داور Ardakani از دستور مناسب برای کشتارگاه / از اختلال بیمارستان تا دو بزرگراه دو طبقه / بحران توسعه نیافته در ظواهر مدرن


گروه فکری: دکتر رضا داواری آرداکانی با نوشتن یادداشت در روزنامه اطلاعات شماره 1 ، مورخ 1/4/11 ، بی اعتنایی به جامعه و دانشگاه در مورد موضوعات اساسی و فلسفی علیه اهمیت بیش از حد سیاست و ظاهر مدرن خلاصه می شود. وی ریشه مشکلات عمده مانند اختلال در بیمارستان یا پروژه های عظیم و پرهزینه مانند بزرگراه دو طبقه SADR را مشاهده می کند ، نه در مسائل جزئی ، بلکه در “افسردگی زندگی توسعه نیافته در ظاهر مدرن”. به گفته وی ، این ظواهر ، مانند ساختن یک بیمارستان منظم یا یک بزرگراه دو طبقه ، از در نظر گرفتن نقص واقعی جلوگیری می کند و ما با نظم مصنوعی به نتیجه رسیده ایم. نکته اصلی این است که جامعه بلافاصله هرگونه انتقاد یا شکایت از اوضاع را کاهش می دهد ، حتی اگر به نقایص مدیریتی و تمدن اشاره کند ، بلافاصله “شکایت سیاسی” و “گفتار” را کاهش می دهد و از اصل مباحث فلسفی و فکری که ریشه در مشکلات دارد ، غفلت می کند.

****

ما به هیچ وجه به سیاست اهمیتی نمی دهیم ، به این ترتیب ، به عنوان مثال ، بزرگراه عجیب و غریب ، پرهزینه و احتمالاً مضر ، دو -استوری SADR در تهران ، که ممکن است در هفت شگفتی جهان قدیم و هشتم آنها باشد ، ما آن را به اندازه استعفای وزیر شایسته در نظر نمی گیریم. من امیدوارم که اجرای این پروژه تاریخی و عملکرد آن تا پنجاه سال به پایان برسد و ما یک بنای تاریخی بسیار گران و دیدنی را در اختیار خواهیم داشت.

چند روز پیش ، من در کتابی در مورد تفسیر بازتاب دکارت با همکارانم بحث و گفتگو کردم. در مقدمه ای به قصد عذرخواهی از کاستی های وی در انجام وظایف و دعوت نامه ها و برخی از آنها به پیری و بیماری برمی گردد ، من از وضعیت بیمارستان شکایت کردم که اخیراً جراحی کرده ام. نتیجه عمل جراحی نادر نیست ، به خصوص اگر جراح قبلاً هفت یا هشت عمل جراحی داشته باشد و خسته باشد. اما بیمارستانی که ظاهراً مرتب و منظم است وقتی بیماران را از صبح اول در صف قرار می دهد ، برخی از آنها باید چند ساعت در صف انتظار داشته باشند که بستگان من و بستگان من چهار ساعت در آن صف بوده اند و آن را نامگذاری کرده اند ، نه تنها آگاهی از دستور ، بلکه نه فقط سفارش.

چنین وضعیتی باعث می شود که من منحرف شوم و همانطور که من به این مورد می گویم و بیشتر مخاطبان آن را یک چیز عادی می دانند ، ما بیشتر پریشان می شویم. من افسردگی زندگی توسعه نیافته را در ظاهر مدرن به این ترتیب می بینم ، که ممکن است برای خانه خانه مناسب باشد و از آنجا که من زندگی را منبع کار می دانم ، فکر می کنم این ظاهر زیبا نشانه پیشرفت نیست ، بلکه برای جلوگیری از توجه به نقص ها و ناکامی ها و نیازها است.

من گفته بودم که اول از همه ، از دوستان و همکاران که نتوانسته اند آنها را دعوت کنند عذرخواهی می کنم. آنها تعبیر شده اند که گویی کسی شکایت سیاسی دارد یا قصد دارد یک گسترش سیاسی داشته باشد و صحبت کرده است تا همه چیز نباشد.

اگر من گفته ام که ما از مسائل جزئی غافل نیستیم ، این بدان معنی است که بسیاری از غفلت ها و رویکردهای ما هر روز مانند ترافیک و خیابان و به ویژه مدیریت تظاهرات درک و درک ، ناتوانی ما در حل مشکلات هستند و انتظار همه مسائل را ندارند. آنچه گفته می شود ارتباط بسیار کمی با این گفته دارد. و آخر اینکه ، هیچ توجهی به اصل قضیه و بحث فلسفی وجود ندارد. اگر قرار بود فلسفه و تفکر را در نظر بگیریم ، بهتر یکدیگر را درک می کردیم.

پریشانی داور Ardakani می گوید که دستور مناسب برای خانه خانه / از اختلال بیمارستان گرفته تا بزرگراه دو -استوری / بحران توسعه نیافته در پوشش ظواهر مدرن

1



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 10311