به گفته خبرگزاری اخبار آنلاینبا سرپرست Marzieh Marawiدر گروه اندیشه و دین ایبنا وی نوشت: اگر شما “چهارشنبه سوری” از آسغر فرهادی را دیده اید ، تصویر زنی را به خاطر بسپارید که دائماً به شوهرش شک می کرد و دیوانه وار را بررسی می کرد ، و در مواجهه با رفتار خود ، شوهرش هرگونه رابطه با زن همسایه را انکار می کرد و با جملات مانند “من خسته شده ام” ، “شما یک زن بودید ،” اما در پایان ، با یک دنباله تکان دهنده ، ما واقعاً در مورد همسایگان هستیم.
به این بازیگر مرد خوانده می شود که زن را به آگاهی از خیانت شوهرش زیر سوال برد و او را روانی کرد. اصطلاحی که ممکن است تا چند سال پیش با آن کمتر آشنا باشد ، اما اکنون به یکی از مفاهیم اصلی در زمینه سلامت روان تبدیل شده است. این پدیده ، ریشه در دستکاری عاطفی و روانی دارد ، می تواند قربانیان خود را در چرخه شک ، ناامنی و حتی فروپاشی روانشناختی به خود جلب کند.
برای باز کردن این مفهوم به موناما به دام و روان درمانی رفتیم ، او لایه های پنهان این رفتار مخرب را آشکار می کند و با روایت یک داستان واقعی ، او ما را به یک تجربه تلخ اما روشنفکر می رساند.

مونا خاکخ ، روان درمانی
یک داستان واقعی: یک قربانی زن دستکاری روانی
داستان با زنی آغاز می شود که زندگی او طبیعی به نظر می رسد ، اما در زیر پوست او طوفانی از دستکاری روانی وجود دارد. این زن ، که او را به عنوان یک واقعی اما بدون آشکار کردن هویت روایت می کند ، یک زن سخت کوش بود که ساعات طولانی برای گذراندن زندگی خود کار می کرد. با این حال ، همسرش با درآمد کم و حضور گاه به گاه در محل کار ، بار کمی بر زندگی خود داشت. خاشوار می گوید: “خانم بسیار از شوهرش حمایت می کرد ، و او به نوعی در کل زندگی متولد شد.”
این زن سخت تلاش می کرد تا خواسته های شوهر خود را برآورده کند ، اما این یک پشتیبانی یک راه بود. این مرد نه تنها قدردانی کرد ، بلکه او حتی تلفن همسرش را با بهانه و استرس گرفته بود.
در این میان ، ورود زن دیگری به زندگی خود ، که ابتدا به عنوان یک دوست معرفی شد ، همه چیز را پیچیده تر کرد. خاشوار می گوید: “یکی از همکاران زن توسط این مرد وارد خانه خود شد.” این مرد با این عنوانی که این زن در اینجا تنها است ، زن را فریب داد و ما باید از او حمایت کنیم. این بهانه ، که ظاهراً از مهربانی و همدلی صحبت می کرد ، راه را برای این زن در زندگی مشترک خود باز کرد.
خاشور ادامه داد: “این رفت و آمد به آرامی نزدیک می شد که با توافق هر دو ، البته دختر فقط به خاطر همسرش موافقت کرد – که این خانم به خانه عزت می رود.” این نزدیکی به ورود ، به آرامی بوی دیگری داد. این زن احساس کرد که رابطه شوهرش با این زن فراتر از یک دوستی ساده بوده است. وقتی اعتراض کرد ، با دیواره انکار و سرزنش روبرو شد. این مرد گفت: “شما بدبین شدید ، یک توهم شدید.” شما اینگونه نبودید ، من به شما حساب کردم ، چقدر باور نکردنی شدی ، چقدر بودی. “
این زن که اکنون در یک چرخه شک و تردید قرار گرفته است ، حتی با کشف چت بین شوهر و آن زن هنوز محروم شد. این تکذیب های مکرر از عزت نفس زن و سلامت روان به تدریج فرسوده می شود.
استرس روانشناختی او را چنان شدید کرد که به گفته خاخور ، “او یک یا دو بار خودکشی کرد.” وی گفت: “وقتی من با آقا صحبت می کردم ، او داستانهایی از این نوع را به من گفت.” من به او گفتم ، “اگر همان چیز برعکس است و شما این سناریو را از همسرتان می شنوید ، باور دارید؟”

چراغ گاز پاتریک همیلتون
وارونگی یا وارونگی حقیقت چیست و چگونه کار می کند؟
این اصطلاح از نمایشنامه ای به نام “Gaslight” (Gaslight “توسط نویسنده انگلیسی پاتریک همیلتون گرفته شده است. در این نمایشنامه ، شخصیت اصلی با دستکاری روانشناختی همسرش به مرز جنون کشیده می شود. اما شایعات چیزی فراتر از یک داستان نمایشی است ؛ این واقعیتی است که در روابط عاطفی ، دوستانه و حتی در رابطه با محیط کار اتفاق می افتد و دارای تأثیر عمیقی بر روان و زندگی است.
مونا خاور تقصیر را اینگونه تعریف می کند: “شیشه سازی به طور کلی به معنای دستکاری عاطفی و روانی است. یعنی شخص برعکس یا قربانی خود را در شک و تردید خود ، خاطرات خود ، درک او و تجربیات او تسلیم می کند.” هدف از این رفتار معمولاً ایجاد وابستگی بیشتر قربانی به گانگر است.
وی گفت: “معمولاً شخصی که از اعتماد و نزدیکی روابط سوءاستفاده می کند ، کاری را انجام می دهد که قربانی نسبت به خود و درک او از واقعیت تردید دارد.” این دستکاری از بسیاری جهات ممکن است رخ دهد. او می گوید: “یكی از این روشها واقعیت را دنیك می كند.” وقتی طرف مقابل می گوید چه می گوید ، “نه ، چه کسی این را گفت؟ این به هیچ وجه اتفاق نیفتاده است.” حتی وقتی دلایل و شواهدی وجود دارد ، شخص هنوز انکار می کند.
بعضی اوقات این رفتار تحقیر می شود: “به عنوان مثال ، وقتی طرف مقابل صحبت می کند ، او می گوید ،” وای ، چقدر لوسی! شما چند احساس دارید! شما بسیار حساس هستید همه این را می گویند. “در موارد دیگر ، شیار قربانی را با احساس گناه قرار می دهد:” اگر شما را دوست داشتید ، اگر من برای شما مهم بودم ، اگر اولویت داشتم ، شما این کار را نمی کردید ، این را نمی گفتید ، نمی خواهید. “
کوشور می گوید: “این رفتارها گاهی اوقات حتی تحقیر می شوند.” به عنوان مثال ، وقتی شخصی گریه می کند و گله دارد ، شخص دیگر می گوید: “این استدلال ها چیست؟ هیچ دلیلی برای ناراحتی وجود ندارد. شما ناراحت بودید.”
یکی از خطرناک ترین ترفندها برای تقصیر ، سرزنش قربانی است. “گاهی اوقات تقصیر قربانی را مقصر می داند و به عنوان مثال می گوید:” شما به دنبال دعوا هستید. شما یک مگی هستید امشب خراب کردی من نمی خواستم پراکنده شوم ، شما مرا عصبانی کردید. “
این رفتارها به تدریج قربانی را در موقعیتی قرار می دهد که به خود ، قضاوت های او و حتی واقعیت هایی که او تجربه کرده است شک می کند. شیشه ای محدود به روابط عاطفی نیست. خاشور خاطرنشان می کند که این رفتار در محیط کار نیز رایج است: “به عنوان مثال ، مدیری که از کارمند خود سوءاستفاده می کند ، می گوید:” من هرگز ندیده ام که سعی کنید. من هر وقت کار می کردم دلسرد می شدم. یا وقتی کارمند شکایت می کند ، رئیس می گوید: “احساسات بازی نکنید.” اینجا محل کار است. “
چرا به ما اجازه می دهیم مانند این با ما رفتار کنیم؟
وی توضیح می دهد: “معمولاً كسانی كه قربانی هستند كه دلبستگی های ناامن و اضطراب دارند ، از تنها ماندن یا رد شدن یا نیاز به تأیید می ترسند.” این افراد غالباً از عزت نفس پایین یا در تله های ذهنی مانند اطاعت و فداکاری برخوردار هستند.
وی گفت: “كسانی كه مهربانی و همدلی زیادی دارند یا شخصیت وابسته ای دارند ، زیرا آنها معتقدند كه قادر به انجام این كار به تنهایی نخواهند بود ، حتی اگر بدترین آنها باشند ، می خواهند روابط را به هر قیمتی حفظ كنند ، حتی به هزینه نابودی عزت نفس خود.”
از دیدگاه علوم اعصاب ، گسل ، اثرات مخربی بر مغز دارد. توضیح می دهد: “دائماً در چنین شرایطی تصمیم گیری را تضعیف می کند.” نمی توان به داده های ذهنی خود اعتماد کرد و گیج شد.
وی گفت: “آمیگدال با هشدار جنگ غرق می شود.” اولین نتیجه این اضطراب است. “هورمون کورتیزول مختل شده و یادگیری مختل می شود ، حافظه تضعیف می شود و تمرکز کم است.” این می تواند منجر به افسردگی ، اضطراب فراگیر یا حتی اختلال استرس پس از تروماتیک شود.
چگونه خودمان را نجات دهیم؟
برای خلاص شدن از شر تقصیر ، آگاهی اولین و مهمترین مرحله است. کوشور می گوید: “اول از همه ، آگاهی مهم است.” خودآگاهی ، سپس درک توانایی ها و ضعف ها. سپس روی عزت نفس و اعتماد به نفس کار کنید. سپس موفقیت های قبلی ، مرزهای سالم در روابط ، مهارت های ارتباطی ، شجاعت و قاطعیت را به خاطر بسپارید. “
وی همچنین توصیه می کند: “ما باید روابط ایمن را گسترش دهیم و زنگ خطر و خط قرمز را بدانیم.” افراد اطراف آنها همچنین می توانند نقش مهمی در کمک به قربانیان این دستکاری روانی داشته باشند. خاشوار می گوید: “اول ، سیستم های اطرافیان در حمایت از این افراد هستند ، خوب و بدون قضاوت گوش می دهند.” قضاوت ، تحقیر و مشاوره به موقع فقط وضعیت روحی و عاطفی این افراد را بدتر می کند. “
او پیشنهاد می کند که اطرافیان با تأیید واقعیت ها و تأکید بر شواهد ، به قربانی کمک می کنند تا به درک خود اعتماد کنند. پیام نهایی کسانی که در چنین شرایطی گرفتار شده اند این است: “اولین کار ما مراقبت از عزت نفس ، عزت نفس و هویت است.” اگر آگاه باشیم ، می توانیم قبل از آسیب جدی از رابطه خارج شویم. “
مواجهه ممکن است سایه ای پنهان در روابط باشد ، اما با آگاهی ، خودآگاهی و شجاعت ، می توان از این چرخه مخرب خلاص شد و به سمت روابط سالم تر و ایمن تر حرکت کرد.
1
منبع: www.khabaronline.ir