اولین دولت مدرن خودسر در ایران / تبیین تحولات اجتماعی دوره پهلوی از منظر مدرنیزاسیون استبدادی


به نقل از خبرگزاری اخبار آنلاینبحث توسعه و نوسازی در ایران که به ویژه در دوران حکومت پهلوی آغاز شد، منشأ بسیاری از مباحث نظری شده است. در توضیح نهایی رویکرد توسعه از بالا در ایران همین بس که یکی از عوامل مهم انقلاب اسلامی سال 57 شمرده می شود چرا که به گفته ناصر پوررضا کریم سرا در مقاله خود با عنوان «نخستین دولت مدرن در ایران» که در شماره پانزدهم فصلنامه سیاست منتشر شد، تأکید می کند که «نوسازی از بالا به معنای از بین بردن کثرت و پراکندگی منابع قدرت اجتماعی است به پایان می رسد و در راستای تغییر اجتماعی، برای توسعه دموکراسی و تقسیم قدرت نیست، بلکه برای ایجاد ساختار اجتماعی قدرت مطلق است.

***

حکومت در ایران ساختاری دلبخواه دارد. این ساختن حکومت در ایران در طول تاریخ خود شکل عادی و طبیعی تلقی می شد. این ساخت و ساز در دوران پهلوی یک خودسری مطلق به خود گرفت. این ساخت مطلق فاقد هر گونه چارچوب قانونی خاصی بود و از همه گروه های اجتماعی جدا بود.

نتیجه چنین نگرشی این بود که شاه خاستگاه و منشأ اموال و موقعیت و قدرت اجتماعی مردم است. چنانکه بشیریه می نویسد، از لحاظ نظری، قدرت پادشاه به جز سنت ها و اصول اخلاقی و دینی، محدود و محدود به سایر قوا است. غیبت و همه مقامات زیرمجموعه در واقع نه صاحب حق و عنوان، بلکه از لطف و عطای شهریاری محسوب می شدند. از این حیث، پادشاه را مالک زمین و تمام دارایی می دانستند و از این رو، از نظر نظری، حق مالکیت خصوصی وجود نداشت و گروه های اجتماعی فقط صاحب زمین و دارایی بودند، نه مالکیت. به این ترتیب حقی مستقل و جدا از حقوق شهریاری قابل تعریف نبود.

در این شرایط، پادشاه تاج الهی را در اختیار داشت و بر سایر مردم و جانشین و برگزیده خود که فقط در برابر خداوند مسئول است و نه در برابر خلق و مشروعیت او که از این انتخاب، یعنی تاج الهی، لمبتون، مسئول است، برتری داشت. در این رابطه می نویسد، به دلیل نبود حدود مشخص قدرت و حقوق مستقر و مستمر، در عمل قدرت گروه های اجتماعی و محلی بیشتر از قدرت گروه های مشابه در نظام فئودالی بود. استبداد شرقی بنابراین می توان گفت که تاریخ اجتماعی ایران اغلب بین نوعی استبداد و نوعی وفاداری غیررسمی، کوتاه مدت و غیر مستقل در نوسان بوده است.

به این دلیل که این قدرت نه تنها در رأس بلکه در تمام سطوح هرم اجتماعی است، بنابراین در این ساخت قدرت گروه ها و طبقات اجتماعی، کنش اجتماعی و سیاسی خاصی وجود ندارد. زیرا بازیگر و تعیین کننده اصلی حکومت مطلقه بود. این بازیگر علاوه بر اینکه از نظر حجم، اندازه و میزان ابزار قدرت بسیار توانا بود، قواعد بازی را در روند نوسازی تعیین کرد که در متون نظری جامعه شناسی توسعه به «مدرنیزاسیون استبدادی» معروف است.

از نظر مدرنیسم اقتدارگرا، پیش از آن که حاصل فراهم آوردن مبنای فهم اجتماعی برای فهم مدرنیته باشد، نتیجه تأکید بر جنبه های «لفاظی» و «استعاری» مدرنیسم است. از این تعریف می توان فهمید که: در نظام معنایی این گفتمان، مدرنیسم بر اساس بینشی پراگماتیک و استبدادی با چارچوبی از پیش تعیین شده تنظیم و تدوین می شود. به عبارت بهتر، در این قرائت از توسعه، هیچ یک از گروه های اجتماعی اجازه مشارکت در مدرنیزاسیون را ندارند، بلکه همه گروه ها و طیف های اجتماعی به طور انفعالی در معرض مدرنیته استبدادی قرار گرفتند، یعنی مدرنیزاسیون محصول آگاهی نیست، بلکه محصول آگاهی است. وظیفه سلسله مراتبی قدرت

همانطور که بارینگتون مور می نویسد، اصلاحات و نوسازی از بالا یک سیاست اجتماعی محافظه کارانه است. به عبارت دیگر، دولت از جامعه فاصله می گیرد. و با رویکرد نخبه گرایانه، یعنی قرار دادن رهبری قوی فرهمند در راس، دستگاه قوی بوروکراتیک، به ویژه دستگاه وسیع نظامی و پلیسی، جایگزین نیروهای اجتماعی در امر نوسازی می شود.. بنابراین، نوسازی از بالا منجر به حذف کثرت و پراکندگی منابع قدرت اجتماعی می شود و در جهت تحول اجتماعی، نه برای توسعه دموکراسی و تقسیم قدرت، بلکه برای ایجاد ساخت اجتماعی قدرت مطلق است.

این شکل نوسازی که ذکر شد، رابطه عمودی حامی و پیرو است که بازتولید استبداد به شکلی جدید است و تغییرات اجتماعی مبتنی بر توسعه را مخدوش می کند، بنابراین، توسعه از بالا ذاتاً مانع نهادینه شدن پایدار و عقلانی امور و قانونی شدن برای رقابت سیاسی و مشارکت مردم و حتی نخبگان فکری و سیاسی می شود.. در نتیجه، اشرافیت پایداری شکل نگرفت و درجات غیرعادی تحرک اجتماعی از بالا به پایین و پایین به بالا مشاهده شد. در این شکل نوسازی، لایه های اجتماعی شکل می گیرد، اما این لایه های اجتماعی فاقد مولفه های پایدار مستقل از اراده دولت هستند.

متن کامل این مقاله را می توانید در شماره پانزدهم خط مشی بخوانید.

اولین دولت مدرن خودسر در ایران / تبیین تحولات اجتماعی دوره پهلوی از منظر مدرنیزاسیون استبدادی

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7233

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *