به نقل از یوبیک آنلاین، مراسم نقد و بررسی کتاب «دلجویی» مصطفی تبریزی با حضور سید وحید سمنانی، مبین اردستانی، سیدعلی لواسانی، علیرضا نورعلی پور و علیرضا میرزایی در خانه ادبیات بهار برگزار شد.
«دلجویی» کتابی است که از تمام غزل هایش لذت بردم
وحید سمنانی وی در ابتدای این نشست درباره مجموعه غزلیات «دلجویی» گفت: تصمیم گرفتیم در این کتاب تعریف نکنیم. قبل از اینکه کتاب دوره قبل را ارائه کنند، در شهر ادب آماده چاپ کتاب بودم. یکی از بزرگترین دستاوردهای این کتاب حال و هوای شاعر است. صرف نظر از اینکه دوستان چه می گویند، من کتاب را خوانده ام و اینجا هستم تا بی طرفانه درباره کتاب بحث کنم. دیدم انصافا از خواندن کتاب لذت می برم. وقتی کتاب منتشر شد، من کتاب را نقد فیزیکی نکردم. اما در تابلوی کتابی که بررسی کردم بیشتر از آن لذت بردم.
سمنانی ادامه داد: اگرچه نمی توان گفت این کتاب کتابی فراگیر است، اما کتابی است که با خیال راحت می توانید آن را باز کنید و از هر غزلی لذت ببرید. این موضوع بزرگی است که امروزه در مورد بسیاری از شعرها و کتاب ها صادق نیست. من سال گذشته آثار جشنواره فجر را داوری کردم و باید بگویم آثار فاجعه بار بودند. برخی از کتاب ها وحشتناک بودند. با وجود نام های موجه روی کتاب. نام موجه بود، اما متن احمقانه بود. یعنی خودداری از غزلی که تو را در آغوش بگیرد و بگوید این کتاب را یک بار دیگر بخوان. اما اگر در مورد این کتاب منصف باشیم، این کتابی است که می توانم آن را ورق بزنم و از تمام اشعار لذت ببرم. غزلیات لزوماً یکسان نیستند، ابیات فراز و نشیب دارند، اما ابیات نشاط آور این غزلیات آنقدر زیاد است که می توانند این اشعار را در حافظه ما سنجاق کنند و از خواندن آن لذت ببریم.
وی افزود: این کتاب کتاب مهربانی است که به نظرم مخاطب می تواند آن را بخرد و از پرداخت هزینه آن پشیمان نشود. واقعا همینطور است. من نکات زیادی را برای صحبت در مورد آنها انتخاب کردم زیرا مهندسی آنها مهندسی بسیار مهربانی است. با وجود اینکه او تکنیک دارد، اما اصلا تکنیک خود را به رخ نمی کشد. زبان شعرها اصلاً زبان سرکشی نیست، اما آنقدر رام نیست که سواری به کسی بدهد. برای لذت بردن باید شاعر باشید.
این شاعر گفت: مصطفی تبریزی خود در یکی از غزلیاتش می گوید: «دل شریف من در عصر بی نظیر نیست/ اما لااقل فراوان نیست». این بیت شرح حال من درباره این کتاب است، زیرا معتقدم به وفور این مجموعه غزلیات نیست. در کمال تعجب، شاعر جسارت زیادی در به کار بردن کلمات دارد، اما این کلمات اصلاً تند و برنده نیست. چقدر خوب کلمه ناخوشایند کرگدن نشسته بود. یکی از لطیفه هایی که در زمان خود زیاد می شنویم این است که این شعر «آن» را قافیه می کند و این قافیه هیچ غلطی ندارد و قدیمی است و شعر را کهنه می کند. در این مجموعه دو سه غزل وجود دارد که با قافیه «انیست» شکل گرفته اند و می بینیم که چقدر صمیمی و خوب است.
استفاده شاعر از واژه ها و لحظات در دست بسیار خوب است. مثل این پایه میز که جوانه زده است. یعنی چیزی که همه می بینیم ولی شاعر نگاه تازه ای به آن دارد. احساس میکنم شعر امروز ما از دیدگاههای جدید رو به اتمام است. بیشتر شعرهای ما محصول نوشتار سنتی است. قبلا چه گفته اند؟ ما هم همین را می نویسیم. در این کتاب احترام به سنت ها و همچنین شهامت عبور از آنها را می بینم. و اینجا جای خوبی است.
گاهی شاعر کلمه «ندا» را فراموش کرده است.
در ادامه مطلب علیرضا نورعلی پور وی در خصوص اشعار کتاب «دلجویی» گفت: به آقای تبریزی می گویم ناگزیر است که منتقد سلیقه خود را در نقد وارد کند. اما باید تا حد امکان مهار و به حداقل برسد. در نقد ادبی گاهی اشتباه می کنیم و در بسیاری از جلسات نقد اصولی نداریم. روش نقد سلیقه ای یا تجربی است. اگر انتقادی هست سعی می کنم به صورت مثالی نقد کنم و زیاد حرف نزنم.
