تاج الدین: دینانی به جای نگاه انتقادی، نگاه اعتقادی دارد/ در کتاب «عقلانیت و معنویت» اثری از استدلال فلسفی نیست.



گروه فکربه نقل از خبرگزاری اخبار آنلایندر سه شماره دلایل انتقاد دکتر محمدباقر تاج الدین از آثار دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی مبنی بر متکلم بودن ایشان تا فیلسوف را مورد توجه شما قرار داد. در قسمت چهارم، میرتاج الدین در نقد کتاب «عقلانیت و معنویت» دینانی تأکید می کند: «مثلاً در بحث رابطه فلسفه و دین که از صفحه 45 کتاب شروع می شود و تا صفحه 57 ادامه می یابد. نویسنده سعی می کند این رابطه را بررسی کند، اما نه حق فلسفه را به خوبی انجام می دهد، نه حق دین و نه حق رابطه بین دو قسمت چهارم نقد میرتاج الدین که در کانال ایشان منتشر شده است به نظر شما:

***

8. همانطور که از عنوان کتاب «عقلانیت و معنویت» پیداست، خواننده انتظار دارد پس از مطالعه این کتاب، درک نسبتاً روشنی از موضوع «عقلانیت» و «معنویت» داشته باشد، اما واقعیت این است که اینطور نیست. . این اثر را می توان اثری کاملاً «ایدئولوژیک» دانست چرا که گوینده اثر با توسل به باورهای از پیش پذیرفته شده خود و البته دیگران سعی در بحث عقلانیت و معنویت داشته است. این در حالی است که اگر شخصی خود را فیلسوف می‌داند، باید بر دیدگاه «تفکر انتقادی» و «پرسش‌آمیز» و «استدلالی» تأکید کرد تا دیدگاه «باورانه». این نیست که مثلاً در بحث رابطه فلسفه و دین که از صفحه 45 کتاب شروع می شود و تا صفحه 57 ادامه می یابد، نویسنده سعی در بررسی این رابطه دارد، اما نه حق فلسفه را انجام می دهد و نه حق دین و نه نسبت درستی بین این دو.

9. به دلیل طولانی بودن متن، بخشی از آن ذکر شده است و خواندن بقیه متن را به عهده خوانندگان گرامی می گذارم. «چگونه انسان هم فیلسوف باشد و هم مؤمن، اگر مؤمن است باید تسلیم شود و اگر فیلسوف است بگوید چرا؟ فیلسوف به خدا می گوید: اول خودت را معرفی کن تا اطاعت کنم. فیلسوف جسارت است. چطور آدم می تواند هم مؤمن باشد و هم فیلسوف، بنابراین من گفتم وقتی فلسفه وارد دنیای ادیان می شود، این مشکل دو چندان می شود، حالا در دین شما این داستان چند برابر شده است. .. در اسلام فارابی و ابن سینا به یکباره وارد میدان شدند و خدای ابن سینا کمی متفاوت از آن است چه واجب است و چه ممکن است، از ادله صدیقی ها می گوید… ابن سینا و فارابی که وارد می شوند، دیگران که فیلسوف نیستند، می گویند: اینجا چه کار می کنی و این حرف های زیاده روی چیست. شما می گویید و داستان شدیدتر می شود. ابوحامد غزالی پیدا می شود. غزالی خودش متفکر است. او یک انسان معمولی نیست، او یک متفکر است. اما ناگهان احساس می کند قرن پنجم است و در همان یکی دو قرن با ظهور فارابی و ابن سینا ناگهان صحنه اعتقادات مذهبی تغییر کرد و به سمت یونانی شدن رفت. قرآن کجا و ارسطو کجا؟ اصلاً او احساس می کرد که اسلام در دست ارسطو است. فلسفه و منطق ارسطو وارد صحنه شد و همه جا را پوشاند….غزالی هوشیار بود. او احساس کرد که این ذائقه نه ذائقه اسلامی بلکه ذائقه یونانی است. یونانی شدن به معنای غربی شدن است. غرب زدگی که فقط امروز مطرح نیست، از ابتدا مطرح بوده است. متأسفانه غرب هم شد. به گفته غزالی ابن سینا و فارابی غرب زده بودند. غرب ارسطویی و غرب افلاطونی. غزالی نابودی آنها را وظیفه شرعی خود می دانست» (ابراهیمی دینانی، 1382: 48-45).

10. ما در مورد رابطه فلسفه و دین صحبت می کنیم و نه فلسفه با مؤمن. اگر چه مؤمن بودن با دین رابطه دارد اما خود دین نیست و موضوع دیگری است. لازم بود در ابتدا تعریف دقیق و مشخصی از «فلسفه» ارائه کند و سپس معنای خود را از «دین» مطرح کرد و در نهایت به بررسی رابطه این دو پرداخت. اما او بحث هایی را مطرح کرد که موضوع اصلی را به حاشیه برد تا خواننده نتواند درک درستی از بحث داشته باشد. او به هیچ وجه نگفته است که فلسفه با «دین» در «جهان سنتی» چه نسبتی دارد و در «جهان مدرن» چه نسبتی دارد. بلکه بدون تفکیک این دو موضوع مهم به ماجراهای تفکر فلسفی در جهان اسلام در دوران پیش از مدرنیته به صورت کاملاً کلی و در هم آمیخته پرداخته است که حداقل در اینجا جایش نبود. البته یک اشاره کوتاه و دقیق می تواند مناسب باشد، اما بیش از هر چیز باید سعی کرد این پیوند و رابطه، تأثیر و تأثیر متقابل را تحلیل کرد. در واقع، توضیحی که او ارائه می‌کند نه تنها از منظر هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و روش‌شناختی به «رابطه‌ی فلسفه و دین» ربطی ندارد، بلکه خواننده را در «این عرصه است» سردرگم و بلاتکلیف می‌گذارد. یعنی از فردی که خود را فیلسوف می داند انتظار می رود که بتواند چنین کاری را انجام دهد و میدان بحث را به خوبی روشن کند.
(ادامه دارد……)

بیشتر بخوانید:
خطای بزرگ دینی چیست؟ / رویارویی ساده انگارانه دین با تاریخ اسلام؟
آیا دینانی به اعتقادات خاصی بیعت دارد؟ / تفاوت فیلسوف و متکلم
چرا دینانی فیلسوف نیست؟ / میرتاج الدین و فقدان «دستگاه فکری منسجم فلسفی» در اندیشه های دینی.

216216



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7264

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *