Ghost of War ما را می خواند / وقتی جنگ به پایان نرسد. مسئولیت ما در برابر شبح که برمی گردد



گروه فکری: پزشک محمد رضا تاجیک او با استفاده از تئوری “شبح” ژاک دریدا ، جنگی را به نام “جنگ دوازده روز” تجزیه و تحلیل می کند. نویسنده ای که یادداشت او در جمران منتشر شده معتقد است که جنگ به پایان نرسیده است و مانند یک شبح ، دائماً در حال بازگشت و تأثیرگذاری بر جامعه است. وی در یادداشت کوتاه خود ، که در چهار پاراگراف نوشته شده است ، وی از جنگ 12 روزه به عنوان یک رویداد نامناسب به عنوان “شبح” یاد می کند. این شبح واقعیتی است که دائماً در حال ساخت و تغییر است ، نه یک پدیده ثابت و از پیش تعیین شده. این طبیعت سیال و غیرقابل درک آن را به موجودی تبدیل می کند که نه به طور کامل قابل تشخیص است و نه می توان از آن فرار کرد. این “شبح جنگ” جامعه را به یاد یک مسئولیت عمیق تاریخی ، سیاسی و اخلاقی می اندازد. فراتر از هر برنامه سیاسی از پیش تعیین شده ، این مسئولیت مستلزم آن است که جامعه هوشیار و پاسخگو به دلایل این جنگ و تأثیرات آن در گذشته ، حال و آینده باشد. در پایان ، نویسنده از مردم می خواهد که از غفلت و خوش بینی کاذب خودداری کنند و بپذیرند که این شبح ممکن است هر لحظه دوباره ظاهر شود. وی تأکید می کند که جامعه باید آماده مقابله با این واقعیت ناپایدار و متغیر و جلوگیری از وحشیگری صلح کامل باشد ، زیرا این غفلت می تواند منجر به فاجعه آینده شود. این یادداشت به شما برمی گردد:

بوها

جنگ دوازده روز چه مدت و کجا است؟ آیا شبح این جنگ هنوز فرا می رسد؟ شبح یک رویداد/رویداد به این واقعیت اشاره دارد که واقعیت این رویداد از سلف نیست ، اما همیشه ساخته می شود. یک رویداد مانند یک شبح حرکت می کند و با زمان تعیین می شود و مواردی مانند ارواح را در بر می گیرد. از این منظر ، شبح دوازده روزه جنگ به وراث او ظاهر می شود ، اما همچنین تمام عینی را که با آن روبرو شده است احضار می کند. شبح این جنگ هیچ وضعیت مشخصی و مشخصی ندارد. به گفته دریدا ، هستی شناسی شبح در تصمیم گیری بین دو جنبه “این است” یا “این نیست” است.

شبح یک چیز بی نام است. این نه روح است ، نه بدن و نه روح. چیزی بین چیزی یا کسی که به ما نگاه می کند و هر رویکرد معنایی ، نهایی ، روانکاوی و هر رویکرد فلسفی را به چالش می کشد. شبح یک چیز قابل مشاهده است ، وقتی در مورد او صحبت می کنیم ، نمی توانیم او را ببینیم. در این سؤال که چگونه شبح ظاهر می شود ، دریدا اظهار می دارد که شبح همیشه به نظر می رسد که انگار اولین بار است که خود را نشان می دهد و می رود که گویی برای آخرین بار است. نه ، نه این یک رویارویی است که همیشه باقی مانده است. یک شبح همیشه از قبر آمده است. هیچ کس نمی تواند آمدن و رفتن او را کنترل کند.

دو

اینگونه است که صحبت کردن از یک جنگ دوازده روزه غیرممکن است و گفتن با آن غیرممکن است. نکته این جنگ به یک چیز مهم رسید ، اما این قابل مشاهده ، غیرقابل اعتماد است ، نه تماشایی. به همین دلیل ، همیشه فراتر از پدیده ها و وجود آن باقی مانده است. دریدا ، در کتاب مارکس ، از مفهوم شرم ، اعم از متافیزیکی و فوق طبیعی و همچنین دیدگاه تجربی و پوزیتیویستی از واقعیت استفاده می کند.

شبح ، به عنوان یک روح و روح ، شیوه ای منزجر کننده تر و مطلوب تر از واقعیت به ما می دهد. شببه واقعیت را منعکس می کند و جنبه ها و لایه های غیرممکن و غیرممکن واقعیت را نشان می دهد. برای دانستن ماهیت گنگ واقعیت ، باید بر واکنش واقعیت واقعیت غلبه کرد. واقعیت ، به عنوان یک شبح ، از سلف و محدودیت ها مشخص نیست ، اما همیشه در حال ساخت است.

واقعیت ، به عنوان یک متن ارواح ، دائماً در حال تحول و تغییر است. معنای دریدا این است که واقعیت در یک فرآیند متنی توسط عناصر نشانه شناسی توسعه یافته و تحقق می یابد. منابع و مراکز ، نهادها و افراد واقعیت تولید می شوند. بعضی اوقات این افراد فیلسوفان تولید می کنند ، و در عین حال ، آنها مصرف کننده یا مترجم این واقعیت هستند که در یک چرخه ثابت تهیه می شوند. بنابراین ، واقعیت به عنوان یک تفنگ نیست ، بلکه به عنوان یک شبح که از قبر بالا می رود و پرسه می زند و از مناطق متعارف زمان و مکان عبور می کند ، جایی که رویارویی واقعی و مجازی ، مرگ و زندگی ، بدون حضور و عدم حضور.

سه

با توجه به این ترتیب نظری ، می خواهم بگویم که شبح جنگ دوازده روزه با ما است و هر لحظه ما را می خواند. جنگ دوازده روزه به پایان نرسیده است ، اما ادامه دارد. به عبارت دیگر ، واقعیت آن با پایان جنگ به پایان نرسید ، اما همیشه ساخته می شود. نمی توان آن را برای آن وضعیت قطعی ، خاص و خاص ترسیم و ترسیم کرد. نکته قابل مشاهده بی ربط است. وجود و وجود فراتر از آنچه پدیدار شد. واقعیت آن غیر واقعی است و دائما در حال تحول است.

به عبارت دیگر ، واقعیت آن به عنوان مؤثرترین چیز نیست ، بلکه به عنوان یک شبح که از قبر بالا می رود و پرسه می زند و از مرزهای متعارف زمان و مکان عبور می کند ، و ما نمی توانیم عزیمت و آمدن آن را کنترل کنیم. این شبح هر لحظه با ترس و چهره به نظر می رسد و به همه مناطق وجودی (ذهنی ، عاطفی ، عاطفی ، رفتاری) ما حمله می کند و هر لحظه ناتمام آن را می گیرد.

چهار

نکته مهم این است که شبح جنگ ، مانند شبح پدر هملت ، ما را به یاد مسئولیت تاریخی ، سیاسی و اخلاقی ما می اندازد. مقابله با این مسئولیت غیرممکن است و در ساختار سیاسی متعارف که به یک برنامه یا موقعیت از پیش تعیین شده متکی است ، مشابه مسئولیت نیست. این مسئولیت متفاوت و متفاوت با ناشناخته و دم من است. این مسئولیت در راه و وقایع مخالف آینده است. این مسئول تاریخ ، زمین ، خانه و مردم است. باید مسئولیت آنچه را که می خواهد دوباره ظاهر شود ، بپذیرد.

شبح جنگ ما را به دلایل حادثه آن (در گذشته ، اکنون و آینده) فرا می خواند و مسئولیت ما را به یاد می آورد که چرا و چگونه ، کار و نتایج و چگونه به نظر مردم می رسد. ما از خودمان می خواهیم که از خود بپرسیم ، کدام شب ، کدام پیام فنجان و Sabu’i آنقدر برجسته شده است که همانطور که از شاخه های برهنه درخت فانتزی او خسته شده بود ، خواب ما از بین رفت و ما خوشحال نبودیم و خوشحال شدیم ، خوشحال و خوشحال شدیم؟

شبح جنگ همچنین به ما می گوید ، “امروز ، شما فردا هش دارید.” از سنگ فانتزی خود خارج شوید ، سر خود را روی سنگ بزنید ، و اگر آن دشت بود ، به دره می روید و اگر کوه ها و دریا برای قرار گرفتن در معرض و عبور از آن آماده هستند …. و هرگز سعی نکنید آنچه را که می خواستید بدست آورید ، زیرا گفتید: بدترین تعجب این است که شما به این توهم رسیده اید که به آنچه می خواستید رسیده اید. … شب طولانی است و گلوله در ایده جنگ.

1



منبع: www.khabaronline.ir

یوبیک آنلاین
یوبیک آنلاین
مقاله‌ها: 9419

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *