به گفته خبرگزاری اخبار آنلاین تمدن موجوداستاد دانشگاه در ابنا وی نوشت: فرانسیس فوکویاما یکی از تأثیرگذارترین متفکران سیاسی معاصر است که آثار آنها ، به ویژه “پایان تاریخ و آخرین انسان” ، جهان را به سمت تجدید نظر در ماهیت دموکراسی و لیبرالیسم سوق داده است. فوکویاما ، با استفاده از فلسفه سیاسی و تحلیل تاریخی ، معتقد است که دموکراسی لیبرال به عنوان پایان توسعه ایدئولوژیک بشر ظاهر شده است. جایگاه وی در دنیای اندیشه سیاسی ، به ویژه در انتقاد و توضیح مفاهیم لیبرالیسم ، حقوق بشر و حاکمیت ، باعث شده است که کار وی نه تنها در دانشگاه ها و محافل علمی بلکه در سیاست و رسانه ها منعکس شود.
Fukuyama در بازدیدهای اولیه خود طی دهه ها ، با تحولات جهانی مانند حملات یازده سپتامبر ، جنگ های افغان -عراق و بحران مالی روبرو شده است. وی از حمایت اولیه خود از Neokis فاصله گرفته است و با تجزیه و تحلیل رشد اقتدارگرایی در جهان ، او به وضوح چالش های پیش روی لیبرالیسم را مطرح کرده است.
کتاب “لیبرالیسم و مخالفان آن” در سال 5 منتشر شد و با فرمت کوتاه و قابل خواندن ، بحران ها و چالش های لیبرالیسم را مورد بررسی قرار داده است. در این کار ، Fukuyama ، ضمن انتقاد از سیاسی چپ و راست ، از ارزش ها و اصول اساسی لیبرالیسم دفاع می کند و تلاش می کند تا راه هایی برای بازسازی و احیای آن در قرن بیست و یکم فراهم کند. این کتاب توسط رحمان غهرمنپور توسط انتشارات Rowne منتشر شده است. مترجم پیش از این آثار دیگر Fukuyama را از جمله “هویت” و “نظم سیاسی و نزول” ترجمه کرده بود.
فوکویاما در کتاب خود خاطرنشان می کند که لیبرالیسم کلاسیک ، که پس از جنگ های مذهبی و ناسیونالیستی اروپایی شکل گرفته است ، سیستمی برای اداره جوامع متنوع است و مبتنی بر اصول اساسی برابری و حاکمیت قانون است. این سیستم حقوق افراد را برای پیگیری شادی شخصی بدون مداخله دولت تضمین می کند.
با این حال ، لیبرالیسم همیشه قادر به دستیابی به تمام آرزوهای خود نبوده است. در آمریکا ، بسیاری از مردم قرن ها از برابری حقوقی محروم شده اند ، و تعریف حقوق کامل و برابر اخیراً شامل زنان ، آمریکایی های آفریقایی ، LGBTQ+ و سایر گروه ها است. فوکویاما نشان می دهد که در چند دهه گذشته ، اصول لیبرالیسم توسط جناح های سیاسی گسترش یافته است.: نئولیبرال ها آزادی اقتصادی را به عنوان هدف نهایی تلقی کرده اند و رهبران چپ هویت گروهی را که پیش از بشریت مشترک است ، در نظر گرفته اند. به گفته فوکویاما ، نتیجه این رویکردها شکافی در جامعه مدنی و تهدید رو به رشد برای دموکراسی بوده است.بشر
چالش های حق سیاسی نیز واضح است: اقتدارگرایان مانند پوتین ، شی جینپینگ و اردوغان قدرت جهانی را به چالش کشیده اند ، و جریان های پوپولیستی راست و چپ تأثیر بسزایی در سیاست های غربی داشته اند. اقدامات دولت ها در دوره همه گیر ، مانند مشاهده فاصله اجتماعی ، واکسیناسیون و استفاده از ماسک ، توسط حقوق افراطی به عنوان نشانه ای از کنترل نخبگان پنهان تعبیر شد.
از طرف دیگر ، چپ پست مدرن معتقد است که نابرابری و بی عدالتی شکست لیبرالیسم نیست ، بلکه بازتاب قدرتهای ساختاری تعبیه شده در بنیادهای اجتماعی است.بشر Fukuyama در تجزیه و تحلیل خود نظریه انتقادی مارکوس را به فوکو بررسی می کند ، نشان می دهد که برخی از اصول لیبرالیسم ، مانند استقلال فردی و خودآگاهی ، در دام سیاست هویت قرار گرفته اند که بر اساس نژاد ، جنسیت یا گرایش جنسی یکی را در گروه های سفت و سخت قرار می دهد. این نوع تجزیه و تحلیل ، اگر به افراط و تفریط برسد ، منجر به آزادی نمی شود ، اما لایه های عمیق تر سرکوب را نشان می دهد و اندیشه فردی را به توهم تبدیل می کند.
علیرغم همه انتقادات ، فوکویاما معتقد است که لیبرالیسم هنوز یک نیروی اساسی برای جامعه بشری است و باید تجدید نظر ، بازسازی و تقویت شود. او می گوید موفقیت های لیبرالیسم منجر به رکود آن شده است و بسیاری از گروه ها از پیشرفت های دموکراسی عقب مانده اند. اصول لیبرالیسم ، با تمرکز بر برابری حقوق فردی ، قانون و آزادی ، باید با توجه به عدالت اقتصادی و اجتماعی تعریف شود.
فوکویاما اظهار داشت که لیبرالیسم جدید نه تنها باید قدرت شرکت ها را تنظیم و محدود کند ، بلکه از سرمایه اجتماعی توزیع مجدد منابع و کاهش نابرابری نیز قدردانی می کند.بشر چنین رویکردی می تواند جامعه مدنی را زنده کند و دموکراسی را از تهدیدهای داخلی و خارجی تقویت کند.
کتاب لیبرالیسم و مخالفان آن ، با نثر شفاف و تحلیلی ، تصویری واقعی از بحران های لیبرالیسم در دنیای امروز ارائه می دهد. Fukuyama با ترکیب تجربه علمی و تحلیل تاریخی ، نشان می دهد که لیبرالیسم به منظور حفظ ارزشهای اساسی خود در دنیای پیچیده و متغیر قرن بیست و یکم ، نیاز به تقویت و تقویت دارد. این کار ، برای محققان ، سیاستمداران و علاقه مندان به فلسفه سیاسی ، شروع اساسی برای تجدید نظر در مفاهیم آزادی ، برابری و حقوق بشر است.
1
منبع: www.khabaronline.ir