نورعلی پور ادامه داد: از کلیات شروع می کنم. احساس می کنم این کتاب حاصل دست یک شاعر است. این به چه معناست؟ یعنی این کتاب یک ایده واحد دارد که برای یک مجموعه شعر بسیار ارزشمند است. نبود آن بی ارزش نیست; ممکن است شاعری خودش را در شخصیت های مختلف بگذارد و شعر بگوید و اصلاً نتوان او را نقد کرد. امروز ممکن است شاعر یک جهان بینی داشته باشد و فردا جهان بینی دیگری. تا زمانی که زیبایی می آفریند در هر دنیا و قالبی قابل احترام است.
وی افزود: احساس می کنم در این مجموعه شاعر می تواند وسواس زبانی خود را افزایش دهد. مثلاً در شعر صفحه 9 شعر «تلقین» نمی دانیم که آیا شاعر به سخنان ندا اعتقاد دارد یا خیر. “پنجره ها را ببند! / به تنهایی صدا کن”. “دنیا پر از صدا است!” در اینجا می بینیم که شاعر به استفاده از حرف آوایی «ه» معتقد است. جلوتر در یکی دو بیت دیگر و شعرهای دیگر کلمه ندا حذف شده که خواندن شعر را سخت می کند.
منتقد بعدی مبین اردستانی اردستانی گفت: این کتاب دارای شخصیت است. «قلب شریف اگر منحصر به عصر نباشد/ اما شبیه آن لااقل فراوان نیست». این شعر شعری است که ترفندها و فنون را بلد است اما از زندگی می آید. شاید بسامد برخی ترفندها در کتاب زیاد نباشد، اما تنوع آنها نشان می دهد که شاعر حرف زدن را بلد است و با گفتن زندگی کرده است، اما زندگی برای او اصیل است.
اردستانی ادامه داد: شاعر در این اشعار لحظات گرانبهایی را رقم می زند. ببخشید باز نگفتم دوستت دارم/ زبانم از دل بیچاره بی تجربه تر است. به نقل از اهالی موسیقی، آقای مصطفی تبریزی به تازگی صدای خود را پیدا کرده است و خوشبختانه قرار است از این به بعد بیشتر از او بشنویم. با غزل های جدیدی که بعد از این مجموعه شعر سروده و من شنیده ام، می توانم بگویم که در آینده غزلی پر جنب و جوش از او خواهیم دید و خواهیم شنید.
از قوت خبرچین تا عدم موفقیت شاعر در اوزان کوتاه
سپس سیدعلی لواسانی با اشاره به جایگاه نقد در ادبیات گفت: مدت هاست چیزی ذهنم را به خود مشغول کرده است. اینکه یک منتقد می تواند به جایی برسد که سلیقه اش هم برای ما ملاک باشد؟ مثلاً یکی مثل علامه شفیعی کدکنی که هم شاعر خوبی است و هم نویسنده و آنقدر کتاب خوانده که دیگر یک چشمش را نمی بیند. آیا چنین فردی برای ما ملاک است؟ بعد از مدتی دیدم نه. مثال؟ رئیس آن بانوی محترم شعری را در محضر استاد کدنویسی خوانده بود و استاد متأثر شده بود و بعد به آقا مرتضی امیری اسفندگه گفتند: «مرتضی! بنابراین، در برخی مکان ها، مراجعه به نظر شاعران و منتقدان برجسته راه حلی نیست.
لواسانی ادامه داد: اولین نکته من درباره نام کتاب است. تسلیت سه معنا دارد; «تسلیت»، «مهربانی و نوازش» و «کیفیت». این رندی شاعر است. مصطفی تبریزی خود از جهاتی شبیه سزار است. او همچنین بسیار مسلط است و اصلاً مغرور نیست. دوستانی داریم که می گویند این بیت خوب نیست کدام بیت خوب است؟ سپس غزلی از خود می خوانند و گوش حضار را می خراشند. اما آقای تبریزی اینطور نیست. متواضع است و قدر خود را می داند. فکر کنم اسم کتاب هم همینطور باشه.
وی افزود: اطلاعات بسیار خوبی دارد. اگر 40 غزل در کتاب وجود داشته باشد، 30 غزل از آن به خوبی آگاه است و این نقطه قوت خوبی برای شاعر است. آگاه کننده خوب به معنای نشان دادن تاثیر خوب و سپس پذیرایی بهتر به مهمان است. البته گاهی از یک خبرچین خیلی خوب به بیت دوم و سوم معمولی می رسیم که خوب نیست.
لواسانی با بیان اینکه این شاعر در اوزان بلند عملکرد خوبی داشت، گفت: با همه اینها شاعر در اوزان کوتاه موفقیت چندانی ندارد. همچنین شاعر گاهی بیش از حد مهربان است. اینقدر نرمه که بعضی وقتا مورد پسند من نبود. دوست دارم گاهی شاعری خشن باشم و به جای سزار، تنها باشم. البته این نظر شخصی منه.
منبع: www.mehrnews.com