آیا حرف دل و زبان باید یکی باشد؟


نقل از کردن پایگاه اندیشه و فرهنگ مبلغاندر کتاب الکافی جلد 2 صفحه 343 – وصال الشیعه جلد 12 صفحه 258 – بحار الانوار جلد 72 صفحه 204 روایت است که خداوند به حضرت عیسی علیه السلام فرمود. ):

خداوند تبارک و تعالی به عیسی بن مریم (علیه السلام) فرمود: ای عیسی زبانت در نهان و آشکار یکی باشد. قلب تو چنین است، من به تو هشدار می دهم، جان تو، و کف دست من عاقل است، تا زبان در دهان یک نفر نباشد و در دهان یک نفر سپر نباشد. و هیچ دلی در یک سینه نیست و ذهن ها نیز همینطور.

خداوند به حضرت عیسی (علیه السلام) فرمود: ای عیسی (علیه السلام) زبانت در ملاء عام و در ملاء عام یکی باشد و نیز در دل. . خوب نیست، دو زبان در یک دهان. دو عدد در یک غلاف نمی رود و دو قلب در یک سینه جمع نمی شود.

شرح این حدیث بر اساس درس آیت الله آقا مجتبی تهرانی را در ادامه بخوانید:

آیا حرف دل و زبان باید یکی باشد؟

به خدا پناه می برم از شر شیطان. بسم الله الرحمن الرحیم

روایت مذکور 1 عبدالرحمن بن حمد است. فرمود: تبارک و تعالی رب عیسی بن مریم علیه السلام، ای عیسی زبانت در نهان یکی و در آشکار یکی باشد. خداوند به حضرت عیسی (علیه السلام) فرمود: ای عیسی (علیه السلام)! زبان شما باید در خلوت و علنا ​​یک زبان باشد، نه اینکه یک چیز را در خفا بگویید و یک چیز دیگر را در آشکار. این طور نباشد که گفتار انسان نسبت به موضوع واحد و در شرایط و محیط های مختلف در شرایط مختلف و برای اهداف باطل متفاوت باشد; یعنی انسان از یک موضوع به دو صورت صحبت می کند و منشأ آن نیت باطل است، مانند ریا و سایر مسائل دنیوی و نفسانی. آن گاه: «وَ الْقَلْبُ»; و همچنین قلب شما. در اینجا این سؤال مطرح می شود که «مثل قلب» یعنی چه؟ ممکن است زبان شما همان قلب شما باشد. زیرا قبل از آن در روایت از زبان صحبت می شد که یکی از انواع نفاق این است که آنچه در دل است با آنچه گفته می شود متفاوت است.

احتمال دیگر این است که مراد از خود قلب باشد، همچنان که زبان ممکن است دو کلمه در یک موضوع به زبان بیاورد و ناهماهنگ باشد و برای اغراض باطل و دنیوی که خود ریا است، در مورد قلب نیز همینطور است. سپس توجیه می شود که گفته می شود قلب ظاهر و باطن دارد. گاهی ممکن است انسان در گوشه ای از قلبش چیزی داشته باشد که در سطح دلش نباشد و خود شخص از آن غفلت کند. آنچه در دل است، انسان را فریب می دهد، تا خودش متوجه نشود. ممكن است مدتى از كسى كه فكر مى‏كند منشأ آن از خداست، سندى صادر شود، سپس به اينكه خدا نبوده است; یعنی در دلش حب دنیا بود – هر شاخه ای که باشد – و خودش غفلت می کرد و آنچه در دلش بود او را به کار خاصی می برد و توجه نمی کرد. ظاهر دل به گونه ای بود که با خود می شمرد که کارش اشتباه است.

موضوعی را نقل کنم: خدمت زاهد معروفی رفتند و گفتند: فلانی بیست سال است که نماز اول وقت خود – به جماعت – را ترک نکرده است. آن بزرگواری که خدمت او بودم و بیش از سی سال از دنیا رفته بود، چند بار سرش را پایین انداخت و گفت: «لا اله الا الله». در دل گفتند: نگفتیم کار بدی کرد، چه چیزی بهتر از این؟! ما خودمان هم همین را می گوییم; از این رو پرسیدند: گویا از تعریف مردی که اینقدر منظم است ناراحت شدید. گفت: آیا در این بیست سال اول کار لازم برایش پیش نیامده است؟! نماز اول وقت مستحب است. او به دنبال آن کار خواهد رفت. فرض کنید همسر یا فرزند او بیمار است. و بردن او به طبیب یا مانند آن که در امور زندگی پیش می آید واجب است. آن انسان از واجب برداشته تا به مطلوب برسد. وقتی انسان ظاهرش را می بیند خیلی زیباست، اما وقتی موشکافی می کند و می رود داخل، می بیند که خراب است. بعداً در روایت می فرماید: «وَ أَفْفُوا بِالْعَلِیمِ»; خدا مرا بس است و در این کار متخصص هستم. می فهمم در این دل چه می گذرد و ظاهر درونی و بیرونی آن چیست. میفهمم چی تو دلت هست با ظاهر همخوانی داره یا نه. «زبانها در یک دهان نباشند»; داشتن دو زبان در یک دهان خوب نیست. او به بخش اول که مربوط به زبان بود رفت. یعنی گفتن دو قسم در مورد یک موضوع صحیح نیست: «و لا سپر فی یک سینه و یک دل در یک سینه»; دو شمشیر در یک غلاف نمی رود و دو قلب در یک سینه جمع نمی شود. در آیه شریفه می فرماید: ما دو قلب را در یک سینه قرار ندادیم3. دو عشق نمی توانند با هم باشند “و ذهن هم همینطور.”

1- سند روایت به امام معصوم می رسد.

2- پوشاندن، اختفا، اختفا

3- سوره احزاب، آیه 4، خداوند برای مردی از دو دل در گود چه آفرید؟



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 7236

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *