برف در تابستان / نامعتبر بودن به تنهایی و مراقبت از خود / چرا پرندگان افسرده نیستند ، اما انسان هستند؟


گروه اندیشه: نقل از خلاصه زیر از کتاب “برف در تابستان” توسط Sayyado O Jetika ، یک راهب بودایی از میانمار توسط محمد سادجی برای روزنامه ایران این آماده شده است که به مفاهیمی مانند صلح درونی ، سادگی و دانش خود می پردازد. سییدادو ، جتیکا ، بر اهمیت واکنش شدید و مراقبه برای خلاص شدن از شر روز و اضطراب خود تأکید می کند. او معتقد است که انسان با درگیری در موضوعاتی مانند شهرت ، ثروت و رقابت از صلح و خوشبختی خارج است. به جای تلاش برای تغییر جهان یا دیگران ، باید روی مشاهده و پذیرش شرایط تمرکز کرد. او نارضایتی را نوعی بیماری می داند که ریشه در حرص و آز ، غرور و حسادت دارد و انسان را از اشتیاق زندگی دور می کند.

او عشق و تنهایی را به هم پیوسته می داند و معتقد است تا زمانی که کسی نتواند تنهایی خود را بپذیرد ، او قادر به برقراری رابطه سالم و معنادار نخواهد بود. عشق واقعی یک شرط دیگر و یک شرط است و انسان را از خود محوریت نجات می دهد. در پایان ، نویسنده ، به نقل از مصطفی ملکی ، به مفهوم وحدت وجود وجود اشاره می کند و توضیح می دهد که خصوصیات فردی مانند ثروت و زیبایی فقط “گره” بر روی یک “نخ” واحد است و نباید باعث غرور و غرور شود. این نقل از در زیر آمده است:

****

Sayyado O Jetika ، یک راهب بودایی از میانمار ، که برای دوستانش و در کتاب Snow در تابستان نوشته شده است ، ترجمه شده توسط Farnaz Landing (انتشارات Kolk Azadean) ، با نکات بسیار خواندنی و زیبایی که بسیار مورد توجه کسانی است که به دنبال صلح و صلح درونی هستند. او در مورد حیاط خلوت انتخابی می نویسد که برای رشد انسان بسیار مفید است اما توجه کمتری دارد.مردم اهمیت تنهایی را درک نمی کنند. آنها دوست دارند با کسی باشند تا سر خود را گرم کند یا به نوعی آنها را درست کند. مردم تشنه هستند. وقتی چیزی وجود ندارد که آنها را برانگیخته باشد ، کسالت آنها غرق می شود. حتی وقتی از نظر جسمی تنها هستند ، آنها می خوانند ، تلویزیون را تماشا می کنند ، به موسیقی یا رادیو گوش می دهند ، یا به آنچه انجام داده اند و آنچه می خواهند انجام دهند فکر می کنند. تنها بودن ، خواندن ، تماشای تلویزیون ، گوش دادن به موسیقی و رادیو و فکر کردن در مورد چیزهایی که هرگز از آنها استفاده نمی کنند برای مفید بودن“.”

معیارها و ارزشهای موجود در جهان کنونی وجود دارد که روند فرسایش انسان را تسریع کرده است ، و Sayyado Jutica او را به ما نشان می دهد. مسابقات روزانه و مسابقات و لذت هایی مانند ثروت ، شهرت ، وضعیت و غیره ، هرچند که همه را اشغال کرده است ، انسان را از صلح و خوشبختی باز می دارد و آنچه می تواند آزاد شود زندگی ساده است. از آنجا که این فرصتی برای درک بهتر ذهن ما و بهره گیری از قدرت خودمان است ، نه اینکه قدرت خودمان را در جهت و مسیری قرار دهیم که در اصل نادیده گرفتن خودمان است. او می نویسد: “من نمی توانم جهان را تغییر دهم.” من حتی خودم نمی توانم کسی را تغییر دهم ، اما می توانم ببینم. اگر من عاقل باشم ، فقط به هیچ کس یا موضوع نگاه نمی کنم بدون اینکه ناراحت باشم. من کی هستم که می خواهم بار سنگین جهان را تحمل کنم؟ …

برف در تابستان / نامعتبر بودن به تنهایی و مراقبت از خود / چرا پرندگان افسرده نیستند ، اما انسان هستند؟

بله ، جهان دیوانه است ، اما من چه می کنم؟ هیچی چرا وقت و انرژی خود را با ناراحتی در این مورد هدر می دهم؟ “Sayyado O Jetika ما را با دنیای ذهن آشنا می کند ؛ دنیایی که از تجسم موقعیت های آرام آشفته می شود و از تجسم موقعیت های آشفته مختل می شود ، و سپس عزیمت موقعیت های ناخوشایند را با مراقبه احتمالی در نظر می گیرد و تأکید زیادی از آگاهی دارد. نارضایتی همچنین به دلیل ظهور اعتقادات مختلف و بحث و جدال بی پایان یکی از فراگیر ترین حالت ها در بین انسان ها است و آرامش خاطر را به خود می گیرد و بنابراین در کتاب به آن اشاره می کند. به گفته نویسنده ، ناتوانی یک بیماری است. مردم خود را از حرص و آز ، غرور و حسادت خود ناراضی نمی دانند … مردم یکدیگر را تشویق می کنند که ستیزه جویی شوند. آنها خوشبختی را در ستیزه جویی نمی بینند. “اگر آلاینده های خود را حمل کنید ، هر کجا که بروید ناراضی خواهید بود.”

Sayyado O Jetika در اینجا توجه ما را به وضعیت درونی ما جلب می کند ، او از حرص و آز ، غرور و حسادت صحبت می کند که شادی زندگی انسان را از بین می برد و انسان را در یک مسابقه مداوم با دیگران قرار می دهد و با دیگران مقایسه می کند و محصول نهایی کتاب از دست دادن روزها ، ماهها و سالها است. صحبت با آن آنها در مورد پرندگانی که برای او آواز می خوانند صحبت می کنند ، از پرندگانی که به او آواز خواندن خوب می آموزند که نگران لحظه های زندگی نیستند و از آن لذت نمی برند ، از فکر کردن در مورد خود خسته نمی شوند و ذهن او را گیج نمی کنند و زندگی را مانند آن نمی پذیرند. “هوا آفتابی است. پرندگان هیجان زده هستند و با یکدیگر تماس می گیرند. بر خلاف انسان ، آنها واقعاً از زندگی لذت می برند. انسانها غمگین ، ناراضی ، عینی ، حوصله و اغلب افسرده هستند. من در زندگی پرنده ای افسرده ندیده ام. من از کبوترها یاد خواهم گرفت ، نه از انسانهای افسرده و منتشر نشده“.”

به نظر می رسد در سییدادو ، جتیکا جدایی انسانها از طبیعت است و طبیعت در صفحه تلویزیون یکی از جلوه های بشریت در روزگار ما است. او از ما می خواهد که از مشغول بودن دست بکشیم ، خودمان را با یک زندگی شلوغ گرفتار نشویم ، خود را از حصار آداب و رسوم رهایی دهیم و وقتی برای مدیتیشن ترک می کنیم. همچنین به جنگل بروید ، باد را در درختان احساس کنید ، به صدای پرندگان گوش دهید ، زیر باران قدم بزنید و تماشای آسمان آبی و ماه و ستاره ها را از دست ندهید. او از ما نمی خواهد که زندگی را در شهر رها کنیم و راهب شویم ، اما او می خواهد به خودمان کمی بدهد تا طعم واقعی زندگی و تنهایی را بچشید. اما در میان شعرهایی که وی در کتاب خود ذکر کرده است ، شعری از ریوکان وجود دارد که ما را با دنیای روشنفکری خود بهتر آشنا می کند و روح ما را نوازش می کند:

نه این که من دوست ندارم با انسان ارتباط برقرار کنم
اما من راه بهتری را انتخاب کرده ام
و فقط در یک بورژوازی از راه دور
من فقط زیر پنجره می نشینم
من در طول روز هیچ کس را نمی بینم
فقط صدای دائمی برگها
لطفا به غروب کلبه من بیایید
گوش دادن به حشرات برای گوش دادن
سپس شما را با مزارع پاییز آشنا می کنم.

