فروزان آصف نخعی: 28 اندیشمند ایرانی در هفت پنل از 9 آبان تا 13 آذر در همایش “امکانات و موانع وحدت ملی در ایران امروز” باشگاه اندیشه در مورد برنامه خود صحبت خواهد کرد. در گفت و گوی یوبیک آنلاین با محمدرضا لبیب، دبیر علمی این باشگاه، رویکردها، دلایل و ضرورت های ورود به چنین عنوانی زیر سوال رفت. لبیب در خصوص ترکیب اندیشمندان مدعو این باشگاه به دو شاخص کلی حامیان و منتقدان بحث اجماع ملی اشاره می کند و تاکید می کند که «در ابتدا به دنبال تعریف اجماع در زمینه های مختلف هستیم. شرایط امکان توافق، بازیگران و فعالان و یا نظرات رهبر توافق را در ادامه میبینید.
***
واقعیت مهم در مورد دانش سدیسکندر در برابر وفاق
چرا اندیشمندان باشگاه اندیشه عنوان «امکانات و موانع وحدت ملی در ایران امروز» را برای همایش خود انتخاب کردند؟ در پیش فرض چنین عنوانی این موضوع نهفته است که انگار قرار است در مقابل وفاق صدیکندر شناسایی شود؟
واقعیت این است که نمی توان به این سرعت و با همایش موانع پیش روی کشور را شناسایی کرد. اما انگیزه اصلی ما این بود که بعد از روی کار آمدن دولت چهاردهم مفهومی به نام وحدت ملی به عنوان شعار محوری دولت مطرح شد. باشگاه اندیشه نیز می کوشد تا از زاویه منحصر به فرد خود به مسائل نگاه کند و در روند کنشگری گفت و گو، فرصتی برای برخورد انتقادی در عمل و نظر داشته باشد.
بر این اساس، بحث یک اجماع مفروض دارد و آن این است که ظاهراً اختلاف به این معنا پذیرفته شده است که واقع گرایی در مبانی رخ داده است; تفاوت پذیرفته شده و شناخته شده است. این موضوع نشان می دهد که اختلاف جدی وجود دارد و باید در سه حوزه ملت با ملت، ملت با دولت و دولت با دولت، پیرامون موضوع مشترک و ملی به اجماع رسید. این انگیزه ای بود که ما را به مفهوم توافق و معنای آن به عنوان یک اصطلاح در زمینه های سیاسی، فلسفی، اجتماعی و ارتباطی سوق داد. به عبارت دیگر در این قسمت معنای توافق را زیر سوال می بریم. و وحدت در زندگی و اندیشه و طرح مفهومی چه جایگاهی دارد؟
بعد به نظر من بعد اجتماعی خیلی مهم است و جامعه ما تا چه اندازه امکانات ایجاد وفاق را دارد؟ و اگر نباشد، تحقق توافق چگونه خواهد بود؟ گام بعدی این است که فرض کنیم احتمالات زیاد است، چه موانعی بر سر راه اجماع ملی وجود دارد؟ اینها محورهای این کنفرانس است.

محمدرضا لبیب، دبیر علمی باشگاه اندیشه
وفاق نباید در چاله سطحی نگری بیفتد
آیا به نظر شما مشروعیت بخشیدن به تفاوت می تواند در برابر سیاست هویتی ساختاری مبتنی بر همگرایی صرف مقاومت کند؟
باشگاه اندیشه پس از گذشت 5 ماه از آغاز به کار دولت جدید این همایش را افتتاح کرده است. قصد ما این است که بحث توافق مصادره نشود یا به محاق برود. شاید بتوان گفت الان هم اگر نگاهی انتقادی به بحث اجماع داشته باشیم، باید بگویم که به نحوی به چاله ای افتاده که اغلب به یک سری اختلافات سطحی سیاسی محدود می شود. از این رو سعی داریم تا حد امکان با مفهوم توافق مواجهه مستقیم برقرار کنیم. زیرا اگر اجماع فقط در سطح عالی، یعنی در سطح سیاستمداران باشد، باید گفت که اجماع به درستی درک نشده و یا خیلی جدی مورد توجه قرار نمی گیرد. پیام انتخابات بسیار روشن بود. تعداد قابل توجهی از مردم به دلیل بحران های موجود در انتخابات شرکت نکردند، بنابراین باید بررسی شود که بحث اجماع که در مرز یا خطوط قرمز است تا چه اندازه می تواند در یک روند معقول برجسته و نهادینه شود. بنابراین مهم است که بدانیم آیا در بحث آشتی به همه کسانی که شهروند ایران هستند توجه شده است یا خیر و آیا تلفنی برای گوش دادن به آنها وجود دارد یا خیر. بنابراین اجماع منهای گفتگو ارزشی ندارد و اتفاقاً به معنای نشنیدن پیام معترضان است.
اما توافق پس از گفتگو به معنای پذیرش اختلافات، پذیرش کثرت گرایی و سپس آمادگی برای گفتگو و گوش دادن به همه طرف های اختلاف است. پس از چنین شرایطی است که اجماع آفتابی می شود، به عبارت دیگر، اجماع منهای گفتگو امکان پذیر نیست و اجماع منهای تشخیص تفاوت ها و تلاش برای ایجاد موقعیت برابر ممکن نیست. این اصل موضوعی است که در ابتدای کار دولت سعی کردیم از منظر تئوریک وارد آن شویم تا این بحث اساسی به سطح سیاسی محدود نشود.
حتی انحصار در بحث آشتی به آن آسیب جدی می زند
اساس بحث حضرتعالی جست و جوی اجماع در حوزه اجتماعی است که بسیار مهم است. بسیاری از نظریه پردازان معتقدند بدون اینکه اصل اجماع ابتدا در حوزه اجتماعی اتفاق بیفتد و سپس به حوزه سیاسی منتقل شود، نمی توان به آن امیدوار بود. بعد از انتخابات 1403 این نوع بحث ها تا چه اندازه بن بست های ساختاری را باز می کند؟
من خیلی بدبین نیستم، چون وفاق بر اساس نیازش به میدان می آید. اشتراکات زیادی بین جامعه و حکومت وجود دارد. در این راستا بحث زمین و منافع ملی موضوعی است که قابل بحث است. چون یک چیز مشترکی به نام ایران و حیات و بقای آن وجود دارد، اگر نباشد، فلسفه وجودی همه ایرانیان از بین می رود. اما مشکل اصلی ندیدن تفاوت هاست. اگر توافق فقط محدود به سطح احزاب و جناح ها و به طور کلی قدرت سیاسی باشد، ممکن است منجر به تساهل نیروهای سیاسی شود، اما منافع ملی و اجتماعی را نادیده بگیرد و این بسیار خطرناک است.
تساهل در عرف معناي مثبت دارد، گويي پذيرش تفاوت نيز وجود دارد. اما اگر اجماع فقط در حوزه قدرت درک شود، آسیب اساسی خواهد دید، زیرا تساهل اگر مقدمه گفت و گوی گسترده نباشد، به بی تفاوتی، بی تفاوتی و تسلیم دامن می زند که در حال حاضر شاهد آن هستیم. اساساً تعارض در این تعریفی که ذکر کردم شروع می شود. این یک درگیری عینی است، بنابراین هنوز امکان پیشبرد پروژه مشترک الوفاق وجود دارد و من معتقدم اگر این فرصت را از دست بدهیم، این راه میانه ای است که از دست می رود. پس بیایید به فکر احیای مسیر میانه ای باشیم که کل کشور از آن می گذرد.
هیچ فکری نمی تواند ادعا کند که بهترین طرح اجماع را برای دیگران دارد
کارشناسان معتقدند یکی از موانع اصلی سازش، دیدگاهی به نام اسلام سیاسی است که دارای جنبه های ساختاری، اجتماعی و فردی است. آیا آنها با وفاق به عنوان یک عنصر سیاسی پس از اسلام موافق هستند؟ آیا به نظر شما این نوع اسلام سیاسی که اسلام سیاسی رادیکال را تغذیه می کند، می تواند سازش را در ساختار حکومت سیاسی، جامعه و رابطه ملت و دولت بپذیرد؟
همانطور که می دانید، این نیاز به یک بحث مستقل دارد. همانطور که می دانید توافق و اقوام آن مانند مدارا، گفتگو و … به عنوان مفاهیم توافق در دنیای مدرن چندان جدید نیستند. من اسلام شناس نیستم ولی فکر می کنم در همین ظرفی که شما گفتید می توان منابع خیلی خوبی برای آشتی پیدا کرد. از این منظر فکر می کنم به خصوص در سیره پیامبر اسلام، ائمه و علما، رفتار پذیرش دیگری بسیار قوی است و می تواند پایه بحث اجماع باشد و آن را غنی سازد.
در اینجا به تحقیق یکی از نویسندگان عرب به نام علی املیل در مورد حقانیت دعوا اشاره می کنم که با وارد شدن به بطن ساختار دینی و ابعاد و ظرفیت های عمیق در زمینه سازش به دیگران پیشنهاد پذیرش داده است. آثار او از این موارد می توان به نمونه های مختلفی اشاره کرد. اما می خواهم به یک نکته مهم اشاره کنم. اگر از اول شروع کنیم فقط با اسلام سیاسی یا با قرائت خاصی از وفاق یا هر چیز دیگری که خیلی خوب و مبارک است می توانیم مشکل را حل کنیم. برای انجام، این خود مانع از شنیدن و گفتگو می شود. با چنین پیش فرض هایی، اگر می خواهید به آشتی برسید، حرکت خطرناکی است. وقتی راه حقیقت را فقط به یک راه محدود می کنید، مانعی برای گفت وگو می شود. اما اگر عملگرایانه به موضوع اجماع نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که برای حل مشکل مشترک همه باید با هم باشیم. و اکنون که شکاف در لایه های بسیار اساسی و معیشتی کاهش یافته است، توافق تنها راه حلی است که می تواند ایران را به ساحل نجات برساند. به هر حال در ادیان ابراهیمی و در آداب و سنن ملل توافق وجود دارد. اما در دولت های مدرن، آشتی با بی طرفی دولت ها گره خورده است. همه گروه های مختلف زیر چتر دولت به دنبال منافع متضاد خود هستند. اما باید بگویم با همه راه هایی که در دین برای تحقق آشتی وجود دارد و باید از آن بهره برد، آشتی نیازمند بستر سیاسی است.
کنفرانسی برای درک رابطه بین جامعه و وحدت ملی
چند نفر از اساتید و کارشناسان در این همایش سخنرانی خواهند کرد؟ و چه گروه هایی مورد بحث قرار خواهند گرفت؟
28 متفکر برنامه های خود را در هفت پنل از 30 نوامبر تا 4 دسامبر در این کنفرانس مورد بحث و بررسی قرار خواهند داد. در این تعداد، منتقدان و حامیان نظریه اجماع حضور دارند تا به توسعه گفتمانی این مفهوم کمک کنند و دولت و نهادهای حاکمیتی را برای بازکردن گره ها یاری کنند. بنابراین ابتدا به دنبال تعریف توافق در زمینه های مختلف هستیم. همچنین شرایط امکان آشتی، بازیگران و فعالان و یا اندیشه های راهزن وفاق به عنوان واقعیت مورد بررسی قرار گرفت. 6 ماه است که بحث آشتی در کشور مطرح شده، نکته اینجاست که آیا جامعه ایران با این جملات و کلمات رابطه برقرار کرده است یا خیر؟ در این راستا سعی شد رویکرد شبکههای اجتماعی، زنان، اقوام، گروههای کمتر دیده شده یا نادیده گرفته شده در همایش تحلیل شود تا از منظر گروههای اجتماعی به روایت معتبر نزدیکتر شویم و بفهمیم که گروههای مذکور چه نسبتی دارند. با الوفاق داشته باشید.
بیشتر بخوانید:
خشونت میان چپ و راست روشنفکر در جلسه گفت و گو/ لبیب: هیچ خشونتی را تایید نکرده ایم و تحمل نخواهیم کرد/ سابقه 27 سال مدارا و عدم خشونت
ضربات سخت و جبران ناپذیر بر پیکر ایران / نگرانی عمیق استاد کدکنی از امروز و فردای ایران
216216
منبع: www.khabaronline.ir