رهایی از خردسال ، و تاریکی / آزادی بنیاد تکمیلی و دلیل تکمیلی است.


گروه فکری: در آژانس خبری کتاب ایران ، فرهاد همماتیبه مناسبت تولد ایمانوئل کانت ، مقاله ای با عنوان “بزرگترین فیلسوف مدرن” نوشته شده است. شکی نیست که کانت در اوج ایستاده است که معیار اساسی پاکیزگی بین تاریکی قرون وسطا و دوران روشنگری و شکل گیری پایه و اساس عقل است. بنابراین ، دانستن کانت هنوز هم مهم است. بنابراین ، در زیر مفهوم عقلانیت خود -بحرانی از منظر امانوئل کانت بررسی می شود. نویسنده با تأکید بر تمایز کانت بین عقل نظری و عقل عملی ، نویسنده استدلال می کند که عقلانیت خودآمدی ، که پس از روشنگری کشف شده است ، انسان را از اطاعت منفعل تا اقتدار خارجی (به ویژه نهادهای مذهبی و سیاسی) آزاد کرد و جرات می کند به طور مستقل فکر کند. این نوع دلیل نه تنها وسیله شناخت بلکه مرجع و معیار ارزیابی هر دانش است. در زمینه عقل عملی نیز ، عقل بشر صرفاً ابزاری برای برآورده کردن غرایز نیست ، بلکه اساس شناخت خیر و شر ذاتی است که انسان را از حیوانات دیگر متمایز می کند. نویسنده تأکید می کند که بدون این عقلانیت خودآمدی ، هیچ دانش مرتبط نخواهد بود و آزادی واقعی انسان به رهایی از تسلط مقامات خارجی و پایبندی به دلیل مستقل وی بستگی دارد. در محورهای مهم موارد زیر ، تقسیم عقل کانت ، تمایز عقلانیت خودآمدی از عقل ابزاری ، نقش مقامات بیرونی (مذهبی و سیاسی) در تاریکی ، نقش فیلسوفان روشنگری در کشف عقل انتقادی مدرن ، آزادی بشر از دلایل روشنفکرانه انسان است. در این مقاله آمده است:

****

من فکر می کنم کانت بزرگترین فیلسوف دوران مدرن است. او اولین فیلسوف است که عقلانیت انتقادی مدرن را در دو زمینه نظری و عملی توصیف کرده و آن را در مقابل مقامات و مقامات خارجی که هزار سال تاریکی را به اروپا تحمیل کرده بودند ، قرار داد و به وضوح تمایز بنیاد انتقادی وی را از عقل ابزاری نشان داد. به عنوان مثال در زمینه دلیل عملی ؛ عقل مورد استفاده به عنوان ابزاری برای برآورده کردن نیازهای مادی ملموس و غرایز ، انسان را از حیوان متمایز نمی کند. اما عقل متناسب با پایان انسان ، مانند به رسمیت شناختن خیر از شر ذاتی که تنها دلیل خالص از تأثیر هرگونه مصلحت حسی در آن نیست ، شایسته است که انسان را از حیوان متمایز کند.

قبل از دوران روشنگری و دوران مدرن ، مفهوم عقلانیت خود -انتقادی ناشناخته بود. ما یک شاخه داریم و در عین حال عقلانیت متفاوتی داریم ، به عنوان موضوع و استفاده از عقل. آنچه قبل از روشنگری در مورد مفهوم عقلانیت وجود داشت ، دلیل مؤثر بود. دلیل یک ابزار منفعل و تابع اقتدار اقتدار خارجی است. مقامات چندین مقام خارجی و متعدد هستند. اما این دو مقام خارجی بسیار قدرتمند و تأثیرگذار که تقلید و اشتیاق را ترویج و تحمیل می کنند ، نهادهای مذهبی و سیاسی هستند که با بسیاری از دوران تاریخی همراه هستند. اقتدار مرجع مذهبی متعلق به منابع عالی وحی و مقامات معرفتی است که دلیل آن به عنوان ابزارها باید مفاهیم و اهداف خود را برای پیروی از آنها درک کند. هرچه عقل بیشتر در سازگاری خود با اقتدار خارجی باشد ، بیشتر تضاد عقل گرایی خواهد بود. به این معنا ، دلیل ابزاری بیشتر شبیه هوش است.

به این معنا ، انسان هیچ تفاوت کیفی و مفهومی با حیوانات دیگر ندارد ، اما فقط از نظر کمی باهوش تر است. بنابراین ، دلیل ابزاری منفعل ، که در تفسیر کانت تنها به عنوان ابزاری برای برآورده کردن نیازهای مادی است ، نمی تواند انسان را از حیوانات متمایز کند. بهترین استفاده از دلایل ابزاری استفاده از آن به عنوان ابزاری برای شناخت است. اگرچه ممنوعیت های خارجی مقامات مختلف آن را متوقف کرده است ،ما توانسته ایم عقل را رهایی دهیم و مفهوم عقلانیت خود را در سازگاری با واقعیت در فرآیند تکامل تاریخی بسیار غیرقابل تحمل کشف کنیم. هزاران سال تاریکی قرون وسطی مسیحیت و عصر رنیس و روشنگری و داستان اکتشافات گالیله و کپلر و کپرنیکوس و محاکمه گالیله ، و در آتش سوزی جردانو برونو و مقابله با نهادینه شده با تئوری دارویین از تکامل ، نشان های تکامل دشوار را نشان می دهد. همراه با اکتشافات علمی بزرگ ، روش علمی مدرن و معرفت شناسی توسط فیلسوفان بزرگی مانند جان لاک و هیوم ، بیکن ، دکارت و کانت ، جهان بینی ها را تغییر داده و مفاهیم جدیدی از فلسفه مدرن و روش علمی و عقل انتقادی را کشف کرد.

رهایی از خردسال ، و تاریکی / آزادی بنیاد تکمیلی و دلیل تکمیلی است.

این اکتشافات و تغییرات فکری و فلسفی منجر به جنبش های جدید علیه تسلط بر مقامات خارجی و استبداد مذهبی و سیاسی و ایجاد نظم و سیستمهای جدید دموکراتیک که برای رهایی و آزادی عقلانیت و عقلانیت انتقادی بوده است ، منجر شد. با کشف مفهوم عقل خود -انتقادی مدرن ، تفسیر کانت از روشنفکری فکری انسان با اطاعت از مقامات اقتدار خارجی آزاد شد و شجاعت و شجاعت شد. بنابراین ، با کشف مفهوم فلسفی عقلانیت خودآگاه ، مفهوم آزادی مکمل و مکمل برای آزادی عقل و تحقق عقل آزاد برای تحقق انسان خود پایدار و خودمختار که از هر اقتدار عاری است و خود را رهبری می کند ، کشف شد.

در ابتدای بحث ، بیان شد که ما یک قدرت منطقی داریم و در عین حال عقلانیت و برنامه های مختلف و برنامه های مختلف را نیز داریم. در یک بخش کلی ، کانت عقل را به عقل نظری و دلیل عملی تقسیم می کند. به دلایل نظری ، دلیل دیگر تنها وسیله شناخت نیست ، بلکه یک شناخت علمی بدون دلیل منطقی برای سود موضوع است. آغاز و رفتار هرگونه شناختی ، به هر طریقی و از هرگونه منبع و اندازه گیری مهم صحت و دقت آن ، فقط با عقل و بر اساس قدرتهای منطقی امکان پذیر است. بنابراین ، بدون عقلانیت ، هیچ آگاهی از منبعی ، اعم از علوم تجربی ، یا علوم شهودی و الهام بخش ، مرتبط نیست.

کسب دانش انتقادی و تأیید و رد دقت آن به قدرتهای فکری خود -انتقادی و انتقادی بستگی دارد. عقل به معنای خرد خود -انتقادی نه تنها در معرض هر اقتدار خارجی است و فقط در معرض قوانین و قوانین منطقی داخلی خود قرار می گیرد ، بلکه این اقتدار و مبنای و معیار دستیابی به دانش و اندازه گیری پذیرش و رد آموزش است. به دلایل عملی ، عقل نیز نمی تواند به وسیله تأمین نیازهای مادی ملموس کاهش یابد. به عبارت دیگر ، انسان تنها حیوان هوشمند نسبت به حیوانات دیگر نیست. در عوض ، عقل او معیار تمیز خیر و شر ذاتی و اساس پذیرش خیر و رد شر است.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7266

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *