaker, accepts peace or the peace is imposed on him; In other words, a time of war and a time of peace are imposing peace, and it is a very controversial issue that it is going to go on the battlefield, so as not to achieve its goals, does not give up on war unless it can impose its wishes on a peaceful, and how the peace is in the wake of به هر حال ، عزیزان یک متخصص صلح هستند و ما یک متخصص جنگ هستیم.
بیشتر بخوانید:
چرا فلسفه باید با جنگ و صلح مقابله کند؟
نگاه کنید به | نقل قول عجیب فیلسوف از اسرائیلی ها در جنگ غزه
پرتگاه جنگ ایران و سنت صلح
1
منبع: www.khabaronline.ir