در ستایش رنگی دیدن جهان

می‌خواهم چیزی بنویسم که خیلی‌ها را آزار دهد و برای خیلی‌ها خوشایند نباشد و این‌ها از همه جناح‌ها و افکار سیاسی، درون و بیرون، راست و چپ، ارزشی و سکولار هستند. اما باید نوشته شود.

سال هاست که به دنبال افراد و دیدگاه هایی می گردم که بتوانند موضوعات مهم و متفاوت را بدون اختلاط با هم تحلیل کنند و گاه بی دلیل به هم وصل کنند. بگذارید خیلی ساده و با مثالی به روز به شما بگویم که چنین دیدگاهی در زمین واقعیت چه معنایی دارد.

می توان منتقد نظام جمهوری اسلامی (ره) بود و از اقدامات آن در نقض حقوق زنان، تخریب محیط زیست، توسعه نامتوازن منطقه ای، تبعیض در انتخاب نیروی انسانی، نقض استقلال دانشگاه و داشتن آن انتقاد کرد. یک زندانی سیاسی؛ و در عين حال با نظر جمهوري اسلامي مبني بر «ماهيت مسلط و استعماري نظام بين‌المللي غرب‌گرا» موافق بود. و در عین حال با برخی از روش های جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این نظام استعماری مخالف و انتقاد کرد.

می توان اشغال فلسطین، لبنان و سوریه توسط اسرائیل را تایید کرد، آن را نقد کرد و انتقادهای آن را به مواضع اسرائیل (این اشغال قبل از ایجاد اسرائیل رخ داد)، حق ملت های اشغالی در تلاش برای دستیابی به او ربط داد. حقوق آنها را به رسمیت شناخت و در عین حال از راهبردهای ج.ا در این زمینه انتقاد کرد. و برخی از راهبردهای تامین کننده منافع ملی ایران را همراهی کرد.

می توان از درک کلیشه ای شخصیتی مانند سید حسن نصرالله خارج شد و او را لبنانی دید که پس از حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 و اشغال بخشی از کشورش توسط اسرائیل به حزب الله پیوست و به اشغال 18 ساله جنوب پایان داد. لبنان توسط اسرائیل قابل احترام و در عین حال منتقد برخی سیاست های راهبردی حزب الله لبنان در خاورمیانه بود.

می توان از جنگ متنفر بود، از سیاست هایی که به توسعه نیافتگی و فقر می انجامد انتقاد کرد، خواستار عقلانیت بیشتر بود، تهاجم را به رسمیت نشناخته و حقوق ملت ها را برای دفاع از خود در برابر تهاجم پذیرفت.

ممکن است وی به برخی یا حتی همه سیاست‌های ج.ا.ا در مواجهه با اسرائیل انتقاد داشته باشد، اما موضوع اسرائیل و خاورمیانه را که حداقل دو برابر زمان تأسیس ج.ا. بین ایران و اسرائیل مسئله فلسطین و اعراب اسرائیلی قبل از تأسیس ج.ا.ا وجود داشت و انقلاب ایران ابعادی به آن افزود. اما موضوع فراتر از رابطه ج.ا.ا با اسرائیل است.

چه بسا او از منتقدان جدی حادثه 16 مهر و حمله حماس به اسرائیل بوده و هزاران انتقاد و استدلال در مورد تحقق چنین اقدامی داشته است. من از روز اول چنین موضعی داشته ام و هنوز نفهمیده ام جز خسارت و ضرر چه نتیجه ای برای فلسطینی ها و لبنان و ایران داشته است. اما در عین حال، او از نحوه مواجهه اسرائیل و جهان غرب با واکنش اسرائیل به 7 اکتبر انتقاد کرد و خشونت و وحشیگری را پاکسازی نکرد.

می توان منتقد سیاست داخلی و خارجی جمهوری آذربایجان بود و آن را عامل بسیاری از مشکلات و مشکلات کشور دانست که باعث ناراحتی و فقر مردم شده است. و همزمان می‌توان تأیید کرد که ما در جهانی زندگی می‌کنیم که بدون قدرت نظامی و امنیتی، قدرتمندان کشورهای ضعیف را در هم می‌کوبند. و در عین حال، می توان از JA به دلیل عدم استفاده کافی از ابزارهای دیگر برای تأمین منافع ملی – از دیپلماسی گرفته تا موقعیت در زنجیره های ارزش جهانی – انتقاد کرد.

چرا بعضی ها فکر می کنند دنیای پیچیده اطراف ما سیاه است یا سفید، صفر یا یک، بدون حالت های میانی و مخلوطی از درست و غلط؟ دنیای ما مختلط است، تحلیل فازی مفیدتر از تحلیل سیاه و سفید است. نگاه رنگی را باید ستود.

یاد روح الله رمضانی پژوهشگر بزرگ تاریخ سیاست خارجی ایران می افتم که معتقد بود اگر کینه فراوان مشروطه خواهان از روسیه و انگلیس در جنگ جهانی اول نبود و هرکس از همکاری با اینها صحبت می کرد. دو قدرت برای تامین منافع ایران، برچسب خیانت و خیانت نمی‌شوند. ایران با اشغال ویران نشد و ویرانی های ناشی از جنگ بسیار کمتر بود. همین وضعیت در جنگ جهانی دوم به شکل دیگری تکرار شد. ای کاش ایرانیان در آن زمان دنیا را رنگی می دیدند.

اگر دنیا را سیاه و سفید ببینیم و درگیر دیدگاه های دوقطبی شویم، واقعیت جهان را نخواهیم دید و ضررهای بیشتری را تجربه خواهیم کرد. جهان بینی سیاه و سفید ما را خسته می کند.

منبع: کانال نویسنده

ادامه مطلب

آفرین به دولتی که نمی داند
خودتحریمی ناوشکن
سوئیس! اینجا ایران است
آخرین سوال رئیس جمهور درباره وزرای پیشنهادی؟
ما مسئولیت حفظ پیروزی پزشکان را داریم
بلوغ تقاضا و نظارت

216216