در این کتاب ، عشق و تنهایی نیز برجسته شده است ، به عبارت دیگر ، بین این دو مفهوم رابطه نزدیکی وجود دارد. به گفته Sayyado O Jetika: “ما تنها هستیم تا زمانی که نتوانیم آن را بپذیریم و نمی توانیم با دیگران رابطه ای سالم و معنادار داشته باشیم تا اینکه نتوانیم روی پاهای خود بایستیم. روابط مربوط به استثمار و فریبنده او معنا ندارد و نمی تواند زنده بماند … انسان به یک رابطه خوب برای رشد ذهنی خود نیاز دارد … برای دو نفر که زندگی می کنند ، عشق کافی نیست ؛ روابط باید به عنوان وسیله ای مورد استفاده قرار گیرد و باید به عشق ، درک ، احترام و قدردانی منجر شود.

عشق یکی از مفاهیم زنده در زندگی است و می تواند انسان را در وضعیت خوبی قرار دهد و مهمتر از همه او را در مرکز جهان قرار دهد. این واقعیت که در ادبیات عرفانی ما در عشق تأکید می شود زیرا فرد از خود محوریت و بشریت خلاص نمی شود تا اینکه کسی عاشق نشود. عاشق این است که فرد از عزت نفس به سمت دیگر حرکت می کند ، تمایل دیگری را به تمایل و آرزوی خود ترجیح می دهد و از نفس خود فرار می کند. مصطفی ملکی یک نمونه متافیزیکی را ارائه می دهد که ارتباط زیادی با تفکر دارد.

او می گوید یک پنبه بسیار طولانی را در نظر بگیرید ، سپس سه تا یک نقطه ، سپس دو متر دورتر ، ده متر ، دویست متر دورتر ، چهل تاد و غیره با مسافت های مختلف ، گره های کوچک و بزرگ ، گره های کوچک ، بزرگتر ، بزرگتر و بزرگتر. گره بزرگ حتی می تواند آویزان باشد ، اما سه گره خورده نمی توانند آویزان شوند. بنابراین یکی این هنر را دارد و دیگری دیگر ندارد ، اما در واقع همه این آثار موضوع وجودی هستند. این شخص دارای یک حافظه قوی است ، یکی از زیبایی های جسمی دارد و دیگری ثروت بیشتری دارد و دیگری حافظه ضعیفی دارد ، زیبایی جسمی ندارد و ثروت کمتری دارد به این دلیل که خودش گره بزرگ یا کوچک دارد؟ یا همه این خصوصیات خاصیت موجودی در جهان است که کل وجود را پر می کند و هر یک از ما یک گره است؟

همه زیبایی ها ، ثروت ، شهرت و غیره نخ هایی هستند که سه گره خورده و دویست گره خورده اند. اما کسی که بسیار گره خورده است وقتی فکر می کند که این گره ها خود به خودی کافی می شوند و خود را پرتاب می کنند. در حالی که این شاخص خاصیت نخ است ، که کمتر گره خورده و گره خورده تر است ، اما اگر همه این گره ها باز شوند ، هیچ چیز از کسی باقی نمی ماند و ما می دانیم که همه این خصوصیات متعلق به آنها بوده است. اگر با خودمان برویم ، زیبایی ، ثروت ، قدرت و غیره ، ما در حال افتخار ما نیستیم زیرا می دانیم که به چیزی که خودمان نیستیم افتخار می کنیم و گره ما ممکن است بزرگتر یا کوچکتر از آن باشد. به یک معنا و در چنین شرایطی ، که خودمان را برتر از دیگران می دانیم ناپدید می شود ، و چنین نگرشی به ما کمک می کند تا بهتر فکر کنیم که بودن موجودی یکپارچه است و هر یک از ما یکی از گره های آن است.

برف در تابستان

نویسنده: Sayyado O Jetika
مترجم: فرود Farnaz
انتشارات: کلک آزادگان
تعداد صفحات: 1 صفحه
قیمت: 1 هزار دلار

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 9488

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *