
گروه فکری: موارد زیر از متن مجله پویا اندیشه با رحمان غهرمنپور در مورد کتاب “از توسعه به دموکراسی” استخراج می شود و خلاصه دو دیدگاه مشترک در مورد انتقال به دموکراسی در ایران است و یک راه حل جایگزین ارائه می دهد. قهرمان پورپور ، اول اولین نمای انتقاد یعنی این تئوری که می گوید دموکراسی از طریق “جامعه جنبشی” و در موقعیت ضعف دولت بدست می آید. این دیدگاه ساده است زیرا به عوامل مهمی مانند ساختار اجتماعی و وضعیت اقتصادی توجه نمی کند. غهرمنپور هشدار می دهد که انتقال از موقعیت ضعیف ، به ویژه در یک جامعه فقیر ، ممکن است به جای دموکراسی منجر به نتایج بدتر شود.
سپس قهرمان نمای دوم این امر آن را مطرح می کند و آن را به چالش می کشد که بر توسعه اقتصادی و بخش خصوصی به عنوان پیش نیاز دموکراسی تأکید می کند و معتقد است که اکنون دموکراسی را می توان نادیده گرفت. نویسنده همچنین این دیدگاه را کاهش می دهد ، زیرا تجربه کشورهای آسیایی نشان می دهد که توسعه اقتصادی بدون افتتاح سیاسی منجر به نتایج مطلوب در یک کشور فقیر و در موقعیت ضعیف نمی شود. سرانجام ، غهرمنپور با اشاره به تجربه کشورهای آسیایی “راه سوم” را پیشنهاد می کند. این ایجاد ائتلافی از “دهانه” در درون حاکمیت است که می تواند “دموکراسی فقیر” را تحقق بخشد. این راه حل بهترین گزینه برای کشور در شرایط فعلی و به عنوان انتخاب بین بد و بدتر است.
****
بدترین حالت حاکمیت ، اقتدارگرایی ضعیف است. برخی فکر می کنند که دموکراسی در موقعیت ضعیف اقتدارگرایی و موقعیت آن در موقعیت ضعیف قرار دارد. برای این دیدگاه ، آنها به پیشینه دموکراسی توجه نمی کنند و فکر می کنند که وجود معترضین برای انتقال کافی است. آنها نمی دانند که معترضین مجاز به سازماندهی نیستند و هیچ عاملی در جنبش های اجتماعی غربی در خاورمیانه وجود ندارد.
این سادگی انتقال به دموکراسی ، که شبیه نوعی سنت فکری اروپایی است و همیشه با دولت مخالف است ، اصرار دارد که جامعه باید در یک جنبش بماند و سازگار نشود. این یک برداشت ساده از انتقال در آسیا است. بهترین انتقال به دموکراسی در تحولات بهار عربی در تونس بود که سرانجام منجر به قیس سعید شد. این گروه انتقال به دموکراسی در ایران را بسیار ساده کرده است ، گویی مسئله توسعه اقتصادی و ثروت و توزیع آن در محاسبات آنها نیست. تحولات و حامیان جنبش جنبش باید اعتراف کنند که ما یک جامعه ثروتمند نیستیم و بنابراین دموکراسی ما شکننده و فقیر خواهد بود و انتقال از موقعیت ضعیف می تواند به گزینه های بدتری منجر شود.
افرادی مانند دکتر ققی القلام و دکتر قانینجا که بر اقتصاد و توسعه بخش خصوصی تأکید می کنند و صریحاً می گویند که ما به دموکراسی احتیاج نداریم. این دوستان همچنین به نظریه های فرهنگی جبر بازگشتند که می گویند دویست سال به دموکراتیک طول می کشد. این دیدگاه نیز کاهش می یابدبشر در آسیا ، برخی از کشورها در مسافتی کوتاه دموکراتیک بوده اند بدون اینکه مسیر غربی را از موقعیت ضعیف حرکت دهند. جریان دوم می گوید که ما فعلاً کاملاً دموکراسی خواهیم بود و با همان سیستم برای توسعه اقتصادی در دستور کار قرار خواهیم گرفت. اما آنها نمی دانند که در کشور فقیر و در موقعیت ضعیف ، شما ژاپن یا کره جنوبی نیستید.
تجربه آسیایی فرمول باز را نشان می دهد که می تواند ائتلافی را در حاکمیت بسازد.بشر نکته مهم این است که ما احتمال انتقال قدرتمند به دموکراسی ثروتمند را رد کرده ایم و آنچه در افق است ، ادامه وضع موجود یا دموکراسی فقیر است. دیدگاه نویسندگان این است که اگر در چنین شرایطی قرار دارید ، اکنون چاره ای ندارید. در انتخاب بین بد و بدتر ، از ناامیدی و اجبار ، به سومین راه بروید و ائتلافی بسازید تا دموکراسی فقیر ایجاد شود.
1
منبع: www.khabaronline.ir