گروه فکری: دکتر کریم سولیمانی دهکوردی ، نظریه پرداز در زمینه تاریخ ، از دکتر موسی غنی نجاد در سه شماره و در سه مقاله مصاحبه با دکتر موسی غنی ناجاد با دنیای اقتصادی جهان و ابرویت انتقاد کرد. در شماره اول و سوم رسانه های تحقیقاتی ، خبرگزاری تأکید کرد که دکتر موسی غنی ناجاد و سایر دانشمندان محترم آماده انتشار این نظرات هستند. در زیر انتقاد از مقاله موسی غنی نگاد توسط کریم سلیمانی دهکوردی است. Musa Ghanninejad در این مقاله ، “مستندات” در مورد این واقعیت است که “”Mossadegh بهترین پیشنهاد نفت انگلیس و ایالات متحده را در سال 6 رد کرده است ، و این برای گفتن است مبهم (مشاور حقوقی Mossadegh) یک اشتباه بزرگ بوده است. وی همچنین اظهارات غیر ضروری فواد روحانی را در دانشگاه لندن در سال 1990 در مورد موضع ماساج در مورد رد پیشنهاد مشترک چرچیل -ایزنهاور توسط موساج ذکر می کند. غنی نجاد خواستار بی طرفی و رویکرد دو طرفه برای نقل از دهی و در نهایت آژانس خبری برای پیگیری است. سکوت هواداران موساج در مورد نقش او در شهید تروریستی پیشنهاد و برای روشن کردن حقایق ، پیشنهاد بحث و گفتگو او بالا می رود. در این مقاله آمده است:
****
خبرگزاری وب بحث در مورد وظیفه رسانه ای خود را دنبال کرده است ، که من بیش از دو سال پیش در گفتگو با رسانه های “اقتصاد فردا” در مورد ملی سازی نفت مطرح کردم و اینکه فد روحانی ، یکی از مشاوران حقوقی محمد موساج ، دومین پیشنهاد دولت انگلیس و ایالات متحده به دولت ایرانیا در ماه مارس بود. و البته گفته است كه موساج (مشاوران فنی و حقوقی) گفت: “آقایان می روند و راه را برای رد پیشنهاد پیدا می كنند.” در آن جلسه ، آقای سیروس احمدی با اعتراض و رد اظهارات من ، خواستار سندی در مورد ادعای من شد. البته ، در آن جلسه ، وقتی نظر روحانی را مطرح کردم ، آقای سیروس احمدی گفت: “من روحانی را نخوانده ام و فاتح را خوانده ام.” نکته جالب در مورد ویدیوی خبری آنلاین این است که اعتراف صریح آقای احمدی مبنی بر عدم خواندن روحانی به طور تصادفی از بین رفته است (!). بنابراین ، بیننده ویدیو متوجه نمی شود که آقای احمدی علی رغم اینکه روحانی را به اعتراف خود نمی خواند ، کلمه ای را که من به او اشاره می کنم رد می کند و یک سند می خواهد. جالب اینجاست که دو سال پس از داستان ، این خبر توسط این سند دنبال می شود ، البته با یک فیلم با کیفیت بالا. با این حال ، از آنجا که من طرفدار سرسخت روزنامه نگاری تحقیق هستم ، به درخواست این خبرگزاری برای روشن شدن حقیقت پاسخ می دهم.
فد روحانی در کتاب ملی سازی صنعت نفت ایران می نویسد:
“دومین پیشنهاد مشترک انگلیس و ایالات متحده ، مطابق با قوانین ملی سازی صنعت نفت ، مطابق با بهترین پیشنهاد به دولت ایران بود. این پیشنهاد اصول اول ، دوم و سوم را بدون هیچ شرط تصدیق می کند. … در مورد ماده ششم ، پرداخت جبران خسارت نیز به ترتیب قانون ارائه شده است ، نه این که از نظر قانون ، از این رو نیز با توجه به این قانون ، از این رو نیز با توجه به قانون ، از این رو نیز با توجه به قانون ، از این رو نیز با توجه به قانون ، از این رو نیز با توجه به قانون ، و نه از نظر قانون ، از این رو نیز با ضعف قانون ، و به همین دلیل 2 ٪ از ذهنی وجود ندارد. پیشنهاد دولت ایران این خطر بود که میزان جبران خسارت که توسط دادگاه بین المللی عدالت تعیین می شود ، ممکن است بسیار زیاد باشد ، و با توجه به سوابق قوه قضاییه بین المللی توجیه نمی شود ، اما این امر نمی تواند مربوط به قانون باشد. صنعت نفت آن ، با کسب آزادی کامل در مدیریت صنعت و ورود به بازارهای جهان ، “بنابراین خواهیم دید که این دو شرط ، یعنی اجرای عملیات ، توسط شرکت ملی نفت و شرکت آزادی عمل در بازارهای جهانی ارائه نشده است.”
معنای سخنان روحانی واضح است که پذیرش پیشنهاد مشترک چرچیل -آیزنهاور بیشتر از برخورد با کنسرسیومی بود که دولت ایران بعداً باید بپذیرد ، به نفع ایران بود. بنابراین آنچه من از روحانی در گفتگوی “فردا اقتصاد” نقل کرده ام ، کاملاً مطابق با نوشته های او است. اما در همان زمان ، من اضافه كردم كه روحانی گفته بود كه موساج پیشنهاد مشترک دوم علیه مشاوران حقوقی ارائه داد و گفت ، چیزی را برای رد پیشنهاد پیدا کنید. دکتر پیروز موجتهدزاده در فصلنامه مطالعات بین المللی ، شماره 2 ، زمستان ، در مقاله ای با عنوان “در شش دهه ، چه اتفاقی برای فرهنگ سیاسی ما افتاد؟ آیا این یک کودتای یا ضد گروه است؟” او می نویسد:
“خوب ، من در یک جلسه دانشگاه اما غیر عمومی به یاد می آورم … در ماه آوریل ، درباره روغن ایرانی در دانشگاه لندن … دکتر فواد روحانی ، مشاور فنی و قانونی موساج ، که بعداً به دبیرکل اوپک رسید ، به عنوان یک شاهد عینی در ماجراهای نفتی آن دوره صحبت کرد. سهام در شرکت های فرعی به عنوان یک احتمال بحث برانگیز به منابع غیرمستقیم رفته و ادامه داده است: “آقای نخست وزیر (مشاوران فنی و حقوقی) ، و این را گفت. در آن جلسه و شنیدن آن اعتراف بی نظیر ، نویسنده ، که جوان تر و کم تحرک بود ، از آنها پرسید: چرا این حقیقت را برای چهل سال ملت ایران تلخ تر از زهر پنهان کردید. [اید] “پاسخ او این بود: Colt یا Cult Cult Mossade (مکتب قهرمانانه Mossgh) هنوز قوی تر از آن است که بتوانیم این حقایق را فاش کنیم و از نیش آن در امان باشیم.”
در هر صورت ، طبق دانش من از دکتر پیروز موجتهدزاده ، من در اظهارات آنها شک ندارم ، و البته خبرنگاران خبری می توانند در مورد جزئیات و کمیت سخنان دکتر Mojtahedzadeh سؤال کنند.
در پایان ، ضمن استقبال از نقل از خبرهای آنلاین در مورد روزنامه نگاری تحقیقاتی ، باید دو نکته را بیان کنم. اول ، تعصب سیاسی بزرگترین آفات پژوهشی است ، و ثانیا ، خبرنگار تحقیق بهتر است از درگیری های نظری مانند جامعه کوتاه مدت ایران و دیکتاتوری چرخش خودداری کند. اینها مباحث نظری بحث برانگیز است که به کار نقل ازگری تحقیقات آسیب می رساند. جامعه ای با حداقل 5 سال تاریخ ، جامعه ای کوتاه مدت نیست ، اگرچه ممکن است دولت های کوتاه مدت و متزلزل در برخی از نقاط پیروز شوند. صحبت از دیکتاتوری اسپین این واقعیت را ایجاد می کند که من (موسی غانی نژاد) به نظر می رسد تعبیر مغرضانه ای از یک رویداد یا شخصیت عمومی برای کنترل افکار عمومی ارائه می دهد! این یک القاء ناجوانمردانه ، بی اساس و پوچ در اخبار آنلاین نیست.
نقل از تحقیقات باید دو طرفه باشد ، بنابراین انتظار می رود که اخبار آنلاین بررسی کند که چرا هواداران موساج در مورد برخی از وقایع تاریخی سکوت می کنند و پاسخ نمی دهند. از جمله آن موساج در حال ترور بود و از آن حمایت می کرد. حداقل سه منبع مختلف کم و بیش شبیه به جلسه‌ای بوده است که گروه فداییان با روسای جبهه ملی داشته است و در نتیجه توافق برای ترور جنگجو است. یکی از سه منبع مهندس Ezzatollah Sahabi یکی از هواداران شدید Mossadh است که با Fadaiyans اسلام روابط نزدیکی دارد و آنها را “نیروی اجرایی جنبش ملی در سالهای 1 و 2” می نامد. در دو مقاله در روزنامه اقتصاد ، من در تاریخ 1 مارس (پیوند) و 1 مه (پیوند) با یک سند به این موضوع پرداخته ام ، اما هیچ پاسخی از طرفداران موساج دریافت نکردم.
امیدوارم که اخبار آنلاین پاسخی به وظایف و مأموریت حرفه ای خود داشته باشد. در همین حال ، در آوریل و مه امسال ، اخبار با دکتر کریم سولیمانی دهکوردی نقل از شده است که موضوع نظرات من (موسی غانینجا) در تاریخ معاصر و ماساژ است. دکتر عزیز دهکوردی ، فقط به قاضی رفت و بازگشت! خبرنگار محترم بهتر از مکالمه با حضور من بود تا متوجه شود که دکتر دکتر ادعا کرده است که کشته شد. البته ، خیلی دیر نشده است ، و من مایل هستم که در مکالمه به سؤالات و ابهامات نقل ازگر محترم و پزشک پاسخ دهم.
216216
منبع: www.khabaronline.ir
