
اصرار دانسته یا ندانسته بر اجرای قانون حجاب و عفاف، اقدامی برای فرسودگی و پوسیدگی ایران است. توضیح خواهم داد که چرا اجرای این قانون ایران را از درون فرسوده خواهد کرد.
یکی محتوای این قانون مردم ایران را رو در رو می کند. از راننده اسنپ گرفته تا صاحب مغازه و کسبوکار، آنها باید با انتخابکنندگان پوشش اختیاری درگیر شوند، فیلمها و عکسهای خود را به اشتراک بگذارند یا جریمه شوند. در چارچوب این قانون شهروندان رو در رو می ایستند و مجبور می شوند برای نان خود انسان ها را بفروشند. تعجب نکنید! قاچاق انسان واژه ای است که با اجرای این طرح به سرعت رواج پیدا می کند و مردم را دچار عذاب وجدان می کند و از درون احساس بد اخلاقی می کنند چرا که هموطنان خود را به نان خود می کشند.
دو. بزرگترین سرمایه هر جامعه، ظرفیت شهروندانش برای زندگی مسالمت آمیز با هم است. مشکلات را می توان با زندگی مسالمت آمیز، توسعه همکاری و همکاری برای یک زندگی بهتر حل کرد. این قانون مردم را رو در رو قرار می دهد و همه با نظام سیاسی روبرو می شوند. این قانون به جای عشق، نفرت ایجاد می کند. نفرت تنها چیزی است که برای از بین بردن ظرفیت زندگی مسالمت آمیز لازم است.
سه میلیون ها نفر زندگی متفاوتی را انتخاب کرده اند. چرخاندن شمشیر قانون و چوب جریمه بر سر این میلیون ها انسان – عمدتاً از نسل جوان و آینده سازان این مملکت – و رجز خوانی به قدرت، معنایی جز ناامید کردن، نفرت و نشنیدن سخنان ندارد. پیام صدای جوانان این به معنای تشویق آنها به مهاجرت است. نه تنها مهاجرت، بلکه پرواز با نفرت.
چهار تمام جریمه هایی که در قانون برای مشاغل در نظر گرفته شده است تا آنها را مجبور به همکاری در زمینه قاچاق انسان کند، پیامی از بی ثباتی و مخالفت با توسعه مشاغل دارد. سیاست گذار به وضوح پیام بی ثباتی و شکست با توسعه اقتصادی را به کسب و کار می دهد.
پنج وقتی جامعه ای درگیر انواع مشکلات است، از خاورمیانه گرفته تا خون و آتش و تهدید، رکود و تورم، ارز، بانک، بحران های زیست محیطی، عدم تعادل انرژی، خاموشی، مهاجرت و… و سیاستمدار فقط به ذهنش رسیده است که بر اجرای قانون تمرکز کند تا مردم را با یکدیگر درگیر کند، پیام بسیار واضح او به نسل جوان، به مردم و به هر ایرانی این است که این سیاستمدار مطلقاً و همیشه نگران است. درباره وضعیت ایران؛ او به دنبال منافع خود است و شاید می خواهد این وضعیت و وخامت بیشتر را تشدید کند.
شش اجرای این قانون سرمایه اجتماعی دولت را می سوزاند و امیدهای اندک شکل گیری اراده ملی برای همراهی با اصلاحات اقتصادی لازم را از بین می برد.
نتیجه
ایرانی که مردمش رو در رو هستند، کسب و کارش احساس بی ثباتی و ناامنی می کنند، جوانانش با نفرت به دنبال مهاجرت هستند و دولتش به دلیل نبود اعتماد و سرمایه اجتماعی قادر به انجام اصلاحات اساسی نیست. ایران، جایی که ظرفیت زندگی مسالمت آمیز کاهش یافته است. از درون می پوسد.
کسانی که چنین ایده هایی را مطرح می کنند و دنبال می کنند، ممنوعیت ویدیو، ماهواره، اینترنت و غیره را به پایان رسانده اند. آنها می دانند که چنین قوانینی اجرا نمی شود. بنابراین به صراحت باید گفت که این کار هر چه هست جهل و نادانی نیست.
منبع: کانال نویسنده
216216
منبع: www.khabaronline.ir