
گروه اندیشه: سید تاات الله محلهانی وزیر فرهنگ و هدایت اسلامی دولت اصلاحات اصلاحات یادداشت های جدید در روزنامه ایران شروع شده است یادداشت امروز به طور کلی در مورد درگیری مداوم بین “سنگین” و “سبکی” در جنبه های مختلف زندگی بشر صحبت می کند. از کشتی گیران با وزنهای مختلف گرفته تا کلمات ، هنر ، بوروکراسی و به ویژه سیاست. نویسنده با الهام از ایده های متفکرانی مانند ایتالیا کالوینو و مولوی ، وزن را به مفاهیمی مانند “داشتن و افزودن به دارایی” ، بوروکراسی دست و پا گیر و سیاست های سرکوبگر و قدرت نسبت می دهد. در مقابل ، این یک سبک با “بودن و هستی” ، بخشش ، رهایی و سیاست های مبتنی بر عدالت و آزادی است. سرانجام ، بر لزوم “تغییر سیاست” برای دستیابی به تعالی تأکید می کند. این یادداشت به شما برمی گردد:
****
در مسابقات کشتی گیر یا کشتی گیری آزاد ، کشتی های مختلف را می بینیم. به عنوان مثال ، در کشتی های سنگین وزن مردان یا وزنه برداری وزن! آنها با هم کشتی می گیرند. سبک کشتی متفاوت است. به عنوان مثال ، وزن سنگین وزن در 5 کیلوگرم ، گویی که می خواهند مانند دو تانک یا کامیون به یکدیگر نزدیک شوند. لنگر برداشته می شود. آنها راه می روند. انگار گردن آنها سیمان است. سبک وزن 2 کیلوگرم اما مانند پرنده پرواز می کند. به همین دلیل آنها می گویند وزن! این سبکی همچنین در کلمه ، موسیقی ، سینما ، خانه ها ، خانه ها و خواب دیده می شود.
در زندگی ما ، ما دائماً در مبارزه بین سنگین و سبک هستیم. بدن ما سنگین و خاکی است و زندگی ما سبک و تمایل به پرواز است. به گفته رومی ، جان بدن سبک و بدن سنگین است. دارایی و توده های انسان سنگین است. این بخشش و خود را سبک می کند. ما با “داشتن و افزودن” بر روی دارایی ها و “بودن و” بودن “سنگین هستیم.
به گفته جلال الدین بالخلی:
دارایی
یک سلسله وجود دارد
اگر می خواهیم سبک باشیم ؛ ما باید سلسله را از دست و پا و بال باز کنیم. گفته می شود که سلمان فارسی گفته است: “ناجی المخفافون” توسط سبک ها یا چراغ ها نجات می یابد. به روایت حافظ ؛ “مرحوم کدین کار خوبی برای سبک تر است!” ذهن و زبان انسانی نیز همین است. این داستان و شعر است. متفکر و خالق ایتالیایی ایتالیا کالوینو این مفهوم را در کتاب شش یادداشت برای هزاره بعدی توضیح داده است. چهل سال پیش ، او این کتاب را ترتیب داده بود ، که در واقع پیش نویس شش سخنرانی وی برای هاروارد بود.
می خواست به هاروارد برود و:
مرگ برای ایستادن در انتظار
خواجه در حال تماشای است!
این یادداشت ها توسط همسرش استر کالوینو منتشر شد. در سخنرانی اول ، او در مورد “سبکی” و همچنین “سنگین” صحبت کرد. نتیجه و ثمره چهل سال از نوشتن ، داستان پردازی او را تعریف کرده است: “من اکنون به دنبال وزنه برداری هستم! وزن شعر ، از داستان ، موسیقی …» بگذارید یک مثال واضح به شما بدهم ” Estrabadi.
در سرزمین و ماراببی ، شرایط سحیل خواوال و شرایط انسانی …
از این نثر سنگین در خودمان گرفته تا نثر عجله و سبک دهخودا و شعر نیما ، ما از سنگین به نور پرواز کرده ایم. گونه های این پرواز یا مهاجرت را می توان در زمینه ها و مناطق مختلف مشاهده کرد. به عنوان مثال ، بوروکراسی یا بوروکراسی و سرگردان کردن مردم نشانه وزن سازمان اداری است. جهان به سمت نورپردازی مسیری شگفت انگیز را طی کرده است. شما در زندگی مدل پیشرفته امروز در دنیای پیشرفته به دفاتر نمی روید! شما اصلاً میز نمی بینید.
کارها صاف ، سبک و شتاب است. هنگامی که ما رمان کاخ Franz Kafkar را خواندیم ، در تفسیر رمان نویس بزرگ سودانی تائب صالح ، وی در مورد این کاخ گفت: “کاخ لعنتی. من هنوز چرای خود را از کاخ منتشر نکرده ام! من نمی توانم آن را منتشر کنم.” وقتی کاخ را می خواندیم ، مانند تاریکی سنگین سرب ، گونه ای است که یک گونه است. ما نمی توانیم نفس بکشیم. هر خط و صفحه ما را می برد. ما وزن رمان را با تمام وجود خود احساس می کنیم.
اما وقتی رمان پیرمرد و دریای همینگوی را می خوانیم ، با این رمان پرواز می کنیم. ماهیگیر همینگوی سانتیاگو را با رمان همینگوی با رمان Panzer Panzer رمان Sadegh Hedayat مقایسه کنید! ما از پیرمرد فرار می کنیم زیرا بوی مرگ و نابودی است. ما به سانتیاگو چسبیده ایم زیرا با روح او با روح او پرواز می کنیم. DIBCA ماندگار است! من می خواستم بگویم که سفر از نور به سبکی یک سفر پرماجرا است که در مناطق مختلف اتفاق می افتد یا باید اتفاق بیفتد. از جمله در سیاست.
سیاست وزن سنگین
واقعیت این است که اگر قدرت با دو دسته عدالت و آزادی وجود نداشته باشد ، سیاست به دلیل رابطه اگزیستانسیالیسم با قدرت سنگین و وحشتناک می شود. از آنجا که از قدرت تبلیغات ، سلاح ها ، زندان ها و دادگاه ها نیز برخوردار است ، می تواند آنقدر سنگین باشد که ما چیزی جز حضور سنگین سیاست نمی بینیم. اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز همینطور بود. من در دوران برژنوف و بعداً در دوران گورباچف و سومین بار در یلتسین شوروی و سپس روسیه دیدم. در دوره Brezhnev ، احساس کردید که به جای فضا نفس نفس می کشید.
فروشندگان در فروشگاه ها و مردم در خیابان ها و مترو چهره های آنها بودند. شاید از همه مهمتر ، میخائیل بلگکوف در رمان “استاد” و “مارگریتا” ، یکی از زیباترین و پیچیده ترین رمان های جهان ، این فضای سرد ، سرب و مبارز این زنجیرهای خشن در فضای باز و درونی را به تصویر کشیده است. آیا با دو سوال اساسی روبرو هستیم؟ چرا سیاست در اتحاد جماهیر شوروی یا حاکمیت اقتدارگرا سنگین می شود. به شکلی که همه بخواهند از دامنه اراده و قدرت فرار کنند؟ دوم ، برای سبک کردن سیاست چه باید کرد؟ ما در زمینه فکر و در زمینه عمل به سبکی نیاز داریم. برای دیدن نور و سبک. قرآن کریم این سبک تعالی را در یک بیان شگفت انگیز توضیح داده است:
مردان Khani Yaridi al -‘azi al -‘azi al -‘isa al -‘Aliyah al -‘aliyah al -kalim al -altibibi and al -al -al -al -al -al -al -al -al -al -saii al -sayyid (سوره ، فیض) همه خداست. کلمات تمیز به سمت او می روند و کار مناسب و معقول آن را به آن می بخشد.
دو تفسیر کلمه “صعود از کلمه” و همچنین “عمل صالح” همه چیز در مورد دسته نور و سنگین است! هفته آینده بحث را دنبال خواهم کرد.
*سید آت الله موهجرانی ، وزیر فرهنگ و هدایت اسلامی دولت اصلاحات
1
منبع: www.khabaronline.ir