
به نقل از خبرگزاری اخبار آنلاینفاطمه علمدار، دکتری. در جامعه شناسی و توسعه اقتصادی دانشگاه تهران، محقق و پژوهشگر حوزه جامعه شناسی، در مقاله ای که در کانال دانشکده علوم انسانی منتشر شده، نوشته است که انقلاب مشروطه هنوز در ایران پیروز نشده است. و در همین راستا به روند طولانی سلطنت مشروطه در انگلستان اشاره کرد و گفت: «در انگلستان که اولین حکومت مشروطه سلطنتی جهان را تشکیل داد، 600 سال به طول انجامید». خواندن این مقاله برای کسانی مفید است که می خواهند اصلاحات در دو دوره ریاست جمهوری به ثمر بنشیند. این یادداشت زیر را بررسی کنید:
***
1- مشروطیت به معنای برابری همه در برابر قانون است. نباید پادشاه و گدا و فقیه و متخلف باشد. هیچکس نباید فراتر از قانون باشد و بتواند به میل خود و بدون اجبار پاسخگویی برای جامعه تصمیم بگیرد و سلیقه و سبک زندگی خود را به دیگران تحمیل کند و قوانینی را که بر زندگی مردم تأثیر می گذارد. با نظر همین افراد می توان آن را ایجاد، تثبیت و قدرتمند کرد. بلکه عجیب نیست که مشروطیت حکومت ها نه آسان است و نه نتیجه یک انقلاب یا اتفاق خاصی است، مشروطیت در واقع یک روند همیشگی است زیرا حاکمان طبیعتاً بدشان نمی آید که قدرت مطلق داشته باشند و مردم اگر آگاه نباشند. ، قانون و انتخابات را یکسان ببینید. و نمایندگان آنها فقط پوششی تزئینی برای یک حکومت استبدادی هستند و مجبورند بارها و بارها مشروطیت خود را فریاد بزنند.
2- روند مشروطیت در انگلستان که اولین سلطنت مشروطه جهان را تشکیل داد، 600 سال به طول انجامید! از قرن یازدهم، آنها سعی داشتند پادشاه را که به اعتقاد آنها حق سلطنت را از خدا گرفته بود، به قانون زمینی که توسط نمایندگان مردم نوشته شده بود محدود کنند و سرانجام در قرن هفدهم، انقلاب شکوهمند آنها به پیروزی رسید. و آنها به سلطنت مشروطه تبدیل شدند، 230 سال دیگر طول کشید تا بتوانند به زنان حق رأی بدهند!
با رسیدن به مرحله نوشتن قانون اساسی، 18 سال طول کشید تا آمریکا که اولین دولت لیبرال دموکرات جهان را تشکیل داد، و 79 سال بعد، در میانه جنگ های داخلی خود، توانستند قانون لغو برده داری را تصویب کنند و فقط 137 سال پس از قانون اساسی، حق رای زنان پذیرفته شد! حدود 50 سال بعد، جنبش مدنی سیاهان آغاز شد. قتل جورج فلوید توسط پلیس همین چند سال پیش به بهانه ای برای حمایت جهانی از کمپین «جان سیاهان مهم است» تبدیل شد و رهبر ما به همراه اکثر حاکمان جهان در این باره موضع گیری کردند. و ایالات متحده به مردم ناراضی خود اجازه داد تا در واکنش به این قتل راهپیمایی کنند و دختری که فیلم صحنه قتل را منتشر کرد تا جایزه بگیرد و پلیس مجرم محاکمه شود، این گواه بر این است که مشروطیت یک روند دائمی است. حاکمان قطعا اشتباه می کنند و جامعه باید بتواند بر آنها نظارت داشته باشد تا در چارچوب قانون بمانند، حتی اگر نخواهند!
3- مشروطیت اصلاً کار آسانی نیست، مخصوصاً وقتی هاله ای از نور در اطراف حاکمان باشد و شاه و دوستانش معتقد باشند که او «فر یزیدی» دارد و «ظل الله» است. شاه برای ما ایرانیان مانند بسیاری از مردم جهان است که تاج و تختش و حق مطلق سلطنت خود را از خدا گرفته بود و نه گفتن و محدود کردن او چیزی شبیه به جنگ با خدا بود. ما توانستیم 118 سال پیش اولین پارلمان آسیایی را تشکیل دهیم و تنها 59 سال پس از امضای فرمان قانون اساسی به زنان حق رأی داده شد. کمتر از یک سال طول کشید تا قانون اساسی را بنویسیم و در تمام 118 سالی که از اولین قدم مشروطه ما می گذرد، فقط محمدعلی شاه به وضوح مجلس را تعطیل کرد و صادقانه گفت که می خواهد به دوران قبل بازگردد. قانون اساسی است و یک سال بیشتر دوام نمی آورد.اما ذهن جمعی ما همچنان مخفیانه و آشکارا درگیر همان فکر «حق قدرت مطلق کسی است که منافع مردم را بهتر از خودشان میداند». هیچ اشکالی ندارد. مشروطه شدن برای هیچ کشوری کار آسانی نبوده و نیست. امروز 118 سال از امضای فرمان مشروطیت می گذرد اما این به معنای پیروزی انقلاب مشروطه در ایران نیست. ما در میانه راه مشروطیت هستیم. گره های خودش را دارد. گره هایی که تا تکلیف جامعه روشن نشود قانون روشنی برای آن شکل نمی گیرد و جز قوانین مبهمی که صرفاً به رأی تفسیر می شود، مشروطیت را در پی نخواهد داشت. نه خنده دار است و نه منطقی.
4- انقلاب مشروطه زمانی پیروز می شود که تحدید و مشروط شدن قوای فردی توسط قانون به باور عمومی جامعه تبدیل شود و مردم نخواهند به «کسی» قدرت مادام العمر و مطلق بدهند و همه را فارغ از دین و مذهب بخواهند. قومیت، جنسیت و موقعیت – در برابر قانون برابر باشند. زمان مناسبی است که هر یک از ما از خود بپرسیم: “آیا من واقعاً قانون اساسی می خواهم؟”. آیا همه مردم را با خود مساوی می دانم که بخواهم حرف آنها را بشنوم و بفهمم و به آنها حق بدهم که متفاوت از من فکر و عمل کنند؟ داشتن دسترسی برابر به عرصه عمومی، فرصت های شغلی، منابع اقتصادی و امکانات اجتماعی با دیگرانی که دارای مذهب، قومیت، جنسیت، موقعیت و غیره متفاوت هستند؟ آیا حاضرم “همه” را تحمل کنم؟ آیا برابر قانون می دانم؟
216216
منبع: www.khabaronline.ir