نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغانکتاب عقیق ارغوانی نوشته شیما ناصری حاوی داستانی کودکانه از زندگی شهید امنیت آرمان علیوردی است که توسط انتشارات 27 بعث منتشر شده است.
حوزه نوشت: این کتاب برای مخاطبان گروه های سنی ب و ج نوشته شده و سعی دارد با زبانی ساده یک قهرمان ملی را به کودکان معرفی کند.
روایت داستان کتاب پیش رو از نگاه انگشتری است که متعلق به شهید علیوردی است و به عنوان راوی این داستان نقش مهمی در بازگویی لحظات مختلف زندگی او دارد. انگور لحظات مهم زندگی آرمان را روایت می کند، از دوران نوجوانی، اردوهای زیارتی تا لحظه های شهادت. این رویکرد، داستان را از دیگر آثار مشابه و همچنین روایت لحظات انسانی و معنوی شهید هدف متمایز می کند.
در بخشی از داستان این کتاب، شخصیت اصلی در مقابل حرم امام رضا (ع) می ایستد و مشتاقانه می خواهد دوستی خود را با آرمان تقویت کند. «عقیقای ارغوانی» با بهره گیری از عناصر داستانی و توصیفی به دنبال برقراری پیوند بین دنیای کودک و مفهوم ایثار است و زندگی شهیدی را که در راه دفاع از وطن و امنیت مردم جان باخته را برای کودکان به تصویر می کشد.
به گفته نویسنده آن، این اثر می تواند ابزاری برای والدین و معلمان برای انتقال ارزش های ملی و مذهبی به نسل های جدید باشد. علاوه بر این استفاده از نماد انگشتر به عنوان راوی داستان ارتباط خاصی با واقعیت ایجاد می کند چرا که این انگشتر پس از شهادت آرمان علیوردی در فضای مجازی توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
جلوی حرم ایستاد و دوباره به نشانه ادب و سلام تعظیم کرد. چشمانم به پنجره های حرم بسته شده بود. در دلم از آقاجان خواستم دوستی ما را تقویت کند. نذرم قبول شد پسر برای اینکه پیوند دوستی ما را محکم کند، مرا به سمت پنجره حرم کشید تا تبرک کنم. قطرات درشت اشکش قلبم را می لرزاند. نمی دانستم با خودش چه می گوید. گوش هایم را فشار دادم اما چیزی نشنیدم.
بعد از چند ساعت اقامت در حرم به هتل برگشتیم. چمدانش را برداشت و به سمت راه آهن رفت. پسرک کنار دوستانش در سالن انتظار ایستگاه راه آهن نشسته بود تا سوار قطار شهرش شود. آهسته دست چپش را روی سرم گذاشت و زیر لب چیزی گفت که من نشنیدم. آهسته و غمگین بارش را برداشت و به سمت قطار رفت تا سوار شود.
منبع: www.khabaronline.ir
