ذینفعان و فرسایش تمدنی ایران



وقتی به صحنه های سیاست عمومی در ایران امروز نگاه می کنم، منطق نظری اقتصاددان آمریکایی-نروژی «منصر اولسون» در کتاب «ظهور و سقوط ملت ها “من بیشتر می بینم. خلاصه یکی از استدلال های مهم اولسون در کتاب این است: گروه‌های ذی‌نفع در هر زمینه‌ای برای تداوم منافع خود، از تغییر و نوآوری جلوگیری می‌کنند و برای ادامه مسیر قبلی فشار می‌آورند. بحث اولسون برای ایران نوشته نشده و کتاب درباره کشورهایی مثل انگلیس، آمریکا و ژاپن است. اما فکر نکنیم که گروه های ذینفع فقط در ایران توانایی جلوگیری از تغییرات به نفع جامعه را دارند. نه! این منطق در همه کشورها صادق است.

کشوری مانند ایران به نیروهای موازنه قدرت های ذینفع مجهز نیست. اگر گروه‌های ذینفعی از فیلترینگ، تحریم‌ها، ساختار سیستم پرداخت تجارت خارجی ایران و به عنوان مثال تمرکز آن در دوبی یا پرداخت یارانه‌های بی‌قید و شرط و نامحدود به گروه‌ها و شرکت‌های خاص سود می‌برند؛ جامعه، منتقدان و کسانی که با توجیه ساختار نهادی به دنبال خیر جمعی هستند، به ابزارهای مقابله ای در برابر قدرت این گروه های ذینفع دسترسی ندارند.

سیستم سیاست گذاری توسط گروه های ذینفع گروگان گرفته شده است. فرقی نمی کند که انتخاب و استخدام استاد در دانشگاه ها و معلمان در مدارس باشد یا توزیع منافع زیست محیطی از انرژی و آب به زمین. صدور مجوز برگزاری کنسرت و نمایش در شبکه خانگی یا واردات نهاده های دامی یا قاچاق سوخت. در تمام این موارد، گروه‌های ذینفعی وجود دارند که اجازه فرمول‌بندی مسئله، تعریف و تحلیل ابعاد آن، شناسایی راه‌حل‌های منجر به خیر جمعی و اجرای راه‌حل‌ها را نمی‌دهند.

اینکه هیچ موضوع مهمی در دستور کار قرار نمی گیرد و یا زمانی که در دستور کار قرار می گیرد آنقدر به تعویق می افتد و اغلب منجر به تصمیم گیری های تکراری و بی نتیجه می شود که جامعه را ناامید می کند، محصول تراکم روزافزون گروه های ذینفع در هر عرصه سیاسی است. است

مسیر طی شده در گذشته و توزیع رانت ها که به دلیل کمبود و ناکارآمدی و یا عمداً برای اطمینان از وفاداری گروه های خاص انجام می شد، چنان شبکه ای از ذینفعان در همه زمینه ها ایجاد کرده است که هر تغییری با مقاومت جدی مواجه می شود.

من یک دهه پیش نوشتم که ایران در مسیر فرسایش تمدنی قرار دارد. خاموشی و قطع برق این روزها، اعداد و ارقام مربوط به میزان تشکیل سرمایه ثابت، روند مهاجرت جوانان و میانسالان همگی نشانه این فرسایش است. مشکل این است که اگر سیاست ها برای ایران تغییر نکند، فرسایش تمدنی آورده و خواهد آورد. اما برای گروه های ذینفع مفید است.

خروج از چنین شرایطی بدون تحلیل دقیق ذینفعان مقاومت در برابر هرگونه تغییر سیاست و نوآوری غیرممکن است. ابتدا باید دانست و دانست که ذینفعان هر یک از عرصه های مقاومت در برابر تغییر چه کسانی هستند، چه منافعی دارند و چگونه اکثریت قاطع جامعه می توانند خیر جمعی را بخواهند و گروه های رقیب این ذینفعان خواستار آن هستند. کمک و تعادل برای تغییر شرایط به نفع مردم. ساختار بهتری ایجاد کنید.

هر گونه تلاش برای تغییر وضعیت موجود ناگزیر شامل اقدامات زیر است:

یکی. تجزیه و تحلیل دقیق از ذینفعان قانونی و نامشروع

دو. اجتماعی کردن تحلیل ذینفعان و کمک گرفتن از جامعه و سایر گروه ها برای مقابله با فشارهای ذینفعان نامشروع.

سه نشان دادن منفعت حل مشکل (علی رغم تضعیف منافع گروه های ذینفع) برای عموم مردم و منافع جمعی

چهار طراحی و اجرای دقیق و صحیح سیاست هایی که قادر به ایجاد خیر جمعی ملموس برای اکثریت باشد.
اگر این تحلیل درست باشد، مشکلات در پستو قابل حل نیست. فرآیند حل مسئله مستلزم سطح بالایی از اجتماعی شدن مشکلات برای تشکیل “ائتلاف های حل مشکل” است تا بر مقاومت گروه های ذینفع غلبه کند.

بدون حذف موضوعات از پست ها، تحلیل ذینفعان و تشکیل ائتلاف های اجتماعی با هدف حل مسائل سیاسی، مسائل و مسائل حل نشده آنها همچنان ایران را فرسوده می کند. فرسایش تمدنی ایران را جدی بگیرید. ایران خانه ماست و نمی‌توانیم در خانه‌ای که در معرض فرسودگی است، سالم زندگی کنیم.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7259

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *