انتقاد جاواد کاشی از جذابیت هواداران اسلام سیاسی ، اصلاح طلبان و مخالفان / خشونت بی اعتبار با عزت دوستی و عشق / چگونه ایران از عشق و دوستی خالی بود؟



گروه فکری: در زیر سخنرانی دکتر محمد جواد گولامرزا کاشی در کنفرانس مفهومی و نظری انجمن جامعه شناسی ایران است. کاشی با الهام از مفهوم Anima (فمینیسم) وت Animus (مردانگی) یونگ ، استدلال می کند که گفتمان ها و نهادهای سیاسی در ایران از “جنبه زنانه” خود محروم شده اند (همدلی ، شهود ، پذیرش و پیوند با زندگی روزمره). نویسنده معتقد است که سیاست نهادینه شده (Animus) (مانند گفتمان اسلام سیاسی ، اصلاح طلبان ، مخالفان و ناسیونالیسم) با تمرکز بر قدرت ، خودشیفتگی و تغییر ، از زندگی روزمره مردم (Anima) جدا و ناکارآمد. در مقابل ، زندگی روزمره مردم با وجود مشکلات و مسابقات فردی ، پر از “سرمایه انیمیشن” (عشق ، دوستی ، همدردی و کمک). او راه حل و مقاومت مؤثر در جامعه امروز در سیاسی سازی می داند این است عشق ، دوستی و متعالیه این باید از حوزه خصوصی بیرون بیاید ، دیوارهای گفتار سیاسی را بشکند و به موقعیت سلطه ، عزت به حکومت سرانجام ، کاشی تأکید می کند که سیاست اصلی دیگر از نفرت تغذیه نمی کند ، بلکه فقط از طریق صمیمیت ، درد و عشق می تواند سیاست های مردانه “کاستره” را مبدل کند و به یک مقاومت موثر چرخش

****

کارل گوستاو یونگ زنانه (Anima) و مردانگی (Animus) را هویت دو طرفه و انسانی دانست. از نظر وی ، دنیای مدرن این دو طرف را مختل کرده و باعث فاجعه بزرگی شده است. گفتمانهای سیاسی برای ایجاد هماهنگی بین این دو مؤثر و قدرتمند هستند. زبان در ایجاد گفتمانهای سیاسی جذاب و تأثیرگذار برای جبران این اختلال حتی به طور موقت است. یا حداقل بار درگیری بین آنها را کاهش دهید.

شکستن دو راه در زندگی سیاسی

حسی ، بصری ، قابل قبول و خیال زندگی سیاسی در اقدامات روزانه مردم جریان می یابد. زندگی روزمره شخصیت زنانه دارد. جنبه داوطلبانه ، استدلال و هدفمند زندگی در سازمان ها و نهادها ، از جمله نهاد سیاست ، تجلی دارد. سیاست نهادینه شده دارای شخصیت مردانه است. گفتمانهای سیاسی گرانش هستند و تا حدودی معنا ایجاد می کنند.

سیاست آنیما با مردمش بیگانه است. این دستگاه تبدیل به دستگاهی برای تولید سلطه و نفرت می شود. زندگی روزمره Animus ناتوان ، بی قدرت و در معرض خطر دخالت در خشونت و سرکوب استبشر هیچ قدرتی ندارد. بنابراین شما باید در مورد امکانات همبستگی آنها فکر کنید. بخش مهمی از این کار بر روی زبان است. زبان با تولید مفاهیم ، گزاره ها و سیستم های دانش بخش مهمی از این امکان دارد.

افول گفتمان: از اسلام سیاسی گرفته تا مخالفان

اسلام سیاسی در سالهای 1330 تا آستانه انقلاب یک انیموس قدرتمند داشت. پس از انقلاب ، او یک سیستم سیاسی را نشان داد و به تدریج جنبه زنانه خود را از دست داد. به دور از متن زندگی روزمره. کرنش مرد و انیموس آن آن را شکست داد. بیشتر از فشار زنانه خود خارج شد ، هدف و استدلال او تضعیف شد. یکی دیگر از موارد دیگر ، بحث و جدال مداوم ، شهرک داخلی و خارجی برای زنده ماندن بود. او ارعاب را در قلب رقبا به خوبی آموخت و این پایان بود.

Anima و Animus گفتار اصلاح طلب می تواند از اواسط دهه 1980 تا اواسط دهه 1970 دنبال شود. اما ترکیبی از اصلاحات با قدرت سیاسی همچنین سخنرانی اصلاح طلب را به تدریج بیمار و فقیر کرد. این عاری از استعدادهای قانع کننده او بود. وقتی آنها از قدرت خارج شدند ، شمع ساختارهای زبانی بود. خالی از سویه های Anima. او حتی در زندگی روزمره مردم بیگانه بود. او هرگز نتوانست این کمبود را جبران کند. این محدود به حرکت اسلام سیاسی و اصلاح طلبان نیست. سخنان مخالفان یکسان است. از همه مهمتر ، گفتار ناسیونالیستی. تمام سخنرانی در ایران پس از انقلاب ، از همان ابتدا برای به دست آوردن قدرت تولد.

ویژگی داشتن قدرت نشستن یا نشستن در صندلی قدرت که زبان سیاسی زنانه آن را محروم می کند چیست؟ پاسخ این سوال به فرصت دیگری نیاز دارد. از فردگرایی مدرن افراطی گرفته تا غلظت قدرت در دست جهان جدید. قبل از آن ، البته ، ما باید سنت سیاست دولت و تمرکز در ایران را در نظر بگیریم.

تجمع سرمایه انیما در زندگی روزمره

امروز در ایران با یک وضعیت استثنایی روبرو هستیم. به هر دو طرف صحنه نگاه کنید: اسلام سیاسی ، لیبرالیسم ، چپ مارکسیستی ، ناسیونالیسم و ​​هر سخنرانی مشهور دیگری ، دچار بیماری های حاد خودشیفتگی شده است. قادر به برقراری ارتباط با دیگری و با متن زندگی روزمره مردم نیست. آنها مشابه مردان قلعه هستند.

به طرف دیگر نگاه کنید: مشکلات حاد در زندگی روزمره افراد را در وضعیت ناسازگار قرار داده است. از یک طرف ، آنها کلاه ها را قرار می دهند ، با یکدیگر رقابت می کنند تا بتوانند دیگران را نادیده بگیرند تا منافع خود را ارائه دهند. اما در عین حال این افراد احساس همدردی می کنند. گویا آنها هرگز مانند امروز همدیگر را درک نمی کردند. به نظر می رسد که آنها می توانند قربانیان خود را همزمان همزمان با قرار دادن کلاه دوست داشته باشند. در خطر مشترک ، یکدیگر پناه می برند. آنها به کلاه خود بسیار چسبیده اند ، اما همدردی می خواهند و به یکدیگر کمک می کنند.

پایتخت سنگین عشق و دوستی در زندگی روزمره افراد بی خانمان جمع می شود. پایتخت آنیما به اوج خود رسیده است. زبان مردانه خیلی خوب نیست. ناتوان از بودن در برابر انیمیشن زندگی روزمره است. اما Anima از زندگی روزمره هنوز هم می تواند سوراخ ها و کاستی های خود را با Animus پر کند.

عشق و دوستی: راه حل مقاومت سیاسی واقعی

عشق ، دوستی ، همدردی و متعالیه باید از متن زندگی خصوصی مردم خارج شود. به یک پدیده سیاسی تبدیل شوید. دیوارهای گفتار سیاسی مشهور را بشکنید. مرزهای مذهبی ، قومی ، طبقه ، نسلی و جنسیتی باید شکسته شود. خلق و خوی تسلط بر تمام قدرت قدرت ، از جمله موقعیت و مخالفت ، باید از عزت دوستی و عشق بی اعتبار شود. آنها باید یاد بگیرند که زندگی سیاسی اول از همه زندگی مشترک باید به قوانین آن وفادار باشد. آنها به جای این همه تقابل ، مراقبت و بخشش را یاد می گیرند. به جای صحبت کردن و ساختن افراد منفعل ، یاد بگیرید که بشنوید و سکوت کنید.

دوستی سیاست با دیگری است. Anima که در زندگی روزمره جمع شده است باید آنها را بی معنی کند. به آنها ثابت کنید که معنا فقط با توجه به تغییر و دوستی آموزش می یابد. آنها را برای رقابت و پذیرش منطق دوستی فراخوانی کنید. هیچکدام از آنها درک نقش همدلی در عرصه سیاسی ندارند. آنها باید مجازات و مورد بازجویی قرار بگیرند. سعی نکنید توده ها را با باران تبلیغات و کلمات نفرت همراه کنید. نهادهای همبستگی سیاسی دیگر با واسطه کلمات صرف نیستند بلکه با واسطه صمیمیت و دردناک بودن هستند.

مقاومت امروز در برابر سینه های پر از نفرت ، چشمان خونین مبتنی بر عصبانیت و تلاش برای از بین بردن دشمن نیست. اما این تنها توانایی تحول و عشق است که می تواند سیاست های مردانه مردانه را گسترش دهد و به عنوان یک مقاومت مؤثر ، مانع از احیای آنها شود. امروز ، عمل سیاسی واقعی در یک تبریک زودهنگام تجلی می یابد. کسی که خصمانه است نابود نمی شود ، باید آب باشد.
216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 10312