
رئیس جمهور از مردم خواست تا دو درجه از گرمای منازل خود بکاهند تا سوخت در هوای سرد به دست همه مردم اکثر نقاط کشور برسد. با افراد فامیل، آشنایان و دوستان تماس گرفتم، آنها اعلام کردند که به دعوت رئیس جمهور پاسخ مثبت داده اند.
اگر این روش به برنامه غالب همه وزارتخانه ها چه در برنامه های مشارکتی منفی و چه در برنامه های مشارکتی مثبت دولت تبدیل شود، می توان گفت قطار وحدت روی ریل خود افتاده است و این نتیجه معجزه مشارکت خواهد بود. به عبارت دیگر، چنین رویکردی می تواند با افزایش سطح همکاری، همدلی و وفاق ملی بین مردم، اقشار و اقشار مختلف، مسیر توسعه همه جانبه و پایدار را که با سیاست معتدل مبتنی بر قانون گرایی در نهضت مشروطه آغاز می شود، افزایش دهد. و مسیر آن در انقلاب. اسلامی 57، خرداد 76 و 92 افتتاح شد تا در سال 1403 به هضم قوی تری از مشارکت اجتماعی مجهز شود.
روش مشارکتی توسعه، در چارچوب نظریه دگرگونی از پایین، از جمله توسعه آمارتیاسن به مثابه آزادی، دیدگاه نخبه گرایانه و دولت محور وبر را که در نظریه دموکراتیزاسیون هانتینگتون متبلور شده است، با تأکید بر نظم به نقد می کشد. این دیدگاه با نقد نظریه وبر در مورد دولت و میزان قدرت آن در تحقق برنامه های خود، توجه به ابعاد گسترده تری از ظرفیت های اجتماعی برای ایجاد هماهنگی و توسعه را نشان می دهد. این شیوه ارتباط با مردم در چارچوب ساختارهای اجتماعی و نهادهای ناشی از آن به ویژه در نظریه شمال گمشده تاریخی ایرانیان است.
اما این روش دارای یک فرض اساسی است که عدم توجه به آن باعث توسعه نیافتگی ایران و سایر کشورهای خاورمیانه شده است. این پیش فرض، شکست نظریه دولت مقتدر در توسعه از بالا در صحنه عمل و عدم شناخت نقش مردم پایین است. روش توسعه مشارکتی قادر است بر نقاط ضعف نظریه های نخبه گرایانه و دولت محور غلبه کند و از این منظر اجماع می تواند ابعاد عملی به خود بگیرد. البته نباید فراموش کرد که مشارکت مردم علاوه بر سهم ایثارگری، در بهره مندی از منافع اقتصادی نیز مشخص شود. اما به عنوان مثال شوک درمانی قادر به تقویت و ایجاد اجماع مبتنی بر مشارکت مردم نیست. شوک درمانی جنبش پیروزمندانه ماندلا را در آفریقای جنوبی سیاه کرد به طوری که پس از گذشت 10 سال از پیروزی مردم دیگر توجهی به سالگرد جشن های پیروزی ندارند.
اگر در برنامههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به متغیر مردم و نحوه مشارکت آنها توجه نشود، همانطور که اسکات در بحث خود درباره برنامهها و طرحهای مدرنیسم نشان داد، میتواند به حماقتهای فاجعه منجر شود. به یک ازدواج نکته مهم این است که “در همه جوامع، مبارزات دائمی بین گروه هایی وجود دارد که سعی می کنند عقاید خود را در مورد اینکه دولت ها چگونه باید رفتار کنند، وجود دارد.” به گفته میگدال، میشل دکرتو در تبیین پویایی درک نادرست دولتمردان تلاش زیادی کرده است. راه را برای تصمیم گیری موثر باز کند.
دکارتو نحوه محاسبه و برآورد مکانیکی افراد را زیر سوال می برد. این دیدگاه نیز نقدی بر نظریه دولت وبر است. او ندیدن و در نظر نگرفتن افراد در برنامههای استعماری اسپانیا را توضیح میدهد که با سرخپوستان و بومیان آمریکای جنوبی رفتار شده است. این سوال در مورد انقیاد و رضایت هندی ها در برابر دولت مرکزی مطرح می شود که چرا آنها به راحتی تسلیم نقشه های استعماری اسپانیا می شوند؟ مطالعات دکرتو نشان داد که به دلیل غفلت مردم، «هندیها اغلب چیزی کاملاً متفاوت از آداب، رسوم، قواعد و قوانینی که بر آنها تحمیل شده بود، غیر از آنچه فاتحانشان در ذهن داشتند، میسازند؛ آنها این قوانین و آداب و رسوم را از بین میبردند. اما نه با رد یا تغییر آنها، بلکه با به کارگیری آنها در راستای اهداف و مراجعی که با سیستمی که انتخاب نکرده اند، اما آن را پذیرفته اند، بیگانه بوده است.
