Semnis راهی برای غلبه بر اقدام سیاسی غیر مذهبی / دنیای مدرن باید به ارسطو بازگردد؟

گروه فکری: مقاله زیر در سایت دانشمندان جوان منتشر شده ، سؤال این است که آیا اقدام سیاسی با فضیلت در دنیای مدرن امکان پذیر است یا خیر. فاطمه زهرا مهرینویسنده مقاله ، با تکیه بر انتقاد از الصدر مکینتایر ، یک فیلسوف برجسته ، استدلال می کند که ساختارهای مدرن با فردگرایی ، شکاف اخلاقی و رقابت مانع این کار شده است. مکینتییر معتقد است که اخلاق مدرن در یک بحران انسجام قرار دارد و سیاست به رقابت قدرت و ثروت تبدیل شده است. وی برای بازگرداندن فضیلت به سیاست ، او بازگشت به سنت های فضیلت ارسطویی و تشکیل جوامع کوچک را که در آن اولویت مشترک و پرورش فضایل انسانی در اولویت قرار دارد ، پیشنهاد می کند. اگرچه این تغییرات اساسی در آموزش ، سیاست و اقتصاد به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد ، اما می تواند راهی برای تبدیل سیاست به یک زمینه با فضیلت باشد. راه حل های نویسنده برای غلبه بر این مشکل از منظر فلسفه سیاسی “استفاده از آموزش و نقش رسانه ها در ارتقاء فضیلت ها” است. در این مقاله آمده است:

****

آیا می توان در دنیای مدرن یک عمل سیاسی با فضیلت انجام داد؟ در پاسخ به این سؤال که آیا ممکن است یک اقدام سیاسی با فضیلت در دنیای مدرن داشته باشد ، باید گفت که با توجه به انتقادات مکینتایر ، بعید است که در چارچوب ساختارهای فعلی به این هدف برسیم. با این حال ، بازگشت به سنت های با فضیلت ارسطویی و تشکیل جوامع کوچک می تواند یک راه حل عملی برای بازسازی اخلاق و سیاست با فضیلت باشد. این فرایند نیاز به تغییرات اساسی در آموزش ، سیاست و اقتصاد دارد و ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد. اما اگر این تغییرات به درستی انجام شود ، می توان امیدوار بود که سیاست به زمینه ای برای پرورش فضایل انسانی و دستیابی به منافع مشترک تبدیل شود. در این یادداشت ، ما در این باره اطلاعات بیشتری نشان داده ایم.

راه حل هایی برای یک اقدام سیاسی با فضیلت از دیدگاه مکینتایر

دنیای مدرن ، با پیچیدگی اجتماعی ، فردگرایی گسترده و شکاف عمیق بین اخلاق ، سیاست و اقتصاد ، زمینه ای را فراهم کرده است که در آن فضیلت اقدام سیاسی با فضیلت به چالش کشیده شده است. این همیشه مورد توجه بسیاری از فیلسوفان بوده است. به عنوان مثال ، هانا آرنت بر اهمیت تعامل آزاد بشر در حوزه عمومی تأکید می کند و اقدامات سیاسی را به عنوان منطقه ای برای ظاهر افراد به عنوان شهروندان آزاد می داند.

در یک تئوری عدالت ، جان راولز عدالت را به عنوان فضیلت اصلی نهادهای اجتماعی معرفی می کند و چارچوبی بی طرفانه را برای سیاست فضیلت ارائه می دهد. در مقابل ، میشل فوکو ، در آثار خود ، مانند اراده شناخت و مراقبت و مجازات (نظم و انضباط و مجازات) ، سیاست را بیشتر عرصه نقد و مقاومت در برابر ساختارهای قدرت می داند. چارلز تیلور در منابع خود با انتقاد از فردگرایی مدرن ، به اهمیت تعریف مجدد یک کالای مشترک برای احیای اقدامات سیاسی با فضیلت می پردازد. در اختلاف نظر ، ژاک راننیر سیاست را منطقه ای برای تعریف مجدد قدرت و حقوق گروه ها می داند و جودیت باتلر بر مقاومت در برابر هنجارهای سرکوبگر در زندگی های نامناسب تأکید می کند.

این فیلسوفان هرکدام زاویه متفاوتی از احتمال اقدام سیاسی با فضیلت دارند. با این حال ، در این مقاله ، تمرکز ما روی دیدگاه آل -سادر است. وی در آثار مهم خود ، مانند Virtue After Virtue و سه روایت رقیب از سه نسخه رقیب از اخلاق اخلاقی ، از مدرنیته و بازیابی سنت فضیلت ارسطویی انتقاد می کند و از احتمال سیاست فضیلت در دنیای مدرن سخن می گوید. به گفته مکینتایر ، اخلاق مدرن در بحران انسجام است. در کتاب فضیلت ، او دنیای مدرن را به جامعه ای که دانشمندان آن تمام اصول علمی را نابود کرده اند ، تشبیه می کند و نسل های آینده در تلاشند تا علم را بدون دانش مناسب بازسازی کنند (مکینتایر ، 2007 ، صص 1–1).

او این تمثیل را به آشفتگی های اخلاقی جهان مدرن تعمیم می دهد و معتقد است که با جدا کردن اخلاق از سایر مناطق زندگی ، به ویژه سیاست و اقتصاد ، اصول اخلاقی از منبع آنها محروم شده و به چیزهای خودسرانه تبدیل شده است (مکینتیر ، 2007 ، ص 43). در چنین شرایطی ، مردم از زبان اخلاق برای بیان ترجیحات شخصی یا علایق کوتاه مدت خود استفاده می کنند. مکینتایر این وضعیت را “عاطفی گرایی” می نامد. یعنی وضعیتی که دیگر اخلاق نمی تواند به عنوان یک معیار مشترک و جهانی برای ارزیابی اقدامات انسانی مورد استفاده قرار گیرد (مکینتایر ، 2007 ، صص 11-1).

به همین دلیل ، مفهوم “منافع اجتماعی” جایگاه خود را در دنیای مدرن از دست داده است و سیاست به عرصه ای برای رقابت قدرت ، شهرت و ثروت تبدیل شده است (مکینتایر ، 2007 ، صص 23-5). از دیدگاه مکینتایر ، سیاست مدرن مبتنی بر فردگرایی و رقابت است. دولت های لیبرال ادعا می کنند که در مورد بهترین راه زندگی بی طرف هستند ، اما در عمل آنها نابرابری ساختاری و تحمیل ارزش های خاص را تشکیل می دهند (مکینتایر ، 2007 ، صص 252-5). به عنوان مثال ، در بحث هایی مانند سقط جنین یا حقوق اقلیت ، سیاستمداران مدرن اغلب در مبارزاتی درگیر می شوند که ریشه در عدم وجود معیار مشترک برای منافع بشر دارند (مکینتایر ، 2007 ، صص 6-1). این اختلافات نه تنها راه حلی برای مشکلات فراهم می کند ، بلکه درگیری های اجتماعی را نیز تشدید می کند.

او معتقد است که ساختارهای سیاسی مدرن ، حتی به شکل دموکراتیک خود ، عملاً الیگارشی هستند. از آنجا که قدرت بر اقلیت نخبگان متمرکز شده است (نایت ، 1998 ، ص 237). او همچنین انتقاد جدی از اقتصاد سرمایه داری ایجاد می کند ، زیرا بر انگیزه های خارجی مانند پول و شهرت تأکید می کند و انسانها را از پیگیری انگیزه های داخلی و با فضیلت خودداری می کند (مکینتیر ، 2007 ، صص 190-5). برای بازگرداندن انسجام به اخلاق و سیاست ، باید به سنت های با فضیلت ارسطویی بازگردد. در این سنت ، انسان موجودی ماندگار است که خوشبختی آن در تحقق استعدادها و فضایل اخلاقی است (مکینتیر ، 2007 ، صص 220-5). ارسطو معتقد بود که زندگی اخلاقی و سیاسی باید مبتنی بر عقلانیت و هدف باشد و منافع مشترک باید به عنوان پایان اصلی سیاست در نظر گرفته شود (ارسطو ، 2 ، ص 4).

با الهام از این دیدگاه ، مکینتییر تأکید می کند که سیاست باید به عرصه ای برای پرورش فضیلت ها تبدیل شود. وی پیشنهاد می کند که جوامع کوچکتر تشکیل می شوند که در آن افراد می توانند اخلاق مشترک را از طریق گفتگو و همکاری ایجاد کنند (مکینتیر ، 1999 ، ص 131). این جوامع می توانند به عنوان الگویی برای بازسازی ساختارهای سیاسی و اقتصادی عمل کنند و ارزشهای انسانی را از اثرات منفی مدرنیته محافظت کنند. مکینتایر معتقد است که جوامع کوچک محیط مناسبی را برای توسعه فضایل فراهم می کنند و حس تعلق اجتماعی را تقویت می کنند (مکینتایر ، 2007 ، صص 190-5). در این جوامع ، مردم به جای رقابت برای قدرت و ثروت ، تلاش می کنند به یک کالای مشترک دست یابند. او نمونه ای از یک بازی شطرنج را ارائه می دهد. کودکی که برای یک جایزه شطرنج بازی می کند ممکن است هرگز از بازی لذت ببرد و حتی به تقلب متوسل شود. اما اگر او به دلیل علاقه خود در بازی شرکت کند ، می تواند از مزایای واقعی آن برخوردار باشد (مکینتایر ، 2007 ، صص 188-5).

با این حال ، بازگشت سیاست فضیلت به دنیای مدرن با چالش های عملی بسیاری روبرو است. از یک سو ، نهادهای سیاسی و اقتصادی فعلی مقاومت شدیدی در برابر تغییر نشان داده شده است. از طرف دیگر ، افراد عادی به دلیل مشکلات روزانه خود ، انگیزه و زمان کافی برای شرکت فعالانه در سیاست فضیلت ندارند (مکینتایر ، 1999 ، صص 145-5). برای غلبه بر این چالش ها ، مکینتیر پیشنهاد می کند که از آموزش به عنوان ابزاری برای پرورش فضایل و آگاهی استفاده شود. او همچنین معتقد است که دانشگاه ها و برنامه های درسی باید برای آماده سازی افراد برای شرکت در سیاست های دارای فضیلت طراحی شوند (مکینتیر ، 1990 ، ص 80). علاوه بر این ، رسانه ها و گروه های اجتماعی می توانند نقش مهمی در ارتقاء ارزشهای دارای فضیلت داشته باشند.

در پاسخ به این سؤال که آیا ممکن است یک اقدام سیاسی با فضیلت در دنیای مدرن داشته باشد ، باید گفت که با توجه به انتقادات مکینتایر ، بعید است که در چارچوب ساختارهای فعلی به این هدف برسیم. با این حال ، بازگشت به سنت های با فضیلت ارسطویی و تشکیل جوامع کوچک می تواند یک راه حل عملی برای بازسازی اخلاق و سیاست با فضیلت باشد. این فرایند نیاز به تغییرات اساسی در آموزش ، سیاست و اقتصاد دارد و ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد. اما اگر این تغییرات به درستی انجام شود ، می توان امیدوار بود که سیاست به زمینه ای برای پرورش فضایل انسانی و دستیابی به منافع مشترک تبدیل شود.

منابع:

ارسطو ، 1 ، نیکوماچوس ، ترجمه شده توسط: محمد حسن لوتفی تبریزی ، تهران: طراحی جدید.

MacIntire ، al -sadr ، 1 ، به دنبال فضیلت ، تحقیق در مورد تئوری اخلاقی ، حمید شهریری ، محمد علی شمالی ، تهران: موقعیت ، چاپ دوم.

1 ، 1 ، جامعه شناسان و انتقاد از لیبرالیسم (گزیده ای از افکار سندل ، مکیتاژ تیلور ، والزر) ، ترجمه شده توسط مترجمان ، QOM: انستیتوی علوم و فرهنگ اسلامی ، چاپ اول.

“فلسفه سیاسی Alasdair MacIntyre” ، توسط تد Claayton ، Encopedia Internet Internet of Philosophy ، ISSN 2161-0002 ، -H7.

نایت ، کلوین. 1998. خواننده Macintyre. ایالات متحده: دانشگاه نوتردام پرس.

Macintyre ، Alasdair. ج. 1990. سه نسخه رقیب اخلاقی: دائر ycl المعارف ، ژنرال و سنت. ایالات متحده: دانشگاه نوتردام پرس.

Macintyre ، Alasdair. ج. 1999. حیوانات عقلانی وابسته: چرا انسان به فضیلت ها احتیاج دارد. 1ed ایالات متحده: مطبوعات دادگاه باز.

Macintyre ، Alasdair. ج. 2007. پس از فضیلت: مطالعه ای در تئوری اخلاقی. 3ed ایالات متحده: دانشگاه نوتردام پرس.

216216