بنویس درمانگاه برای ترک حجاب، کلینیک نهی از منکر بخوان!

نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغاندر خصوص وظایف این ستاد و تفاهم آن، در طول سالیان متمادی اختلاف نظر وجود داشته است. اما افراد کمی از تاریخچه آن اطلاع دارند. سابقه ای با جمله: «به گوش مردم هم نمی رسد» و آن طور که امروز پیداست مردم دوست ندارند شنیده شود و خود را آگاه به رهبر انقلاب می دانند.

رهبر انقلاب اسلامی در روز تشکیل ستاد امر به معروف و نهی از منکر در پیشنهادات موسسان این ستاد از جمله حجت‌الاسلام قرائتی، آیت‌الله جنتی و سایر بزرگوارانی که این ستاد را تأسیس کردند، فرمودند: : “نباید ” ستاد امر به معروف و نهی از منکر ” باشید. باید «ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر» باشد.

جلیل مجابی درباره حقوق نوشت: «ستاد امر به معروف» یعنی کار عمرو به معروف در کشور یک جا انجام می شود! میتونی همچین کاری بکنی؟! همانطور که مشخص است متعلق به همه مردم است. مگر می شود یک ستاد ده نفره بنشیند و یک ستاد شناخته شده در سطح کشور تشکیل دهد؟! که اصلا امکان پذیر نیست. شما باید کار دیگری را انجام دهید.

نمی خواهند امر به معروف و نهی از منکر کنند. باید آبرو را در جامعه برگردانید. این چیزی است که من خواستم. من بارها گفته ام و متاسفانه مردم گوش نمی دهند. من می گویم: «مردم باید آن روح را پیدا کنند. مردم همان طور که نماز را واجب می دانند، نیکی را هم واجب بدانند.» برای مردم باید این اتفاق بیفتد که فهمیدند جنگ در جنگ برایشان لازم است، شما باید این کار را انجام دهید، اساس کارتان است. احیای امر به معروف و نهی از منکر است نه تشکیلات امر به معروف و نهی از منکر.

این سخنان وظیفه ستاد امر به معروف و نهی از منکر را احیای فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر کرده است. اما همانطور که خود رهبر انقلاب اسلامی در بیانات فوق فرمودند: «من بارها و بارها گفته ام و متأسفانه این حرف به گوش مردم نمی رسد». در دوره قبل امر به معروف و نهی از منکر تلاش شد تا موضوع احیاء که فرمان رهبری است در میان فعالان موضوع قرار گیرد؛ اما در دوره قبل از امر به معروف و نهی از منکر تلاش شد تا موضوع احیاء که دستور رهبری است قرار گیرد. اما با اینکه موضوع روشن بود و رهبری و پشیمانی ایشان آشکار بود، از این کار خودداری کردند.

یادم هست در جلسه ای در رابطه با موضوعی که نظر رهبر انقلاب بود. همه در این مورد نظر داشتند، اما تحت فشار نبودند. من نظر رهبر انقلاب را بیان می کردم و در جلسه از ایشان به نام «آقای خامنه ای» یاد کردم که نظر ایشان در مورد فلان موضوع این گونه است. حضار که جوابی نداشتند و در عین حال نمی خواستند با رهبری مخالفت کنند و نظرات متحجرانه غیرعلمی خود را هم می خواستند روی صندلی بنشانند با صدای بلند فریاد زدند: «راه رسیدگی چیست؟ آقای خامنه ای آقا پسر عموی شماست؟ این در حالی بود که من می گفتم باید حرف آقای خامنه ای را بشنویم و به نظر ایشان در مورد فلان موضوع احترام بگذاریم و ایشان به دنبال سرپیچی از نظر ایشان بودند و اصرار داشتند که ایشان را رهبری خطاب کنند. ما در مورد احیای امر به معروف و نهی از منکر و بحث حجاب با چنین مسائلی طرف هستیم.

مسائل شرعی، حقوقی، روانی، جامعه شناختی و غیره، از جمله مسائل سیاسی و امنیتی حجاب و موضوع تأسیس کلینیک بی حجاب ترکیه، نه تنها ربطی به «احیای» امر به معروف و نهی از منکر ندارد. آنچه حرام است؛ بلکه به دلیل الحاق این اصطلاح به مرکز بازپروری که برگرفته از کلینیک ترک اعتیاد است، فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر را که باید با هنرمندی احیا شود، به بیراهه می برد. ما با ذهن هایی طرف هستیم که این ارتباط را درک نمی کنند. بنابراین باید گفت که برای امر به معروف و نهی از منکر باید کلینیک ترکی بی حجابی بنویسید، کلینیک آمات بخوانید!