به درستی می توان فهمید که شاید فشار بیش از حد و یا شکست برنامه های دکتر مزیکیان و تیم همراهش در آینده به دلیل طراحی ضعیف یا ناتوانی مسئولان یا کمبود منابع (این یکی به دلیل تحریم هاست) نباشد. اما ساختار غیر مشارکتی برنامه ها از جمله نداشتن الگوی بومی باعث می شود که شهروندان با ائتلاف نانوشته بین خود از طرح ها به نفع خود استفاده کنند نه منافع ملی. از انفعال
به گفته میگدال، تمایز دولت ها در نحوه استفاده از اهرم ها برای جمع آوری منابع و توزیع نابرابر فرصت های اقتصادی و غیره از نظر مقدار خالص منابع حاصل از مالیات یا کارایی سیستم اقتصادی برای دستیابی به تخصیص. منابع در اهداف هدف، یا از نظر انسجام درونی، یا ابزار مورد استفاده برای تحقق توزیع انتخابی پاداش، برای تحقق گذار تدریجی از سیستم دسترسی بسته به سیستم دسترسی بسته بسیار مهم است. سیستم دسترسی باز از دیدگاه او، هر طرحی بدون تعیین درست جایگاه مردم، قبلاً شکست خورده است.
این فرض که تنها دولت است که قوانینی را وضع می کند و بر اساس اختیاراتی که دارد می تواند مردم را به پیروی از این قوانین وادار کند، تصویر نظریه حکومت وبر است که شکست آن آشکار شده است و در عمل تحقق دولت در اتحاد جماهیر شوروی این اتحاد جماهیر شوروی بود که در نهایت منجر به فروپاشی آن شد. زیرا چنین فرضی از دولت، به گفته میگدال، مجالی برای «نظریهپردازی در عرصههای رقابت بین مجموعههای رقیب قوانین» باقی نمیگذارد، مگر از زاویه منفی و به عنوان شاهدی بر شکست و ضعف دولت و حتی بی تابعیتی. ”
از این منظر اکیداً توصیه می شود که هر پروژه ای با مشارکت و مشارکت مردمی همراه باشد تا در زمینه های اجتماعی و اداری با موانع زیادی مواجه نشوند. معمولاً نیروهای اجتماعی به داخل بوروکراسی نفوذ می کنند، بنابراین تعارضات اجتماعی وارد شده به سیستم بوروکراسی باعث شکست آن می شود. اگر طرح وحدت و توسعه کشور بدون مشارکت نظری و عملی مردم به میدان بیاید، نفی مشارکت مردم است و منجر به شکست می شود. شوک درمانی چنین خاصیتی دارد. لذا با استقبال مردم از صحبت های دکتر مزیکیان در خصوص کاهش مصرف انرژی جهت دسترسی بقیه مردم در سراسر کشور به حدی که در تمامی زمینه ها بر اساس بررسی های کارشناسی چنین مشارکت در چارچوب مشارکت نهادهای مدنی و بخش در صورت تحقق برنامه و در میان گذاشتن مشکلات طرح با مردم، می توان امیدوار بود که در درازمدت، گذار و وحدت ملت ایران وارد شود. یک فاز جدید در کشور
البته نباید فراموش کرد که کسب همدلی و همفکری ملی در موضوعاتی مانند کاهش مصرف انرژی به راحتی قابل انجام و پذیرش است. تدارک مکانیزمی برای گفتوگوی رئیسجمهور با مردم در مورد مسیر دشوار توسعه و آزادی مهم است و هر حرفی باید ریشه در برنامهریزی مبتنی بر مشارکت نهادهای مدنی و بخش خصوصی داشته باشد. پس از آن است که معجزه آشتی رخ می دهد.
216216
منبع: www.khabaronline.ir